پایگاه خبری حیات - مهدیه چوپانی: بحران آب، دیگر یک پیشبینی علمی یا سناریوی دور از ذهن نیست؛ واقعیتی است که هر روز در اخبار و زندگی روزمره مردم خود را نشان میدهد. از رودخانههایی که خشک میشوند تا روستاهایی که ساکنانش ناچار به ترک سرزمین خود میگردند، و از کشاورزانی که کشتشان بیثمر میماند تا دولتهایی که در مرزها بر سر منابع مشترک آبی تنش پیدا میکنند؛ همه و همه گویای آن است که جهان وارد مرحلهای تازه از نبرد بر سر حیاتیترین منبع خود شده است.
بر اساس گزارش سازمان ملل، بیش از ۴ میلیارد نفر در جهان هماکنون با کمبود آب آشامیدنی سالم مواجهاند و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰، بخش زیادی از جمعیت کره زمین در مناطقی زندگی کنند که از نظر منابع آبی دچار تنش شدید خواهند بود. این آمار تنها یک هشدار محیطزیستی نیست؛ بلکه نشانهای است از بحران امنیتی، اقتصادی و اجتماعی که میتواند بسیاری از کشورها را درگیر سازد. اگر نفت در قرن بیستم عامل بسیاری از جنگها و تحولات ژئوپلیتیک بود، به باور بسیاری از کارشناسان، آب در قرن بیستویکم همین نقش را ایفا خواهد کرد.
با این حال، بحران آب تنها به کاهش منابع طبیعی محدود نمیشود. تغییرات اقلیمی، رشد جمعیت، شهرنشینی بیرویه، توسعه صنعتی و الگوهای نامناسب مصرف، همه در کنار هم شبکهای پیچیده از فشارها را بر منابع آبی جهان تحمیل کردهاند. همین پیچیدگی باعث شده راهحلها نیز یکبعدی و ساده نباشند. امروز دیگر کشورها نمیتوانند تنها به سدسازی یا استخراج بیرویه منابع زیرزمینی اکتفا کنند؛ بلکه باید با ترکیبی از فناوریهای نوین، اصلاح شیوههای کشاورزی، و حتی تغییرات فرهنگی در مصرف آب به سراغ مدیریت این بحران بروند.در این میان، برخی راهکارها همچون «بارورسازی ابرها» توجه زیادی را به خود جلب کرده است؛ راهی که در نگاه اول شبیه رؤیای دستکاری آسمان به نظر میرسد، اما در کشورهای بزرگی همچون چین و آمریکا به مرحله اجرایی رسیده است. از سوی دیگر، دولتهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس میلیاردها دلار برای شیرینسازی آب دریا هزینه میکنند و کشورهایی در آمریکای لاتین به سراغ جمعآوری مه و شبنم رفتهاند.
بیشتر بخوانیم:
4 میلیارد نفر گرفتار کمآبی/ جهان در بحران آب غرق میشود؟!
در مقابل، تجربههایی موفق در زمینه کشاورزی دقیق و بازیافت آب نشان میدهد گاهی سادهترین تغییرات مدیریتی میتواند تأثیرگذارتر از فناوریهای پیچیده باشد.اما پرسش اصلی همچنان پابرجاست: آیا این اقدامات پراکنده میتوانند مانع شکلگیری یک بحران جهانی شوند؟ یا اینکه بشریت ناچار است خود را برای «جنگ آب» آماده کند؟ کارشناسان معتقدند آنچه امروز جهان نیاز دارد، نه صرفاً پیشرفتهای فناورانه یا پروژههای ملی، بلکه یک نگاه جامع و همکاری بینالمللی است. چرا که آب، برخلاف نفت، قابل جایگزینسازی نیست و بدون آن هیچ تمدن و اقتصادی دوام نخواهد آورد.
