کد خبر 269573
۲۱ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۳

روایت همسر شهید در کتاب «گلستان یازدهم»؛

آلبوم عکسی که تمام زندگی شهید چیت‌سازیان در آن خلاصه می‌شد

آلبوم عکسی که تمام زندگی شهید چیت‌سازیان در آن خلاصه می‌شد

همسر شهید نقل می‌کند: «صورتش سرخ شده بود و اشک توی چشمهایش برق میزد. آلبوم را گرفتم و خواستم آنرا کنار بگذارم. آلبوم را دوباره گرفت و مهربانانه گفت: «گُلم! ولش کن؛ این آلبوم تمام زندگی منه؛ انگیزه ماندن و جنگیدن منه.»

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، کتاب «گلستان یازدهم» یک عاشقانه آرام در دل جنگ است. خاطرات زهرا پناهی روا، همسر علی چیت‌سازیان از سرداران شهید استان همدان است. این کتاب در 17 فصل تدوین شده و از زمان تولد فرزند شهید آغاز می‌شود تا این روزهای راوی ادامه می‌یابد.

 همسر سردار شهید علی چیت سازیان در خاطره ای می گوید: صورتش سرخ شده بود و اشک توی چشمهایش برق میزد. آلبوم را گرفتم و خواستم آنرا کنار بگذارم. آلبوم را دوباره گرفت ومهربانانه گفت: «گُلم! ولش کن؛ این آلبوم تمام زندگی منه؛ انگیزه ماندن و جنگیدن منه.»

 گفتم: «آخه داری خودت رو اذیت می‌کنی.» اشکهایش دانه دانه می‌چکید روی گونه‌هایش و می‌گوید: فرشته؛ اینا همه عاشق آقا ابا عبدالله (ع) بودن. بخاطر آقا خیلی عرق ریختن؛ خیلی زخمی شدن؛ خیلی بیخوابی کشیدن؛ خیلی تشنگی و گرسنگی کشیدن؛ خیلی زیر آفتاب سوختن؛ اما یه بار نگفتن خسته شدیم؛ تشنه ایم؛ خوابمان میاد. به این عکس‌ها نگاه می‌کنم تا اگه خسته شدم، یادم نره شهید قراگوزلو شب‌ها به جای خواب و استراحت، نماز شب و زیارت عاشورا می‌خواند و های‌های گریه می‌کرد.

آلبوم عکسی که تمام زندگی شهید چیت‌سازیان در آن خلاصه می‌شد

به اینا نگاه می‌کنم تا اگه یه وقت آرزو کردم کاش منم خانه و زندگی داشتم، یادم بیاد مصیّب میگفت: «زیاد آرزو نکنین؛ چون مرگ به آرزوهای شما می‌خنده.»

 یادم باشه امروز زمان آرزو نیست زمان حرف نیست؛ باید عمل کنیم. هر کسی سَری داره باید هدیه بده؛ دست داره باید بده؛ اگه پیره و نمیتونه بیاد جبهه، باید از جبهه پشتیبانی کنه.

 می‌دانستم خسته و غصه دار است. به قول خودش از اول جنگ، یک گردان از دوستانش شهید شده بودند. کنارش نشستم و باهم به عکسهای شهدا نگاه کردیم. او بدون رودربایستی از من، اشک می‌ریخت و من از گریه او بغض می‌کردم و می‌گریستم.،»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha