به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، عید سعید فطر از راه رسید و هلال عید به دور قدح اشارت کرد. اما ای رمضان خوب! ای رمضان عزیز! تو را بازهم خواهیم دید؟ به خدایت بگو اگرچه همراهان و همسفران خوبی نبودیم، اما تو را دوست داشتیم و با تو لحظه هایمان نورباران نگاه و نوازش خدا بود.
و حال باید گفت: عید فطرتان مبارک ای همنشینان سفرههای سحر و افطار معاشقه و مناجات با رب رمضان... عیدتان مبارک ای شب زنده داران نور و نیایش و معنویت و مناجات شبهای قدر. عیدتان مبارک ای همسفران و همسفرههای «روضه رضوانی» و «روح ریحانی رمضان»!...
اما خوش به حال آن بندگان که راز روزه را فهمیدند و جان رمضان را دیدند و از آن شراب طهور وصل با زبان روزه چشیدند و به سر سرمستی و معنای مخموری شرابخانهی شوق و شهود رمضان، این به تعبیر «میرزا غالب دهلوی»: «میخانهی آرزو»، رسیدند و به قول حضرت «لسان الغیب»:
«ثواب روزه و حج قبول، آنکس برد
که خاک میکده ی عشق را زیارت کرد
نماز در خم آن ابروان محرابی
کسی کند که به خون جگر، طهارت کرد...»
خوشا شما ای راهیان سفر و سیر و سلوک کهکشانی و لامکانی و آن جهانی رمضان!... خوشا شما ای باده نوشان بزم بهشت بیخویشتنی و بهجت و بسط عارفانه در جولان جان عاشقی... خوشا شما ای رهسپاران خلوت انس و پیمانه کشان تماشاکدهی سبحات ستر و سلام قدس... خوشا شما که از ورای گرسنگی و تشنگی تن، مهر تمنا بر لب و لقمههای راز از خوان خورشهای جان بر دهان درون و دل، متنعم از انوار اسرار و باده فیض لیالی و اسحار، به معراج این ماه آفتابی رفتید و به سدره المنتهای «سبوح قدوس، رب الملائکه والروح» رسیدید. بعد از این دست نیاز و سوز و گداز ما و «دامن ناز رمضان»:
آمدیم از سفر دور و دراز رمضان
پی نبردیم به زیبایی راز رمضان
هر چه جان بود سپردیم به آواز خدا
هر چه دل بود شکستیم به ساز رمضان
سر به آیینه «الغوث» زدم در شب قدر
آب شد زمزمه راز و نیاز رمضان
دیدم این «قدر»، همان آینه ی «خلّصنا»ست
دیدم آیینهام از سوز و گداز رمضان
بیش از این ناز نخواهیم کشید از دنیا
بعد از این دست من و دامن ناز رمضان
نکند چشم ببندم به سحرهای سلوک
نکند بسته شود دیده باز رمضان
صبح با باده شعبان و رجب آمده بود
آن که دیروز مرا داد جواز رمضان
شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع
خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان
«عید سعید فطر» در آیینه روایات
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ یَا خَیْرَ شَهْرٍ فِی الْأَیَّامِ وَ السَّاعَاتِ
خداحافظ ای گرامیترین اوقاتی که ما را یار و همراه و همنشین بودی، ای بهترین ماه همه روزها و ساعتها... سلام ما را به خدایت برسان و بگو ببخش که مهمانهای خوبی نبودیم و حق رفاقت را بهجا نیاوردیم اما بخدا که دلمان از مهر تو لبریز بود و شب و روزمان با تو معنا میگرفت و لحظه لحظهمان لبالب از نور میشد.
از ابن عباس نقل شده که از رسول خدا (ص) شنیده که فرمودند:
فَإِذَا کَانَتْ لَیْلَةُ الْفِطْرِ وَ هِیَ تُسَمَّی لَیْلَةَ الْجَوَائِزِ أَعْطَی اللَّهُ الْعَالَمِینَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ فَإِذَا کَانَتْ غَدَاةُ یَوْمِ الْفِطْرِ بَعَثَ اللَّهُ الْمَلَائِکَةَ فِی کُلِّ الْبِلَادِ فَیَهْبِطُونَ إِلَی الْأَرْضِ وَ یَقِفُونَ عَلَی أَفْوَاهِ السِّکَکِ فَیَقُولُونَ یَا أُمَّةَ مُحَمَّدٍ اخْرُجُوا إِلَی رَبٍّ کَرِیمٍ یُعْطِی الْجَزِیلَ وَ یَغْفِرُ الْعَظِیمَ
فَإِذَا بَرَزُوا إِلَی مُصَلَّاهُمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْمَلَائِکَةِ مَلَائِکَتِی مَا جَزَاءُ الْأَجِیرِ إِذَا عَمِلَ عَمَلَهُ قَالَ فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا جَزَاؤُهُ أَنْ تُوَفِّیَ أَجْرَهُ قَالَ فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنِّی أُشْهِدُکُمْ مَلَائِکَتِی أَنِّی قَدْ جَعَلْتُ ثَوَابَهُمْ عَنْ صِیَامِهِمْ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ قِیَامِهِمْ فِیهِ رِضَایَ وَ مَغْفِرَتِی
وَ یَقُولُ یَا عِبَادِی سَلُونِی فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَا تَسْأَلُونِّی الْیَوْمَ فِی جَمْعِکُمْ لِآخِرَتِکُمْ وَ دُنْیَاکُمْ إِلَّا أَعْطَیْتُکُمْ وَ عِزَّتِی لَأَسْتُرَنَّ عَلَیْکُمْ عَوْرَاتِکُمْ مَا رَاقَبْتُمُونِی وَ عِزَّتِی لَآجَرْتُکُمْ وَ لَا أَفْضَحُکُمْ بَیْنَ یَدَیْ أَصْحَابِ الْخُلُودِ انْصَرِفُوا مَغْفُوراً لَکُمْ قَدْ أَرْضَیْتُمُونِی وَ رَضِیتُ عَنْکُمْ
قَالَ فَتَفْرَحُ الْمَلَائِکَةُ وَ تَسْتَبْشِرُ وَ یُهَنِّئُ بَعْضُهَا بَعْضاً بِمَا یُعْطِی اللَّهُ هَذِهِ الْأُمَّةَ إِذَا أَفْطَرُوا.»
