به گزارش پایگاه خبری حیات، به گفتهی یکی از اعضای خانواده شهید رئیسی،« یک روز که با اکبر در روستای استبرق بودیم، امام آن روز را راهپیمایی اعلام کرده بودند اکبر، فوری راه را طی میکند و به صف امت میپیوندد. او بعد ازپیروزی انقلاب، هنگامی که درمدرسه ها شورا و انجمن تشکیل شد، یکی از اعضای شورای دبیرستانی که در آن تحصیل میکرد هم شد».
شهید اکبر رئیسی، اکثر تابستان ها سرکوره کار میکرد تا درد ورنج مردم فقیر و زحمتکش را احساس کند، درحالیکه میتوانست به مغازه پدری اش برود تا کار راحت تری را انجام دهد. وی پس از گرفتن دیپلم درسال 1360 با توجه به علاقه شدید که به کتابهای مذهبی داشت، به مطالعه این کتب میپرداخت. به گفته خانوادهاش، وقتی همه خواب بودند، او تا دیروقت بیدار بود و به مطالعه میپرداخت.
اکبر، زمانی که کشور روزهای جنگ را سپری میکرد تصمیم گرفت به صورت داوطلبی به جبهه اعزام شود. او هنگامیکه که میخواست به جبهه برود، در دیدار آخری که با خویشانش داشت، هنگام خداحافظی میگویدکه این خداحافظی آخر است. وی پس از اعزام به جبهه در تاریخ 16 بهمن ماه سال 1360، در شوش در حوادث ناشی از درگیری مستقیم با دشمن به شهادت رسید.
هنگامی که برادران سپاه میخواستند خبر شهادت را به پدر شهید بدهند، به او میگویند: پسرت تیر خورده و زخمی شده و پدر شهید در جواب میگوید: من پسرم را در راه اسلام دادم، بگویید شهید شده است.
بخشی از وصیت نامه شهید اکبر رئیسی
قسم به عصر که انسان همه در خسران و زیان است، مگر آنان که به خدا ایمان آورند و نیکو کار شدند و بدرستى و راستى و پایدارى در دین یکدیگر را سفارش کردند. سپاس خداى را که در زمان مردى از تبار هابیلیان و از دودمان حسین(ع)زندگى کردم و از رهنمودهاى او شهادت را یافتم و در دوران مبارزات امت قهرمان با رژیم پهلوى همیشه آرزوى شهادت را داشتم، ولى مصلحت خدا این بود که علی رغم این همه زمینه فراوان براى شهادت، شهید نشوم، پس از پیروزى انقلاب خونبارمان به رهبرى امام خمینى عضو بسیج شدم و در این نهاد جوشیده از متن توده هاى محروم و مسلمان است که مىتوانم شهادت را جویا باشم. خوشحال هستم که الان از طرف این نهاد مردمى و پشتوانه جمهورى اسلامى به جبهه اعزام شدم و چون آرزویم شهادت است، امیدوارم که به آرزویم برسم، باید بگویم که شهید وصیت نمىخواهد و خون او، راه او وصیت اوست و من این راه را آگاهانه و با شناخت کامل انتخاب کردم، راه حسین، راه آن رهبر بزرگ که راه آزاد زیستن وراه الله است، من آن را به یاد او و به نام او تا آخرین قطره خونم ادامه خواهم داد.
اما به عنوان وصیت من از هر کس که به هر نحو با او آشنایى و رابطه اى داشته ام و از من بدى دیده امیدوارم که مرا ببخشد و پدر و مادرم، شمایی که مرا تربیت نموده اید به شما بشارت دهم که راهى را پیموده ام که انشاء الله راه ائمه اطهار و راه شهداست. از شما خواهش مىکنم که در مرگ من بى تابى نکرده و با روحیه عالى و اتکا به خدا و ایمان تان الگوى و نمونه اى براى پدر و مادر هاى دیگر باشید. در پایان از شما مىخواهم که صبر را پیشه سازید.
والسلام.
به مناسبت سالگرد شهادت شهید اکبر رئیسی
این راه را آگاهانه و با شناخت کامل انتخاب کردم

شهید اکبر رئیسی، فرزند عنایت الله در 1 شهریور سال 1341، در شهر بابک استان کرمان بدنیا آمد. وی در سن 6سالگی روانه ی مدرسه شد و پس از اتمام دورهی راهنمایی در سال دوم دبیرستان، همگام با امت مسلمان مبارزه را برعلیه رژیم طاغوت آغاز کرد.