به گزارش پایگاه خبری حیات، در روزهای اخیر، سیل تماسهای دیپلماتیک از سوی پایتختهای عربی به تهران، نشاندهنده سطح بیسابقهای از نگرانی و کنجکاوی درباره گفتگوهای غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان است. این گزارش به بررسی لایههای پنهان این رایزنیهای فشرده میپردازد و تحلیل میکند که چرا کشورهای عربی منطقه با وجود روابط پیچیده با تهران و واشنگتن، اینچنین مشتاقانه در پی دریافت جزئیات این مذاکرات هستند.
جزئیات گفتگوها: از دیپلماسی رسمی تا رایزنیهای پشت پرده
بر اساس گزارشهای رسمی، وزرای خارجه مصر، قطر، کویت و امارات در کمتر از ۲۴ ساعت با وزیر خارجه ایران تماس گرفتهاند. نکته جالب توجه، شباهت مضامین این گفتگوهاست:
مصر با اشاره به بیانیه رسمی خود، از "گفتگوهای مسقط" استقبال کرده اما به طور مشخص بر مسئله غزه و آتشبس تأکید نموده است.
قطر که خود نقش تاریخی در میزبانی مذاکرات ایران و آمریکا داشته (مانند توافق ۲۰۱۵)، این بار نیز آمادگی خود را برای کمک به روند مذاکرات اعلام کرده است.
کویت و امارات نیز با لحنی محتاطانهتر اما مثبت، از "نتایج مطلوب" سخن گفتهاند.
اما سؤال اینجاست: چرا این کشورها بلافاصله پس از مذاکرات عمان، به دنبال دریافت اطلاعات از تهران هستند؟
تحلیل انگیزههای کشورهای عربی: فراتر از دیپلماسی معمول
۱. ترس از تغییر معادلات امنیتی
مذاکرات ایران و آمریکا، حتی اگر غیرمستقیم باشد، میتواند توازن قوا در منطقه را تغییر دهد. برخی کشورهای عربی نگرانند که:
-
در صورت کاهش تنش بین ایران و آمریکا، جایگاه ایران در معادلات منطقهای تقویت شود و نفوذ آن در عراق، سوریه، یمن و حتی بحرین افزایش یابد.
-
تحریمهای آمریکا علیه ایران تعدیل شود و تهران بتواند نقش بزرگتری در بازار انرژی و اقتصاد منطقه ایفا کند.
۲. رقابت برای ایفای نقش میانجی
-
قطر به دنبال تثبیت جایگاه خود به عنوان "میانجی منطقهای" است. دوحه قبلاً در مذاکرات طالبان و آمریکا، آزادی زندانیان ایرانی و حتی گفتگوهای فلسطینیها نقش داشته است.
-
امارات نیز پس از کاهش نسبی تنش با ایران (بازگشت سفیران در ۲۰۲۲)، میخواهد خود را به عنوان بازیگری مؤثر در دیپلماسی منطقه معرفی کند.
-
مصر که روابطش با ایران در سالهای اخیر بهبود نسبی یافته، احتمالاً به دنبال نقشی در پرونده غزه است.
۳. نگرانی از تأثیر مذاکرات بر جنگ غزه
یکی از محورهای اصلی گفتگوی عراقچی با همتای مصری، وضعیت انسانی غزه و ضرورت آتشبس بود. برخی تحلیلگران معتقدند کشورهای عربی میترسند ودر محاسبات خود اینگونه خیال می کنند که در صورت توافق ایران و آمریکا:
-
فشار بر رژیم اسرائیل برای توقف جنگ کاهش یابد (اگر واشنگتن به دنبال معامله با تهران باشد).
-
یا برعکس، ایران از نفوذ خود بر گروههای مقاومت استفاده کند تا آتشبس را تحت شرایط خاصی بپذیرد.
۴. مسائل اقتصادی: از نفت تا سرمایهگذاری
-
اگر تحریمهای ایران کاهش یابد، بازار نفت تحت تأثیر قرار میگیرد و این برای کشورهای حاشیه خلیج فارس حیاتی است. کاهش احتمالی تحریمهای ایران باعث افزایش عرضه نفت در بازار جهانی و احتمالاً کاهش قیمتها میشود، زیرا ایران میتواند صادرات نفت خود را به سطح پیش از تحریم بازگرداند.
-
امارات به دنبال گسترش روابط اقتصادی با ایران است (به ویژه در بخش تجارت و لجستیک). زیرا موقعیت جغرافیایی ایران و ظرفیتهای ترانزیتی آن میتواند دبی را به قطب تجاری کلیدی در مسیر کریدورهای شرق به غرب تبدیل کند و سودآوری امارات از تجارت مجدد و سرمایهگذاری مشترک را افزایش دهد.
-
کویت و قطر نیز میخواهند از فرصتهای احتمالی همکاری با ایران در صورت بهبود روابط غرب و تهران استفاده کنند. کویت و قطر به دنبال همکاریهای انرژی (مثل توسعه میادین گازی مشترک با ایران) و افزایش مبادلات تجاری از طریق کریدورهای حملونقل منطقهای هستند. همچنین این کشورها میتوانند با استفاده از بهبود روابط ایران و غرب، در پروژههای زیرساختی و سرمایهگذاری مشترک در صنایع پتروشیمی و بندری مشارکت کنند تا سهم خود را در بازارهای منطقه افزایش دهند.
مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، صرفاً یک گفتگوی دوجانبه نیست، بلکه تغییر احتمالی در DNA امنیتی خاورمیانه محسوب میشود. کشورهای عربی میدانند که هر توافقی بین تهران و واشنگتن میتواند:
-
موازنه قدرت را به نفع ایران تغییر دهد.
-
جنگ غزه را تحت تأثیر قرار دهد.
-
رقابتهای اقتصادی منطقه را دگرگون کند.
به همین دلیل، حتی اگر روابط بعضی از این کشورها با ایران کمی سرد هم باشد، دیپلماسی را بر تنش ترجیح دادهاند تا از قافله تحولات عقب نمانند. این تماسها نشان میدهد که هیچ کشوری نمیخواهد در تاریکی بماند وقتی پای تغییر قواعد بازی منطقه در میان است.
نظر شما