این گزارش نگاهی دارد به مهمترین راهکارهایی که در جهان برای مقابله با بحران آب به کار گرفته شدهاند؛ از بارورسازی ابرها در آسمان تا انقلاب در کشاورزی و بازیافت فاضلاب بر روی زمین. مرور این تجربهها نشان میدهد اگرچه هیچ راهحل جادویی وجود ندارد، اما ترکیب خردمندانه فناوری، مدیریت و همکاری جهانی میتواند مسیر آینده را روشنتر سازد.
چین؛ بزرگترین آزمایشگاه بارورسازی جهان
چین با اختصاص میلیاردها دلار سرمایهگذاری، بزرگترین برنامه بارورسازی ابرها در جهان را در اختیار دارد. بیش از ۳۰ هزار نفر در این پروژه مشارکت دارند. تنها بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۳، مقامات اعلام کردند بیش از ۷ میلیارد متر مکعب بارش اضافی از طریق این روش حاصل شده است. در المپیک ۲۰۰۸ پکن نیز بارورسازی برای کاهش آلودگی هوا و کنترل بارشها مورد استفاده قرار گرفت.
کارشناسان معتقدند که بارورسازی میتواند در کوتاهمدت کمککننده باشد؛ بهویژه برای کشاورزی یا تقویت منابع آب شرب اما محدودیتهای جدی وجود دارد از جمله تشخیص اینکه بارش ناشی از بارورسازی بوده یا روند طبیعی، بسیار پیچیده است. یا پروازهای متعدد و مواد شیمیایی نیازمند بودجههای سنگین است. پیامدهای بلندمدت یدید نقره یا تغییر الگوهای بارش هنوز بهطور کامل روشن نیست. از طرفی برخی کشورها نگراناند بارورسازی همسایهها باعث سرقت باران آنها شود.به همین دلیل، بارورسازی بیشتر بهعنوان یک ابزار تکمیلی مطرح است و نه راهحل اصلی.
بیشتر بخوانیم:
بارورسازی ابرها در ایران؛ نیمقرن تجربه، اما فاصلهای طولانی تا موفقیت جهانی
امارات؛ نوآوری با نانوذرات
امارات متحده عربی یکی از خشکترین کشورهای جهان است؛ سرزمینی که کمتر از ۱۰۰ میلیمتر باران در سال دریافت میکند اما جمعیتی رو به رشد و مصرف آبی بسیار بالا دارد. وابستگی به منابع محدود زیرزمینی و شیرینسازی پرهزینه آب دریا، مقامات این کشور را بهسمت سرمایهگذاری گسترده در فناوری بارورسازی ابرها سوق داده است.از دهه ۱۹۹۰ میلادی، امارات برنامههای منظم بارورسازی را آغاز کرد و اکنون سالانه بیش از ۲۰۰ پرواز برای تزریق مواد شیمیایی و تحریک بارش در آسمان انجام میدهد. اما نقطه عطف این تلاشها در سالهای اخیر، ورود به حوزه نانوذرات نمکی بوده است. در قالب همکاری مشترک میان «مرکز ملی هواشناسی امارات» و گروهی از دانشگاههای آمریکا و بریتانیا، پروژهای برای توسعه ذرات بسیار ریز طراحی شد که کارایی بیشتری در مقایسه با روشهای کلاسیک دارند.
این نانوذرات که اندازهای در مقیاس میلیاردیم متر دارند، هنگام پخش در ابرها بهعنوان هستههای تراکم عمل میکنند و امکان تشکیل قطرات باران را با سرعت و بازدهی بالاتری فراهم میآورند. نخستین آزمایشهای میدانی در سال ۲۰۲۱ در منطقه العین انجام شد و گزارشها حاکی از آن است که بارش در برخی نواحی بهطور محسوسی افزایش یافته است.مقامات امارات اعلام کردهاند که این فناوری میتواند بخشی از مشکل مزمن کمآبی را کاهش دهد و بهویژه برای تأمین آب کشاورزی و تقویت منابع سفرههای زیرزمینی کاربرد داشته باشد. با این حال، کارشناسان زیستمحیطی تأکید میکنند که هنوز اثبات علمی کافی درباره اثرگذاری پایدار و ایمن این روش وجود ندارد و باید مطالعات بیشتری انجام شود.امارات با اختصاص بودجههای چندصد میلیون دلاری به «برنامه تحقیقات علوم بارش» نشان داده است که قصد دارد خود را بهعنوان یکی از پیشگامان جهانی در حوزه فناوریهای نوین مدیریت آب معرفی کند؛ حتی اگر این مسیر همچنان با پرسشها و تردیدهای علمی همراه باشد.
