کد خبر 126239
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۰

خدا را شاکرم که پسرم در راه قرآن قدم برداشته است

خدا را شاکرم که پسرم در راه قرآن قدم برداشته است

پدر شهید گفت: شهیدان افرادی از جان گذشته بودند و من خدا را شکر می کنم که پسرم در راه قرآن، امام خمینی(ره) و مملکت قدم برداشته است.

به گزارش خبرگزاری حیات، همزمان با شب مبعث حضرت محمد(ص) در ادامه دیدارهای هفتگی اعضای جامعه قرآنی کشور با خانواده شهدای قرآنی (قاری،حافظ، معلم و فعال قرآن کریم)؛ پنجمین دیدار در سال 95 با حضور جمعی از مدیران، فعالان قرآنی و خبرنگاران در منزل شهید قرآنی، «علی محسنی زرین» در دارالشهدای تهران برگزار شد.رمضانعلی گلستانی، جانشین سازمان قرآن وعترت بسیج تهران بزرگ؛ حسن تسلیمی، مسئول معاونت قرآن وعترت ناحیه بسیج حبیب بن مظاهر؛ نماینده معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ سید میلاد تاج زاده از قاریان قرآن کریم و جمعی از اصحاب رسانه؛حاضرین در دیدار با خانواده معظم شهید «علی محسنی زرین» بودند.این دیدار با تلاوت آیاتی از قرآن کریم توسط سید میلاد تاج زاده آغاز شد و در ادامه گلستانی با بیان این که شهدا متعلق به ملت ایران و خانواده شهدا باعث افتخار ما هستند و هرچه داریم از برکت وجود شهدا است، گفت: در دیدارهای هفتگی با خانواده شهدای قرآنی، می خواهیم ضمن شنیدن خاطرات و سبک زندگی شهدای قرآنی از زبان خانواده هایشان، این شهدای گرانقدر را به عنوان الگو به نسل جوان معرفی کنیم.در ادامه صمد محسنی زرین، پدر این شهید قرآنی خاطرات خود از زندگی با فرزند شهیدش را برای حاضرین بیان کرد و گفت: من در تهران کارگری و میوه فروشی می کردم و پنج دختر و سه پسر داشتم. پسرم را از هفت سالگی برای یادگیری قرآن پیش استاد آقاجانی گذاشتم. وقتی که 17 ساله و دانش آموز بود به صورت داوطلبانه به جبهه رفت. خدا را شکر می کنم که در این راه قدم برداشت. نمی خواستم پسرم به جبهه برود تا در آینده عصای دست من باشد ولی به من گفت که خدا باید دست شما را بگیرد من چه کاره هستم. می گفت دشمن نوامیس ما را زنده به گور کرده است و اگر من و دیگری به جبهه نرویم، چه کسی از کشور دفاع کند. گفت شما باید افتخار کنید که مرا طوری تربیت کرده اید که از کشور قرآن و انقلاب دفاع می کنم. این پدر شهید با بیان این که مادر شهید در زندگی ما زحمات زیادی کشید و خیلی به پسرم علاقه داشت، گفت: پسرم بسیار با صفا بود و به قرآن خیلی علاقه داشت. وقتی می خواستند خبر شهادتش را بدهند به من گفتند که زخمی شده ولی من پیش خودم میدانستم که علی شهید شده است. پسرم دوستی به نام حسین داشت که این دوستش خیلی به علی علاقه داشت، خانواده این پسر مخالف دوستی او با علی بودند و نمی گذاشتند که او هم به جبهه برود که مدتی بعد از شهادت علی از غصه دق کرد و مرد. شهیدان افرادی از جان گذشته بودند و من خدا را شکر می کنم که پسرم در راه قرآن، امام خمینی(ره) و مملکت قدم برداشته است.وی در ادامه با بیان این که حضور اعضای جامعه قرآنی کشور در منزل شهید برای ما باعث افتخار است، گفت: هرچه در زندگی داریم از برکت این شهید است. هر سال با هزینه ای که بنیاد شهید می دهد، برایش مجلس سالگرد می گیریم و احسان می دهیم. مدتی قبل هم از طرف شهرداری عکس شهید را از ما گرفتند و در سرکوچه مان نصب کردند و در این محله به خانواده شهدا خیلی احترام می گذارند. محمد محسنی زرین، برادر این شهید قرآنی هم از خاطرات برادر شهیدش تعریف کرد و گفت: از اینکه بعد از سال ها یادی از ما کرده و به منزلمان آمده اید، خوشحال هستیم . من از کودکی با این شهید بزرگ شده ام و خاطرات زیادی دارم. وقتی از جبهه برمی گشت با هم کاسبی می کردیم؛ بی کار نمی ماند و من را هم نمی گذاشت که بی کار بمانم. قبل از شهادتش با هم به مشهد رفتیم و بعد هم که برگشتیم به جبهه رفت و شهید شد.وی در ادامه افزود: در مسجد حضرت مهدی(عج) حضوری فعال داشت و حتی پلاکارد شهادتش را آماده کرده بود و فقط جای اسمش را خالی گذاشته بود. وقتی که می خواست شهید شود، نماز شبش را خواند و فردایش عازم جبهه شد. هنگام تحویل سال در تاریخ 1 فروردین 1361 بر اثر اصابت تیر مستقیم به شهادت می رسد. ایشان دو سال از من بزرگ تر بود و من بعد از شهادتش چند ماه به جبهه رفتم. خودم در معراج شهدا پیکر او را شناسایی کردم. در بخش پایانی این دیدار که در فضایی صمیمی برگزار شد، گلستانی ازخانواده این شهید قرآنی به جهت تاخیر چند ساله در حضور اعضای جامعه قرآنی کشور در منزل شهید، عذرخواهی کرد وبه رسم یادبود و تقدیر، لوح های تقدیری از طرف سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ و معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نمایندگی از جامعه قرآنی کشور به خانواده شهید «علی محسنی زرین» اهدا شد و حاضرین با خانواده این شهید قرآنی، عکسی به یادگار گرفتند. انتهای پیام/

برچسب‌ها