به گزارش پایگاه خبری حیات به نقل از باشگاه خبرنگاران، طرح جدید رژیم صهیونیستی که با جزئیات دقیق، اما مشروط ارائه شده، بیش از آنکه راهحلی پایدار باشد، تلاشی برای خرید زمان و تحمیل شروط یکجانبه به نظر میرسد. پیشنهاد رژیم صهیونیستی برای آتشبس ۴۵ روزه در غزه، با وعده تبادل اسرا و مذاکره برای صلح دائم، در نگاه اول گامی دیپلماتیک به نظر میرسد. اما وقتی لایههای این طرح را کنار میزنیم، با شروطی سختگیرانه و اهدافی پنهان روبهرو میشویم که بیش از صلح، به دنبال تثبیت برتری استراتژیک است. در این میان، محاصره دارویی و درمانی غزه، فریاد خاموش مردمی را نمایان میکند که میان سیاست و مرگ گرفتار شدهاند.
نقشهای برای صلح یا تلهای برای تسلیم؟
پیشنهاد آتشبس موقت رژیم صهیونیستی که رسانههای عربی جزئیات آن را منتشر کردهاند، در ظاهر ساختاری منظم و مرحلهای دارد؛ ۴۵ روز توقف درگیریها، تبادل اسرا در بازههای زمانی مشخص و آغاز مذاکراتی برای آتشبس دائم. اما این طرح، فراتر از ظاهر دیپلماتیک، به نظر میرسد تلاشی برای مدیریت بحران داخلی و خارجی این رژیم باشد. درخواست آزادی تدریجی اسرا، از پنج نفر در روز دوم تا اجساد ۱۶ نفر در روز بیستم، نشاندهنده تمرکز رژیم صهیونیستی بر مسئلهای است که افکار عمومی داخلیاش را به شدت تحت فشار قرار داده است. این در حالی است که شروط سنگین برای آزادی اسیران فلسطینی، از جمله ۶۶ نفر محکوم به حبس ابد در مرحله اول، به روشنی بیانگر عدم توازن در این معامله است.
نکته حائز اهمیت، زمانبندی مذاکرات برای آتشبس دائم است که قرار است از روز سوم آغاز شود. این شتابزدگی، در کنار شروطی مانند خلع سلاح حماس، پرسشهایی جدی را مطرح میکند. آیا این رژیم، که خود بارها آتشبسهای پیشین را نقض کرده، به دنبال صلح پایدار است؟ یا این مذاکرات، فرصتی برای بازسازی توان نظامی و بازآرایی استراتژیک در غزه هستند؟ تاریخچه درگیریهای این منطقه نشان میدهد که آتشبسهای موقت اغلب بهعنوان ابزاری برای تثبیت مواضع رژیم اسرائیل و تضعیف مقاومت فلسطینی به کار رفتهاند. برای مثال، آتشبس ژانویه ۲۰۲۵ که با میانجیگری قطر و مصر برقرار شد، تنها چند هفته دوام آورد و با حملات گسترده به رفح فروپاشید. این پیشینه، خوشبینی به چنین طرحهایی را دشوار میکند.
بازی اعداد در برابر جان انسانها
تبادل اسرا که محور اصلی این پیشنهاد است، بیش از آنکه نشانهای از حسن نیت باشد، به نظر میرسد اهرمی برای فشار بر حماس و جلب رضایت افکار عمومی در رژیم اسرائیل است. آزادی پنج اسیر زنده در روز دوم در ازای ۶۷۷ اسیر فلسطینی، در نگاه اول معاملهای سخاوتمندانه به نظر میرسد، اما وقتی به جزئیات نگاه میکنیم، نابرابری آشکار است: بسیاری از اسیران فلسطینی که قرار است آزاد شوند، در طول جنگ اخیر بازداشت شدهاند و اتهاماتشان اغلب مبهم یا بدون محاکمه است. در مقابل، اسرائیل خواستار آزادی اسرایی است که برایش ارزش نمادین و سیاسی بالایی دارند.
این نابرابری در مراحل بعدی تشدید میشود. در روز هفتم، چهار اسیر اسرائیلی در برابر ۵۵۴ فلسطینی، و در روز بیستم، اجساد ۱۶ اسیر در برابر پیکر ۱۶۰ فلسطینی. این اعداد، فراتر از یک تبادل ساده، به نظر میرسد تلاشی برای تحقیر طرف مقابل و نمایش قدرت باشد. حماس که در مذاکرات پیشین بارها بر توازن در تبادل تأکید کرده، بعید است چنین شروطی را بدون تضمینهای قوی بپذیرد. بهویژه آنکه اسرائیل، با شرط خلع سلاح حماس، عملاً خواستار تسلیم کامل مقاومت است؛ چیزی که با واقعیتهای سیاسی و نظامی غزه همخوانی ندارد.