ایالات متحده؛ نجات برف برای رودخانه کلرادو
رودخانه کلرادو یکی از مهمترین منابع آبی غرب ایالات متحده است که آب شرب بیش از ۴۰ میلیون نفر و همچنین نیازهای کشاورزی و صنعتی چندین ایالت را تأمین میکند. اما تغییرات اقلیمی، کاهش بارشها و افزایش دما در دهههای اخیر باعث شده سطح آب این رودخانه به پایینترین حد تاریخی خود برسد. در چنین شرایطی، مقامات ایالتی و مراکز پژوهشی آمریکا به فناوری بارورسازی ابرها روی آوردهاند؛ روشی که امید میرود بتواند ذخایر برفی کوهستانی را تقویت کند.بارورسازی در این مناطق عمدتاً با هدف افزایش بارش برف انجام میشود، چراکه برف ذوبشده کوهستانها منبع اصلی تغذیه رودخانه کلرادو است. پژوهشهای علمی نشان میدهد این فناوری میتواند بارش برف را بین ۵ تا ۱۰ درصد افزایش دهد؛ رقمی که شاید کوچک به نظر برسد، اما در مقیاس مصرفی ایالتهایی چون آریزونا، نوادا و کالیفرنیا تأثیری حیاتی دارد. بهویژه در فصلهای خشک سال، هر درصد افزایش بارش برف میتواند معادل میلیاردها لیتر آب ذخیرهای برای سدها و شبکههای انتقال باشد.
البته کارشناسان تأکید دارند بارورسازی نمیتواند به تنهایی مشکل کمآبی غرب آمریکا را حل کند، بلکه تنها ابزاری مکمل در کنار مدیریت مصرف، کاهش هدررفت و توسعه فناوریهای نوین شیرینسازی و بازیافت آب به شمار میرود.
هند، تایلند و پاکستان؛ تجربههای متفاوت در مدیریت آب
کشورهای آسیایی با توجه به شرایط اقلیمی خاص و فشار جمعیتی بالا، از نخستین پیشگامان استفاده از فناوری بارورسازی ابرها و مدیریت هوشمند منابع آب بودهاند. در هند، ایالت ماهاراشترا که همواره با خشکسالیهای شدید روبهروست، یک برنامه ۱۱ ساله بارورسازی اجرا کرد. نتایج نشان داد در برخی مناطق بارش تا ۲۴ درصد افزایش یافت؛ رقمی چشمگیر که توانست به کشاورزان در فصلهای بحرانی کمک کند. علاوه بر بارورسازی، دولت هند سیاستهای مکملی همچون ترویج آبیاری قطرهای و استفاده از بذرهای مقاوم به خشکی را در دستور کار قرار داده تا وابستگی کشاورزی به بارشهای نامنظم کاهش یابد.
تایلند نیز یکی از قدیمیترین کشورها در این زمینه است. «پروژه باران سلطنتی» که از سال ۱۹۵۵ آغاز شد، تا امروز ادامه دارد و بهویژه در مناطق کشاورزی و جنگلی برای تأمین آب کاربرد دارد. این پروژه با حمایت مستقیم پادشاه تایلند شکل گرفت و بعدها به الگویی برای برخی کشورهای دیگر تبدیل شد.
در پاکستان، تجربه بارورسازی بسیار تازه است. این کشور در سال ۲۰۲۴ برای نخستین بار عملیات بارورسازی را در لاهور انجام داد. هدف اصلی نه تنها افزایش بارش، بلکه کاهش آلودگی شدید هوای این شهر پرجمعیت بود. هرچند نتایج اولیه هنوز در دست بررسی است، اما این اقدام امید تازهای برای استفاده از فناوریهای نوین در مدیریت بحرانهای اقلیمی پاکستان ایجاد کرده است.
