در رثای امام جواد علیه السلام

شعری از غلامرضا سازگار به مناسبت شهادت امام جواد علیه السلام
به دیوار قفس بشکسته ام بال و پر خود رازدم تنــهای تنـها ناله های آخر خود رادرون شعله همچون شمع سوزان آتشی دارمکه آبم کرده و آتش زده پا تا سر خود را قفس را در گشوده صید را آزاد بگذاریدکه در کنج قفس نگذاشت جز مُشتی پر خود رابزن کف پایکوبی کن بیفشان دست، امّ الفضلکه کُشتی در جوانی شوهر بی یاور خود رابیا و این دم آخر به من ده قطره ی آبیکه خوردم سالها خون دل غم پرور خود راچه گویی ای ستمگر در جواب مادرم زهرااگر پرسد چرا لب تشنه کُشتی شوهر خود رااجل بالای سر، من در پی دیدار فرزندمگهی بگشوده ام گه بسته ام چشم ترِ خود رابه یاد شعله های ناله ی إبن الرّضا «میثم»سِزَد آتش زنی هم نخل، هم برگ و برِ خود راحاج غلامرضا سازگار