عملیات بدر
-
بازخوانی خاطرات یک بانوی پرستار دفاع مقدس در گفتگو با «حیات»:
کودکی که تنها اندوخته خانهاش را به رزمندگان تقدیم کرد/ جنگ فقط پول و اسلحه نبود
یکی از بانوان ایثارگر در دفاع مقدس میگوید: «کودک یتیمی، یک سبد تخم مرغ به جبهه فرستاده و برای ما یک نامه نوشته بود که این تنها اندوختهی ما در خانه بود و من این را تقدیم به رزمندگان میکنم. جنگ اینگونه اداره شد، جنگ با این مردم اداره شد...»
-
پدر شهیدان جداری آبادی در تبریز به فرزندان شهیدش پیوست
پدر شهیدان والامقام یحیی و یعقوب جداری آبادی از شهدای دوران دفاع مقدس تبریز پس از سالها فراق فرزندانش، دعوت حق را لبیک گفت و به ارواح مطهر شهدایش پیوست.
-
«حیات» گزارش میدهد؛
«عملیات بدر»؛ فصل «فتح خون» در «مجنون»
نیزارهای هور، تا قیامت از پاکی خونها و پارههای پیکرهایی میخوانند که بیزائر و بیمزار، مطاف قدسیان پردهنشین عرش خدا شدند. نیزارهای هور، بندبندشان شور بینوایی است و قصهی سرجدایی... شرح پرگشایی است و سوز سوخته جانیهای آن «بلاجویان دشت کربلایی»...
-
«حیات» در گزارشی بررسی کرد؛
شهید «علی تجلایی»؛ از آموزش حاج قاسم تا شمایل شفق خونین «بدر»
از کردستان تا سوسنگرد و از شلمچه تا شرق دجله، این روح بیقرار جنگ، این جان و جنون جاری در جبهه، این شور شگفت، هرجا که رفت ردپایی از عشق گذاشت و دست آخر، جز عشق هیچ از او نماند. حتی نشانی از تنش... این شد که «حاج قاسم» در وصفش گفت: «او دهها بار به شهادت رسیده بود پیش از این شهادت ظاهری اش»
-
گزارش «حیات» از سالگرد شهادت سردار بزرگ «بدر»؛
«شهید مهدی باکری»؛ دجله، دریا شد از این خون، که تو خورشیدترینی...
«آقا مهدی»!... چه باید گفت در وصف تو که هنوز موج موج از خرام خون تو، دجله دف میزند و سماع میکند. پاره پارههای تنت، شد آب و شد آتش، شد خاک و شد باد و: «از خاک ما در باد، بوی تو میآید - تنها تو میمانی، ما میرویم از یاد...»
-
گزارش «حیات» از سالروز یک حماسه بزرگ؛
«عملیات بدر»: نبرد سرنوشت ساز در دل نیزارهای هور
اهمیت عملیات بدر در گشودن یک عرصه تهاجمی- آفندی و پیشتازی در گسترش پهنه عملیاتی محور جاده بصره- بغداد، تا آنجا بود که تمام جهان به این راهبرد نظامی واکنش نشان داد و موقعیت دست نشانده نظام سلطه در منطقه بطور جدی در معرض خطر قرار گرفت.
-
یک شهید، یک درس؛
لعنت خدا بر ما اگر به فکر آسایش خود باشیم
در بخشی از وصیتنامه شهید شکوری آمده است: «چگونه می توان در خاک نشست. چگونه می توان در برابر این همه جنایت ساکت بود. ننگ ابدی بر ما، لعنت خدا بر ما اگر در خانه بنشینیم و به فکر آسایش خود باشیم».