شیرین سازی آب خلیج فارس در کشورهای حاشیه خلیج فارس
اما کشورهای حاشیه خلیج فارس به دنبال پیدا کردن راه حل هایی برای برطرف کردن بحران آب هستند یکی از این روش ها شیرینسازی آب دریا است. کشورهای حاشیه خلیج فارس بهویژه عربستان سعودی و قطر، بخش بزرگی از نیاز آب شرب خود را از طریق شیرینسازی آب دریا تأمین میکنند. فناوری اسمز معکوس (RO) پرکاربردترین روش است. هرچند این راهکار انرژیبر و پرهزینه است، اما برای مناطقی که منبع آب شیرین ندارند، چارهای حیاتی است.
پرو ، جمعآوری مه و شبنم؛ برداشت آب از هوا
منطقه ساحلی پرو، بهویژه اطراف شهر لیما، با اینکه در نزدیکی دریا قرار دارد، بارش بسیار اندکی در طول سال دریافت میکند؛ بهطور متوسط کمتر از ۱۰ میلیمتر باران در سال. این در حالی است که لیما، پایتخت پرو، یکی از پرجمعیتترین شهرهای آمریکای لاتین است و بحران کمآبی در آن به یک معضل دائمی بدل شده است.در پرو، شیلی و حتی مناطقی از کرواسی، طرحهای جمعآوری آب از مه و شبنم اجرا شده است.
یکی از ابتکارات جالبی که در این کشور برای مقابله با کمبود آب به کار گرفته شده، جمعآوری مه و شبنم است. جریانهای سرد اقیانوسی باعث میشوند مه غلیظی در سواحل پرو شکل بگیرد. پژوهشگران و سازمانهای مردمنهاد با نصب تورهای بزرگ نایلونی موسوم به "Fog Nets" در ارتفاعات اطراف شهرها توانستهاند از این مه، آب خالص استخراج کنند.این تورها معمولاً چند متر ارتفاع و عرض دارند و بهگونهای طراحی شدهاند که ذرات ریز آب موجود در مه روی رشتههای نایلونی مینشیند، سپس قطرهقطره جمع میشود و در مخازن ذخیره میریزد. هر یک از این سازهها میتواند روزانه بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ لیتر آب تولید کند؛ آبی که برای شرب، آبیاری باغچهها و حتی کشاورزی کوچکمقیاس به کار میرود.
پروژههای مختلفی طی دو دهه اخیر در حومه لیما اجرا شده است. بهعنوان نمونه، طرحی به نام "Atrapanieblas" (مهگیر) توانست هزاران لیتر آب را برای جوامع فقیرنشین حاشیهای فراهم کند؛ مناطقی که اغلب دسترسی مناسبی به شبکه آب شهری ندارند. این روش ساده و کمهزینه، برخلاف فناوریهای پرهزینهای مثل شیرینسازی دریا، انرژی زیادی نمیطلبد و برای روستاها و سکونتگاههای کوچک بسیار کارآمد است.امروز تجربه پرو بهعنوان الگویی الهامبخش در سایر نقاط جهان، از شیلی تا مراکش، مورد توجه قرار گرفته است. این پروژه نشان میدهد که گاهی سادهترین و بومیترین راهکارها میتواند پاسخی عملی به یکی از بزرگترین چالشهای قرن یعنی بحران آب باشد.