از سوی دیگر، درخواست ارائه اطلاعات درباره اسیران زنده در روز دهم، نشاندهنده بیاعتمادی عمیق میان دو طرف است. این شرط که بهظاهر فنی است، میتواند به ابزاری برای به بنبست کشاندن مذاکرات تبدیل شود، همانطور که در گذشته نیز چنین شروطی بارها بهانهای برای توقف گفتوگوها بودهاند.
غزه زیر تیغ محاصره درمانی
در حالی که مذاکرات آتشبس در کانون توجه قرار دارد، فاجعه انسانی در غزه همچنان عمیقتر میشود. گزارش سازمان جهانی بهداشت درباره نبود تجهیزات پزشکی، زنگ خطری است که نمیتوان نادیده گرفت. مارگارت هریس، سخنگوی این سازمان، به صراحت از ممانعت رژیم صهیونیستی در ورود کمکهای درمانی به غزه سخن گفته است. این محاصره که از آغاز جنگ در اکتبر ۲۰۲۳ شدت گرفته، بیمارستانهای غزه را به ویرانههایی بیدارو و تجهیزات تبدیل کرده است.
بر اساس دادههای سازمان ملل، تا مارس ۲۰۲۵، بیش از ۷۰ درصد زیرساختهای درمانی غزه تخریب شده یا از کار افتادهاند. بیمارستانهایی مانند الشفا و ناصر که زمانی مراکز اصلی درمان بودند، حالا به زحمت با ژنراتورهای فرسوده و کادر پزشکی خسته فعالیت میکنند. کمبود داروهای بیهوشی، آنتیبیوتیکها و حتی باندهای ساده، جراحیها را به کابوسی برای پزشکان و بیماران تبدیل کرده است. در این میان، کودکان و بیماران مزمن بیشترین قربانیان هستند.
یونیسف گزارش داده که از زمان ازسرگیری حملات در مارس ۲۰۲۵، روزانه به طور متوسط ۱۰۰ کودک شهید یا زخمی شدهاند. این بحران، تنها یک فاجعه انسانی نیست؛ بلکه بخشی از استراتژی فشار بر مردم غزه است. محاصره درمانی، همراه با محدودیت ورود غذا و سوخت، به نظر میرسد ابزاری برای تضعیف روحیه مقاومت و وادار کردن حماس به پذیرش شروط رژیم صهیونیستی باشد. اما تاریخ غزه نشان داده که چنین فشارهایی، اگرچه رنجی عظیم به مردم تحمیل میکند، اغلب نتیجه معکوس داشته و اراده مقاومت را تقویت کرده است.
فقدان اراده برای صلحی واقعی
پیشنهاد آتشبس رژیم صهیونیستی، با تمام جزئیاتش، بیش از آنکه راهی به سوی صلح باشد، به نظر میرسد تلاشی برای مدیریت بحرانهای داخلی این رژیم و پاسخ به فشارهای بینالمللی است. شروط سنگین، از خلع سلاح حماس تا آزادی همه اسرا، نشاندهنده فقدان اراده برای صلحی واقعی است. در مقابل، حماس که بارها بر توقف کامل جنگ و خروج نیروهای اسرائیلی تأکید کرده، بعید است بدون تضمینهای قوی به این طرح تن دهد.
در این میان، مردم غزه، که زیر بار محاصره و جنگ کمر خم کردهاند، بزرگترین قربانیان این بازی سیاسی هستند. نبود تجهیزات پزشکی، تنها یکی از زخمهای بیشمار این سرزمین است که هر روز عمیقتر میشود. اگر قرار است امیدی به صلح باشد، این امید نه در طرحهای یکجانبه، بلکه در گفتوگویی برابر و احترام به حقوق انسانی شکل خواهد گرفت.
امیدی شکننده در میان خاکستر
غزه امروز میان وعدههای آتشبس و واقعیتهای جنگ گرفتار است. پیشنهاد رژیم صهیونیستی، با تمام جزئیاتش، بیش از آنکه نوید صلح دهد، به نظر میرسد تلاشی برای تثبیت برتری و خرید زمان باشد. در این میان، محاصره درمانی و رنج مردم غزه، فریادی است که جهان نمیتواند نادیده بگیرد. صلح واقعی، نه با شروط یکجانبه، بلکه با عدالت و کرامت انسانی ممکن خواهد شد؛ چیزی که هنوز در افق این سرزمین دور به نظر میرسد.
نظر شما