به گزارش خبرنگار بینالملل حیات، چند هفته است که در سراسر ایالات متحده، دانشگاهها به کانون جنبشهای دانشجویی در مخالفت با جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه تبدیل شدهاند. مقامات محلی و ادارات دانشگاهها نیز به بهانههای واهی حفاظت از دانشگاهها و مبارزه با یهودستیزی، سرکوب شدید این تظاهرات را ادامه میدهند؛ اما در مقابل خشونت و تهدید، دانشجویان کماکان بر آرمانهای انسان دوستانه شان ایستادگی کرده و این اعتراضات هیچ نشانه ای از فروکش کردن از خود نشان نمیدهد.
تاریخ بلند آزادیخواهی دانشجویان
آنچه که در هفتههای گذشته از دانشجویان معترض شاهد بودیم، چیز جدیدی نیست؛ چراکه درواقع دانشجویان همواره در طول تاریخ در خط مقدم مقاومت و تقبیح استعمار و امپریالیسم بودهاند. در دهه 1530 در طول استعمار خشونتآمیز قاره آمریکا، گروهی از دانشجویان اسپانیایی در دانشگاه بولونیا علناً با راه اندازی جنگ مخالفت کردند و آن را مغایر با دین مسیحیت دانستند.
تظاهرات ضد جنگ کلیسای کاتولیک را چنان نگران کرد که پاپ خوان ژینس د سپولودا - کشیش و محقق مشهور اسپانیایی را که معتقد بود بردگی و سلب مالکیت بومیان آمریکایی موجه است – را به دانشگاه بولونیا فرستاد تا با دانشجویان صلح طلب مقابله کند.
این نوع مخالفت و کنشگری دانشجویان در طول تاریخ همواره طنین انداز بوده است. از دانشجویانی که در دهههای 1920 و 1930 علیه تبعیض نژادی و نژادپرستی در ایالات متحده تظاهرات کردند، تا تظاهرات دهه 1960 علیه جنگ در ویتنام و تحصنها علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی در دهه 1980، تا اردوگاههای امروزی که خواستار پایان دادن به نسل کشی در غزه هستند؛ جنبش های دانشجویی همواره استعمار، نظامی گری و بی عدالتی را به چالش کشیده اند.
از منظر استعمارگران اما چنین بسیج دانشجویی خطرناک است. و همین خطرناک بودن است که سرکوب خشونت آمیز مداوم اعتراضات دانشجویی در ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی را توضیح میدهد و همچنین می تواند توضیح دهد که چرا همه 12 دانشگاه موجود در نوار غزه بمباران و ویران شده اند.
اما ساده لوحانه است اگر فکر کنیم که دانشگاهها فقط محل مخالفت هستند. همانطور که دانشجویان معترض امروز در دانشگاهها اصرار دارند، روی دیگر سکهی دانشگاهها در غرب این است که مؤسسات آموزش عالی به طور فعال پروژههای استعماری را تسهیل و حمایت میکنند. دانشگاههایی مانند هاروارد، کلمبیا و بسیاری از دانشگاههای دیگر همچنان با سرمایهگذاری در شرکتهایی مانند Airbnb ،Alphabet -شرکت مادر گوگل- و سایر شرکتهایی که در سرزمینهای اشغالی غیرقانونی تجارت میکنند یا با ارتش اسرائیل ارتباط دارند، به افزایش درآمدهای خود ادامه میدهند.
از اینرو تعجب آور نیست که بسیج جوانان مخالف جنگافروزی اسرائیل در غزه اخیراً به خیابانهای میزبان دفاتر گوگل برگزار شده و در بسیاری موارد به برخی دیگر از این شرکت ها نیز سرایت کرده است.
به خون آلودگی ساختاری دانشگاهها در غرب!
این مشارکت دانشگاههای غربی در پروژه استعمار جدید فقط به این مورد خلاصه نمیشود. دانشگاهها علاوه بر انتخابهای سرمایهگذاری خود، با آموزش دانشجویان برای طراحی، توجیه و اجرای ابزارها و مکانیسمهای استعمار، به پروژه استعماری کمک میکنند. خط لوله ای که فارغ التحصیلان این دانشگاهها را به صنایع دفاعی تحویل میدهد کاملاً مستند است و برای مدت طولانی وجود داشته است. و از آنجایی که جنگ ها بیشتر به فناوری های داده -data- متکی میشوند، این خطوط لوله هر روز درحال تکثیر در کانالهای جدیدی هستند.
به فارغالتحصیلان اخیری که در شرکتهایی مانند Anduril مشغول به کار هستند فکر کنید، شرکتهایی که اخیراً قراردادی را ارتش ایالات متحده برای توسعه وسایل نقلیه هوایی جنگی بدون سرنشین مبتنی بر هوش مصنوعی متعقد کردهاند. این تسلیحات از دادهها برای تعیین اهداف خود استفاده میکنند و اغلب در مکانهایی مثل غزه آزمایش میشوند؛ آزمایشهایی که میتوانند منجر به تلفات گسترده غیرنظامیان شوند.
ارتش اسرائیل طی ماههای گذشته از (lavender)، یک سیستم هوش مصنوعی که برای تعیین اهداف بمباران هواپیماهای جنگنده و پهپادها طراحی شده، استفاده کرده است. محققان میگویند که این سیستم از مجموعه دادههای مختلف، از جمله دادههای مریوط به استفاده مردم از برنامههای پیام رسان برای تصمیم گیری در مورد اهداف استفاده می کند که منجر به از دست دادن جان بسیاری از افراد بی گناه میشود.
آنچه که دانشجویان آزادیخواه در سراسر جهان برآن تاکید میکنند این است که ما باید تعجب کنیم که چه نوع تحصیلات دانشگاهی -یا بهتر است بگوییم، آموزش نادرستی - منجر به این میشود که کسی بتواند و مایل به طراحی و استفاده از یک سیستم هوش مصنوعی مانند Lavender باشد. ما نمیخواهیم دانشآموزان در رشتههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) با جهانبینی مشابه ژینس د سپولودا فارغالتحصیل شوند، که استعمار شدهها را چیزی جز بربرها و بردگانی که زندگیشان بیارزش است نمیدانست.
مسیری که دانشجویان میروند
واضح است که عمده اساتید دانشگاه عمداً دانش آموزان خود را برای خدمت به منافع استعماری آماده نمیکنند. اما مشکل این است که اکثر آنها فکر میکنند که این مسائل چیزهایی نیستند که لازم باشد در برنامههای درسی به آنها توجه شود.
از آنجایی که دانشجویان همواره در به چالش کشیدن سیستم آموزش عالی که در جنگهای امپریالیستی و استعماری شریک اند، پیشروی میکنند، اعضای هیات علمی، باید نقشی را که در آن ایفا میکنیم، در نظر بگیریم. سؤالات اخلاقی در مورد چگونگی درهم آمیختن علم و فناوری با سلطه استعماری و نظامی گری باید در کلاس مورد بررسی قرار گیرد.
دانشگاهها از دیرباز بهعنوان مکانی بودهاند که دانشجویان یاد میگیرند انتقادی فکر کنند و وضعیت موجود را به چالش بکشند. اما بهطور تناقضآمیزی همین دانشگاهها بهشکل فعالی ساختارهای سلطه استعمار را حمایت و تقویت کرده اند.
اعتراضاتی که اکنون در دانشگاه باز هم تشدید شده است در واقع تبلور تنش بین این دو نقش است. این تظاهرات ممکن است به بازنگری کامل سیستم آموزش عالی منجر نشود، اما مطمئناً در جهت درستی پیش میروند.
نظر شما