شهادت بزرگترین افتخار من است

پسر پاسدار شهید «اسماعیل جنگی» گفت: پدرم در زمان آخرین خداحافظی به خانواده گفته بودند «اگر قسمت من شهادت شد، راضی نیستم گریه کنید یا لباس سیاه بپوشید، شهادت بزرگترین افتخار من است».
پسر پاسدار شهید «اسماعیل جنگی» در گفتگو با خبرنگار حیات مشهد مقدس اظهار کرد: پدرم در دوران هشت سال دفاع مقدس فرمانده گروهان یدالله بودند که سابقه شرکت در عملیات های قلاویزان، مهران و کربلای یک را نیز در کارنامه خود داشتند.
وی افزود: شهید «اسماعیل جنگی» متولد سال 1336 بودند که در تاریخ 1 خردادماه سال1365در سن 29 سالگی به مقام رفیع شهادت نائل شدند.
جنگی ادامه داد: پدر، در سال 58 به جبهه اعزام و در سال 60 به عضویت نیروی سپاه درآمدند و از آنجا که نیروی بسیار قوی و باهوشی بودند به سرعت توانستند در سال 62 به فرماندهی هشت مقر در کردستان دست پیدا کنند.
وی با بیان اینکه صدام حسین برای سر پدرم جایزه تعیین کرده بود، گفت: شهید بزرگوار با شجاعتی که در امور نظامی و جنگ داشت توانسته بود در چندین عملیات عراقی ها را وادار به عقب نشینی و شکست کند که همین موضوع موجب شده بود که برای شهادتش صدام حسین جایزه تعیین کند.
پسر پاسدار شهید «اسماعیل جنگی» با اشاره به اینکه پدرم همیشه دوست داشتند در گمنامی به شهادت برسند، تصریح کرد: زمان عملیات ها شهید لباس سپاهی به تن می کرد و می گفت با پوشیدن این لباس من بیمه امام حسین(ع) هستم و به عشق مولایم امروز اینجا و در کنار شما هستم.
وی اضافه کرد: پدرم در زمان آخرین خداحافظی به خانواده گفته بودند « اگر قسمت من شهادت شد، راضی نیستم گریه کنید یا لباس سیاه بپوشید، شهادت بزرگترین افتخار من است».
جنگی با اشاره به شهادت پدرش ابراز کرد: عملیات کربلای یک به گفته نیروی سپاه یکی از سخت ترین عملیاتها در دوران دفاع مقدس بود، در این عملیات منطقه مهران دست نیروهای عراقی افتاده بود، سپاه هم نیروهای کمکی خودش را به این منطقه اعزام کرد که خوشبختانه توانستند با پیشروی، نیروهای عراقی را از آن منطقه بیرون کنند.
وی افزود: پدرم در این عملیات پس از بیرون راندن عراقی ها عکس صدام را که در یکی از ارتفاعات نصب شده بود پایین انداخت و در اثر این کار خودش هم به زمین خورد و چند دندانش شکست؛ زمانیکه به شهادت رسید کسی جرات نداشت جنازه اش را به عقب برگرداند، بعدها که پیکرشان را به عقب آوردند از روی همین دندان های شکسته و برآمدگی گوش هویت پدرم شناسایی شد.
انتهای پیام/