به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ کتاب «تنهایی زیبا» نوشته فهیمه عبدلی و ویراسته فرزانه قلعه قوند است. انتشارات پیام آزادگان این ناداستان را در قالب خاطرات روانه بازار کرده است. کتاب «تنهایی زیبا» در بردارنده ناداستانی در قالب خاطرات است. این اثر خاطرات زیبا توان همسر آزاده علی گوهر ممیز را در هشت فصل در بر گرفته است. در این اثر با ازدواج آسان، سادگی و دوری از تجمل، صبر و انتظار تربیت فرزند و سبک زندگی صحیح روبه رو هستید فهیمه عبدلی عهده دار مصاحبه و تدوین این کتاب بوده است.
در بخشی از کتاب «تنهایی زیبا» آمده است: ننه روزها سر ساعتی مشخص به رادیو گوش میکرد. از یکی از همسایه ها شنیده بود که اسامی یا مصاحبه اسرا را در رادیو بغداد بخش فارسی میخواندند و اسم علی گوهر ممیز را هم گفته اند. گفت گاهی هم خود اسرا مصاحبه میکنند. ننه به امید اینکه اسم یا صدایی از علی بشنود مینشست پای رادیو و تا ساعتها گوش میداد. به من هم میگفت بیا زیبا، بیا گوش کن. ننه اینا دروغ میگن وقتت رو با این حرفا تلف نکن.
***
عصر تابستان سال ۱۳۶۵ بود. من و ننه توی حیاط کنار درخت زردآلو نشسته بودیم و چایی میخوردیم رقیه همراه شوهرش آمدند به دیدنمان. کریم آقا حرف از آوردن علی آقا از عراق را پیش کشید و گفت که به طریقی میتواند با پول علی را از عراق بیاورد ایران. گفت ننه خانه را بفروش و پولش را بده تا بتوانیم علی را از عراق بیاوریم.» ننه که تنها آرزویش آمدن علی بود باورش شده بود و از خداخواسته با فروش خانه موافقت کرد با این حال گفت: بگذار با محمد هم مشورت کنم؛ بیوک آقا، حسین و من اصلاً به این کار راضی نبودم. گفتم ننه جان، فقط علیِ ما دست عراقیا اسیر نیست خیلیا اسیرن. فکر اونایی رو بکن که پولی برای آزاد کردن اسیرشون ندارند از کجا مطمئنی که پول رو بدی اونا علی رو آزاد کنند این حرفا رو باور نکن!
ولی ننه تصمیم خودش را گرفته بود و اصرار به فروختن خانه داشت. فردای آن روز بچه ها را خبر کردم که بیایند ننه را راضی کنند تا از فروختن خانه منصرف شود. بیوک آقا آمد و به ننه فهماند که میخواهند از این طریق خانه را از چنگت در بیاورند اما مرغ ننه فقط یک یا داشت و سفت و سخت میگفت خونه رو بفروشیم.
نظر شما