به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ کتاب «من کاوه هستم» میتواند به خوانندگان کمک کند تا با بخشی از زندگی این فرمانده شهید جوان آشنا شوند. فرمانده ای که از کودکی پدر را همراهی میکرد و سیروسلوک را از پدر آموخت. کسی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در این باره می فرماید: «من او را از بچگیاش میشناختم. پدر این شهید جزو اصحاب و ملازمین همیشگی مسجد امام حسن بود - که بنده آنجا نماز میخواندم و سخنرانی میکردم - دست این بچه را هم میگرفت با خودش میآورد، این بچه آنجور توی این محیط خانوادگی پرشور و پرهیجان تربیت شد.»
کتاب «من کاوه هستم» به بیان مجموعه خاطراتی از زبان دوستان و همرزمان شهید محمود کاوه میپردازد که همراه است با عکسهایی از کودکی و دوران جنگ به همراه دوستان و همرزمانش که یکی از مزیت ها و ویژگی های متمایز این کتاب از دیگر کتاب های خاطرات است.
در برشی از کتاب می خوانیم: «آن زمان شایعات بسیار جالبی در مورد «محمود» بر سر زبانها بود که کم و بیش از این طرف و آن طرف به گوش ما هم میرسید. مثلا یکی از بسیجیها که از نیروهای خود تیپ بود، میگفت: «کاوه، عامل نفوذی سپاه توی کوموله بوده است»، دیگری میگفت: «کاوه، تا مسئولیت مالی کوموله هم پیش رفته و بعد همهی پولهای کوموله رو برمیداره، چند نفر رو هم میکشه، پولها رو میارہ توی سپاہ …» یادم هست بعضیها قسم هم میخوردند پای حرفهای عجیبشان.
طرف میگفت: «کاوه اولش کوموله بوده، اما بعد با کوموله حرفش میشه. به خاطر همین، پولهای کوموله رو برمیداره، میاد پاسدار میشه.» میگفتم: «آخه رو چه حسابی این حرفو میزنی؟» با جدیت تمام میگفت: «به حضرت عباسی قسم!» حتی یکی از آنها گفت: «من خودم کاوه رو توی لباس کوموله دیدم.»
«کاوه» اسم غلط اندازی بود. در حقیقت بخشی از این شایعات از نام خانوادگی «محمود» نشات میگرفت که بین کردها بیشتر رواج داشت.
بعضی وقتها که همراه دوستان با «کاوه» مینشستیم، به شوخی به او میگفتیم: «محمود! پاشو پولهایی که از کوموله گرفتی رو بردار بیار با هم تقسیم کنیم، تک خور نباش.»
نظر شما