کد خبر 255905
۱۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۴:۰۶

از شهدا بیاموزیم:

چه جوابی دارید که به خدا بدهید؟

چه جوابی دارید که به خدا بدهید؟

شهید باکری رو کرد به من و گفت: «هیچ می‌دانید که هزینه رسیدن هر نان از پشت جبهه به اینجا حداقل ده تومان است؟ چه جوابی دارید که به خدا بدهید؟»

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، کتاب ۲۷۲ صفحه‌ای «خداحافظ سردار» از آن جمله کتابهایی است که خواندن آن را باید در روتین زندگی مان قرار دهیم. این کتاب که به بررسی زندگی فرمانده ۳۱ لشکر عاشورا میپردازد، پر از نکاتی است که هر کدام از آنها برای همه ما در هر جایگاهی، روشنگر راه خواهد بود. 

در برشی از این کتاب که درسی از شهید باکری درباره قدرشناسی از نعمتها است، آمده: « محل استقرار بهداری و درمانگاه لشکر در سمت راست ورودی پادگان، نزدیک چادر فرماندهی بود. در چادر بودم که آقا مهدی درجلو چادر تدارکات بهداری مرا صدا کرد. 

 یک گونی را با یک دست گرفته بود و تکه نانی از داخل آن برداشت، تا آخر قضیه را خواندم. سلام کردم، جواب سلامم را داد و تکه نانی را به من نشان داد و گفت: برادر رحمان! این نان را می شود خورد؟! 

چه جوابی دارید که به خدا بدهید؟

گفتم: بله، آقا مهدی می شود. دوباره  تکه نان دیگری را از داخل گونی بیرون آورد و گفت: این را چطور؟ آیا این را هم می شود استفاده کرد؟

 من سرم را پایین انداختم. چه جوابی می توانستم بدهم؟ آقا مهدی ادامه داد و گفت: الله بنده سی... پس چرا کفران نعمت می کنید؟

 آیا هیچ می دانید که این نانها با چه مصیبتی از پشت جبهه به اینجا می رسد؟ هیچ می دانید که هزینه رسیدن هر نان از پشت جبهه به اینجا حداقل ده تومان است؟ چه جوابی دارید که به خدا بدهید؟

 بدون آنکه چیز دیگری بگوید سرش را به زیر انداخت و از چادر تدارکات دور شد و مرا با وجدان بیدار شده ام تنها گذاشت.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha