به گزارش پایگاه خبری حیات، مسعود ادریسی فرزند گرامی یکی از جانبازان گرانقدر جنگ تحمیلی قریب 4 سال پیش به اتفاق برخی از دوستانش، سنگ بنای این مجموعه صنعتی و تولیدی را نهاده است. اراده و پشتکار او و دوستانش چنان بوده که حتی مشکلات و دشواریهای دوران تحریم و تنگناهای اقتصادی نیز نتوانسته چرخه فعالیت آنها را مختل کند. او نخستین گامهایش را با راه اندازی دو استخر پرورش میگو برمی دارد و در زمان اندکی موفق می شود شمار حلقه های تکثیر و صادرات میگو را به چند ده مورد افزایش دهد.
مسعود ادریسی اکنون در سالی که به عنوان رونق تولید نام گرفته، تصمیم گرفته است در کنار مجموعه تکثیر و پرورش میگو، مراکز ویژه نگهداری این محصول ارزشمند را در قالب سردخانه های بزرگ دایر کند و از این طریق سهمی در صادرات مستقیم و دسترسی به بازارهای داخلی و خارجی برعهده بگیرد.
در یک روز تابستانی که آقای ادریسی و همکارانش پیگیر طرح های جدید بازاریابی و فروش هستند با او به گفت و گو نشستیم.
جناب ادریسی اولین موضوعی که مخاطبان معمولاً در خصوص یک کارآفرین دوست دارند بدانند این است که او چه مراحلی را به لحاظ تحصیلی یا حرفه ای پشت سرگذاشته است؟
رشته تحصیلی من در دانشگاه کامپیوتر بوده و من فارغ التحصیل این رشته فنی از دانشگاه کرمان هستم. اولین بار فکر ورود به این حوزه فعالیت اقتصادی، حدود چهار سال پیش به ذهنم رسید و با مطالعه ای که در خصوص ارزشها و فواید رشته پرورش میگو داشتم، برای راه اندازی استخر و مرکز بهره برداری از آن عزم مان را جزم کردیم.
ابتدا با سرمایه اولیه ای که در دست داشتیم زمین و محیط لازم برای این کار را فراهم کردیم. بعد از محوطه سازی توانستیم دو استخر را بهره برداری کنیم. به تدریج که از این مرحله کار نتیجه گرفتیم با دریافت وام ۲۰۰ میلیونی از ۱۸ استخر بهره برداری کردیم.
در مراحل مختلفی که طی این مدت پشت سرگذاشتید چه دشواریها و موانعی در مسیر فعالیت تان بروز کرد؟
شاید سخت ترین بخش کار راه اندازی استخر باشد. البته مثل هر پروژه اقتصادی و صنعتی در این حوزه نیز موضوع تأمین سرمایه اولیه، مهم است. اغراق نیست اگر بگویم در ابتدا چندان دست مان از لحاظ امکانات پر نبود. یادم نمی رود که وقتی درس و تحصیل دانشگاهم تمام شد سرمایه ما در حد خرید یک نیسان بود، حتی برخی از دوستان پیشنهاد می کردند که با خرید یک دستگاه نیسان و وارد شدن در کار حمل و نقل چرخ زندگی را بچرخانیم.
دشواری دیگر در این دست کارها، همان بوروکراسی اداری است که تا حدی دست و پاگیر ما هم شد. زمانی که به دنبال زمین و محوطه این پروژه و مجوز بودم مسئولان و ادارات ذیربط چندان اقبال و علاقه نشان نمی دادند. در حدی که انجام هر یک از مراحل کار چندین هفته طول می کشید. اما با شوق و علاقه ای که نسبت به آینده این کار داشتیم، توانستیم بر این مشکلات غلبه کنیم.
در همین مرحله ترس و نگرانی از شکست نداشتید؟
چرا. اولین سالی که استارت کار را با راه اندازی دو استخر زدیم ترس زیادی داشتیم چون به نحوی تمام زندگی مان را پای این کار گذاشته بودیم. اگر شکست می خوردیم راه بازگشتی نداشتیم اما زمانی که بچه میگو های تزریق شده به دو استخر ظرف شش ماه به بار نشست امیدمان به آینده بالا گرفت و همه تردید و ترسمان کنار رفت. برای ما که در اولین پله این کار بودیم، با کسب سود 20 میلیونی از دو استخر ظرف 6 ماه، حس امیدوار کننده ای از موفقیت داشتیم.
چرا تأمین استخر برای کسانی که در امور پرورش آبزیان و شیلات هستند، این اندازه حساس است؟
استخرهای میگو در مقایسه با محیط های پرورش ماهی ویژگی های خاصی باید داشته باشد از جمله این که این استخرها باید از آب شور تغذیه شوند. خوشبختانه دسترسی ما به دریا خیال ما را از بابت تأمین آب، آسوده کرده است. فاصله ما تا دریا حدود ۴ کیلومتر است. اینجا اغلب با موتور پمپ های قوی، آب استخرها را تأمین می کنیم.
علاوه بر تأمین اب، یک سری دستگاه های دیگر هم وجود دارد که اصولاً برای تأمین اکسیژن آب استفاده می شود.
به لحاظ مواد اولیه غذایی نیز معمولاً از پودر ماهی ،آرد و سویا به عنوان غذای میگو استفاده می کنیم.
چه مقدار زمان لازم است تا پروژه پرورش میگو به بهره برداری برسد؟
در این منطقه معمولا روزهای آغاز سال یعنی فروردین هر سال بچه میگوها را به استخر تزریق می کنیم از این تاریخ حدود ۷ تا ۸ ماه طول می کشد. به عبارتی در آبان و یا آذرماه، سرمایه گذاری شما به ثمر می نشیند یعنی میگوها برای فروش و صادرات آماده می شوند.
بازاریابی تان به چه شکلی است و خریداران و مشتریان را چگونه جذب می کنید؟
اغلب افرادی که در این صنف هستند بچه میگوها را از شرکت های خاصی که در امر تکثیر میگو فعال هستند خریداری می کنند و بعد از پرورش نیز اکثراً همان شرکت ها خریدار و مشتری محصولات شما هستند. از میان کشورهای خارجی بیش از همه مردم شرق آسیا و چینی ها به دلیل جمعیت انبوه و بازار مصرف بزرگ شان مشتری میگو هستند ضمن آنکه در رژیم غذایی آنها میگو و ماهی حرف اول را می زند.
آیا نوسانات بازار و گرانی و تورم بر تجارت شما هم تاثیر دارد؟
بی تأثیر نیست بخصوص به این دلیل که بخش عمده محصول میگو و ماهی چنان که اشاره کردم مشتریان خارجی دارد پس طبیعی است که سود و زیان ما به شدت تحت تاثیر نوسانات نرخ ارز قرار بگیرد. چون خرید و فروش میگو با دلار انجام می شود. البته در شغل ما هم واسطه ها و دلالان نقش زیادی دارند.
یک سری واسطه ها، سردخانه های مخصوص و بزرگ دارند که به صورت انبوه میگوها را خریداری می کنند و در زمان مناسب با قیمت های بالاتر از صاحبان پرورش میگو به چینی ها می فروشند.
در ماه های اخیر توانستیم بازار خرید به نسبت بزرگی را از شهرهای بزرگ مثل شیراز و تهران بوجود آوریم و خوشبختانه از فصل جدید، خودمان به فکر فروش بی واسطه هستیم. امیدواریم این بخش از برنامه بازاریابی ما با موفقیت پیش برود.
به لحاظ نیروی انسانی در این مجموعه چند نفر را بکار گیری کرده اید؟
پرسنل ما ثابت و متغیر هستند. پرسنل ثابت مان ۱۴ نفر هستند که در طول شبانه روز به صورت شیفتی مشغول به کارهستند چون استخر ها به مراقب ۲۴ ساعت نیاز دارند. معمولاً ۴ نفر شب ها و ۴ نفر دیگر روزها کار نظارت و مراقبت را انجام می دهند.
مابقی نیروها هم در بخش های دیگر مثل بخش خدمات و سرویس تأسیسات و نظافت مشغول به کار هستند.
برنامه یا ایده خاصی هم برای توسعه فعالیت تان در آینده دارید؟
اولین برنامه مان، ارتقای دستگاه های اکسیژن دهی بیشتر به استخر است. چون هر چقدر اکسیژن دهی بیشتر باشد بازدهی افزایش پیدا می کند و کار تکثیر میگوها بیشتر انجام می گیرد. در کل برای توسعه این حرفه باید تاسیسات کارگاه را بروزتر کنیم. با برخی از همکاران و دوستان تصمیم داریم این پروژه را گسترش دهیم و فازهای جدیدی از پرورش میگو را راه اندازی کنیم ضمن آنکه چنان که برای خارج کردن کار از دست واسطه ها تصمیم داریم، شرکت خرید و صادرات میگو را راه اندازی کنیم. برنامه ایجاد تاسیسات بزرگ سردخانه ای را تا حدی پیش برده ایم و ان شاا... تا پایان آبان ماه امسال این چرخه صادرات و فروش میگو را کامل خواهیم کرد.
می دانم در کنار دشواریهایی که در کار 4 ساله تان داشته اید لحظات شیرینی هم تجربه کرده اید این نقاط درخشان و خاطره انگیز کارتان کی بوده است؟
بهترین لحظه فعالیت ما زمانی بود که در همان مراحل اولیه کار توانستیم با راه اندازی دو استخر اولین سود را از بازار این حرفه کسب کنیم و آن روز برای من بسیار خاطره انگیز و با ارزش بود.
نگاه جامعه و اطرافیان به این موفقیت شما چگونه بوده است؟
روزهای آغازین کار که با مکاتبات و حمایت دوستان بنیاد این کار را شروع کردیم، حرف و حدیث ها بسیار بود برخی افراد به این پروژه به چشم یک کار بی آینده نگاه می کردند و یا در مواردی نوعی بی محلی و بی مهری به کار ما نشان می دادند اما به تدریج که فازهای بعدی پرورش میگو را با موفقیت راه اندازی کردیم نگاه آنها نیز تغییر کرد ولی در مجموع من نسبت به این نوع برخوردهای ناشی از حب و بغض توجه نمی کردم. حقیقتاً ما هدف های بزرگتری برای خود مشخص کرده ایم این که بتوانیم در این رشته فعالیت صنعتی و اقتصادی فرصت هایی برای اشتغال ایجاد کنیم و به رغم مشکلات و موانع سهمی در تأمین نیازهای داخلی و رشد و رونق اقتصادی کشور داشته باشیم.
هفته نامه حیات طیبه