خرمای تازه/ خاطره
خاطره ای کوتاه به نقل از مجید مخدومی
تهران - حیاتعجب خرمایی، مثل ما نیستید که وضعتان خوب است. بلافاصله پرسید:" مگر به شما خرما نداده اند؟" گفتم:چرا داده اند؛ ولی این کیفیت را ندارد. با چهره ی برافروخته بسته خرما رو گرفت و به طرف سنگر تدارکات دوید. با عصبانیت فریاد زد:" به چه حقی به خودت اجازه داده ای که خرمای مرغوب را به سنگر فرماندهی بیاوری؟" "شهید آقا عبداللهی" خرماها را گذاشت و یک بسته از همان خرمای درجه ی دو برداشت و به سنگر فرماندهی آورد.