کد خبر 128580
۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۰

شاعری که در عملیات مرصاد ردای شهادت پوشید

شاعری که در عملیات مرصاد ردای شهادت پوشید

بارها هنگام زیارت حرم رضوی، ناخودآگاه این بیت را زیر لب زمزمه کرده‌ایم: «قربون کبوترای حرمت/قربون این همه لطف و کرمت امام رضا»، شاعر این ابیات یکی از شهدای عملیات غرورآفرین «مرصاد» است.

به گزارش خبرگزاری حیات، هنگامی که عاشقان و شیفتگان امام رئوف پا در حرم منورش می‌گذارند، از کودک و جوان و پیر، همگی چشمشان به گنبد طلایی امام رضا(ع) و کبوترهای حرم می‌افتد، ناخودآگاه بعد از عرض سلام و ادب به ساحت قدسی آن امام همام، این شعر را در زیر لب زمزمه می‌کنند:قربون کبوترای حرمتقربون این همه لطف و کرمتاز روزی که با تو آشنا شدممورد مرحمت خدا شدمگفته‌ایی هر کی بیاد به پا بوسمتو گرفتاری بدادش می‌رسممنم امروز به زیارت اومدمبه امیدی در خونه‌ات اومدمگفته‌ایی هر کی بیاد به دیدنممن میام سه جا بهش سر می‌زنمتوی قبرم رضا جون منتظرمکه بزاری کف پاتو رو سرماز گناه بال و پرم سوخته شدهچشم من به حرمت دوخته شدهشاعر این اشعار کسی نیست جز یکی از ذاکران و مداحان اهل بیت(ع) که در پنجم مرداد سال 1367 در عملیات «مرصاد» ردای شهادت را پوشید و به دیدار معبودش شتافت، شهید «غلامعلی جندقی» معروف به رجبی در سال 1333 در محله خیابان آذربایجان تهران در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد، پدر وی حاج حسن که از اساتید برجسته اخلاق و عرفان زمان خود بود، اهتمام ویژه‌ای در تربیت فرزندان خود ورزید.غلامعلی بنابر راهنمایی‌ها و تربیت پدر بزرگوارش مداحی اهل بیت(ع) را از همان سنین نوجوانی آغاز و به دلیل آشنایی با معارف قرآنی و اسلامی استعداد در حفظ شعر و سوز صدای وی توانست در این عرصه سریع رشد کند تا بدان جا که از سبک‌ها و اشعار او مداحان برجسته بسیاری استفاده می‌کردند.درباره ماجرای شعر «قربون کبوترای حرمت امام رضا» این گونه تعریف می‌کنند که یک شب توی صحن توسل کرد که 14 قدم به سمت ضریح بردارد و با هر قدم یک بیت برای آقا امام رضا(ع) بگوید، قدم بر می‌داشت، اشک‌هایش می‌ریخت و زیر لب زمزمه می‌کرد: «قربون کبوترای حرمت، قربون این همه لطف و کرمت».با این وجود شهید غلامعلی رجبی اهل ریا و خودنمایی نبود، برای خدا کار می‌کرد، نیت‌اش برای اهل بیت(ع) بود، یک بار به او گفته بودند «این کلید ماشین و خانه را بگیر به شرط اینکه قول بدهی مداح ثابت جلسات هفتگی ما بشوی»، به بهانه مشورت با پدرش بیرون زده بود و  گفته بود: «چون در مجلس امام حسین(ع) حرف پول وسط آوردند دیگر اگر کلاهمم آن سمت بیفتد برنمی‌گردم».منبع: وبگاه عقیق (با تلخیص و ویرایش)انتهای پیام/ک

برچسب‌ها