استرالیا؛ پیشگام بازیافت آب در جهان
استرالیا یکی از خشکترین قارههای جهان است؛ کشوری که بخش وسیعی از سرزمین آن بیابانی و نیمهخشک است و چرخههای خشکسالی طولانی، همواره کشاورزی و زندگی شهری را تهدید کرده است. در دهه ۲۰۰۰، زمانی که «خشکسالی هزاره» (Millennium Drought) بیش از ۱۰ سال به طول انجامید و منابع آب بسیاری از شهرها رو به پایان رفت، دولت و مردم استرالیا به این نتیجه رسیدند که بدون مدیریت نوین و بازیافت گسترده آب، آیندهای پایدار نخواهند داشت.از آن زمان، پروژههای بزرگ بازیافت آب به یکی از ارکان سیاستهای آبی این کشور تبدیل شد. در شهرهایی چون ملبورن، بریزبن و آدلاید شبکههای پیشرفته تصفیهخانههای فاضلاب ایجاد شد که پسابهای خانگی و صنعتی را پس از تصفیه، دوباره وارد چرخه مصرف میکنند. بخش قابل توجهی از این آب تصفیهشده برای آبیاری فضای سبز، زمینهای ورزشی، پارکها و کشاورزی به کار میرود. همین اقدام فشار زیادی را از دوش منابع آب زیرزمینی برداشت.یکی از موفقترین نمونهها، طرح بازیافت آب آدلاید است که توانست سهم آب بازیافتی در آبیاری مزارع و تاکستانهای اطراف شهر را به بیش از ۲۰ درصد برساند. در کوئینزلند نیز تصفیهخانههای بزرگی ایجاد شد که حتی آب آشامیدنی را پس از عبور از فرایندهای چندلایه و استانداردهای سختگیرانه، از پساب شهری تأمین میکنند؛ هرچند این روش با مقاومت اجتماعی روبهرو بود و همچنان محل بحث است.
دولت استرالیا همزمان برنامههای آموزشی گستردهای برای تغییر فرهنگ عمومی مصرف آب اجرا کرد؛ بهگونهای که امروزه بازیافت و استفاده دوباره از آب در ذهن شهروندان یک امر طبیعی و ضروری تلقی میشود. حتی بسیاری از مدارس و خانهها مجهز به سیستمهای ساده جمعآوری آب باران و استفاده مجدد از آب خاکستری (آب حاصل از شستوشوی دست، حمام و لباس) شدهاند.تجربه استرالیا نشان میدهد که بازیافت آب نه تنها یک راهکار اضطراری در زمان خشکسالی، بلکه یک سیاست پایدار برای آینده است. این کشور امروز در سطح جهان بهعنوان یکی از الگوهای موفق مدیریت آب معرفی میشود؛ الگویی که به کشورهای دیگر نشان میدهد با سرمایهگذاری در زیرساختها و پذیرش اجتماعی میتوان حتی در خشکترین سرزمینها نیز چرخهای پایدار برای استفاده از آب ایجاد کرد.
آینده مدیریت آب؛ نگاه ترکیبی
کارشناسان اتفاق نظر دارند که هیچ راهحل جادویی برای بحران آب وجود ندارد. بارورسازی ابر، شیرینسازی دریا، بازیافت فاضلاب، کشاورزی دقیق و جمعآوری مه هرکدام بخشی از پازل هستند. تنها با ترکیب این راهکارها، همراه با اصلاح سیاستهای مصرف و آموزش عمومی، میتوان بحران آب را مدیریت کرد.به بیان دیگر، آینده آب جهان نه فقط در آسمان بلکه در دستان انسانها و تصمیمهای به موقع آنان است.بحران آب جدیتر از آن است که با یک فناوری یا یک کشور حل شود. جهان نیازمند ائتلافی جهانی برای آب است؛ ائتلافی که کشورها را به اشتراکگذاری تجربهها، فناوریها و منابع تشویق کند. از شلیک بلورهای نقرهای به ابرها گرفته تا نصب تورهای مه در کوهستانهای پرو، همه این تلاشها نشان میدهد انسان برای بقا دست به هر ابتکاری میزند.در نهایت، آنچه اهمیت دارد مدیریت هوشمندانه و پایدار منابع موجود است. شاید روزی برسد که آب همانند نفت به سلاحی ژئوپلیتیک تبدیل شود. اما تا آن روز، کشورها فرصت دارند با علم و همکاری، از فاجعهای بزرگ جلوگیری کنند.
انتهای پیام/
نظر شما