... و چون شب عید فطر که شب جوائز نام دارد، فرا رسد، خداوند پاداش عمل کنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد. و چون صبح روز عید فرا رسد، خداوند فرشتگان را در تمام شهرها برانگیزد؛ پس در زمین فرود آیند و سر کوچه و گذرها بایستند و گویند: ای امّت محمد، به سوی پروردگار کریم برای نماز عید بیرون شوید که او پاداش فراوان دهد، و گناهان بزرگ را بیامرزد.
و چون سوی محل برگزاری نماز عید روند، خدا عزّ و جل به ملائکه فرماید: ای ملائکه من، پاداش یک اجیر وقتی به وظیفه اش عمل کند چیست؟ گویند: معبودا و سیّدا، پاداش او آن است که اجر او را به طور کامل عطا کنی.
خدا عزّ و جل فرماید: ای ملائکه من، شما را گواه میگیرم که من پاداش این را که در ماه رمضان روزه گرفتند و به نماز ایستادند، خرسندی و آمرزش خودم قرار دادم.
و میفرماید: ای بندگانم، از من درخواست کنید. به عزّت و جلالم خودم سوگند، شما امروز در این گردهمابیِ خود برای آخرت و دنیایتان هرچه از من بخواهید، به شما ببخشم. و به عزّتم سوگند، تا آن زمان که مرا مراقب خود بدانید و از من بترسید، گناهان و عیوب شما را بپوشانم. به عزّتم سوگند که شما را از عذاب پناه دهم و در نزد کسانی که در دوزخ جاودانند، رسوا نسازم. باز گردید که همگی بخشیده شده اید. شما مرا خشنود ساختید و من از شما خشنود گشته ام.
پیامبر فرمود: پس ملائکه بدین بخششی که خداوند به این امّت به هنگام افطار ماه رمضان عنایت فرموده، یکدیگر را بشارت داده و تبریک گویند.
امام محمد باقر (ع) فرمود:
إِذَا کَانَ أَوَّلُ یوْمٍ مِنْ شَوَّالٍ نَادَی مُنَادٍ:یا أَیهَا الْمُومِنُونَ اغْدُوا إِلَی جَوَائِزِکُمْ (چون روز اول شوّال فرا میرسد منادیی ندا میکند: ای مومنان در این صبحگاه بشتابید برای جوائزتان که به پاداش عبادات رمضان میدهند.)
امیر المؤمنین روز عید فطر برای مردم خطبه خواند و فرمود:
خَطَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع لِلنَّاسِ یَوْمَ الْفِطْرِ فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ یَوْمَکُمْ هَذَا یَوْمٌ یُثَابُ فِیهِ الْمُحْسِنُونَ وَ یَخْسَرُ فِیهِ الْمُسِیئُونَ وَ هُوَ أَشْبَهُ یَوْمٍ بِیَوْمِ قِیَامَتِکُمْ فَاذْکُرُوا بِخُرُوجِکُمْ مِنْ مَنَازِلِکُمْ إِلَی مُصَلَّاکُمْ خُرُوجَکُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَی رَبِّکُمْ وَ اذْکُرُوا بِوُقُوفِکُمْ فِی مُصَلَّاکُمْ وُقُوفَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ رَبِّکُمْ وَ اذْکُرُوا بِرُجُوعِکُمْ إِلَی مَنَازِلِکُمْ رُجُوعَکُمْ إِلَی مَنَازِلِکُمْ فِی الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ أَدْنَی مَا لِلصَّائِمِینَ وَ الصَّائِمَاتِ أَنْ یُنَادِیَهُمْ مَلَکٌ فِی آخِرِ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَبْشِرُوا عِبَادَ اللَّهِ فَقَدْ غُفِرَ لَکُمْ مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِکُمْ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَکُونُونَ فِیمَا تَسْتَأْنِفُونَ.
ای مردم در این روزِ شما، روزی است که در آن به محسنان ثواب دهند و بدکاران زیانمندند. این شبیهترین روز به روز قیامت است. با بیرون آمدن شما از منزل به نمازگاه، یاد کنید بیرون آمدن خود را از گورهایتان به محضر پروردگارتان و یاد کنید به وقوف خود در نمازگاه وقوف خود را برابر پروردگار خود و یاد کنید به برگشت خود به منزلهایتان برگشت خود را به منزلهای بهشت یا دوزخ خود.
و بدانید ای بندگان خدا که کمترین مزد مرد و زن روزهدار آن است که جار کشد آنها را فرشتهای در روز آخر ماه رمضان مژده گیرید بندگان خدا که آمرزیده شد برای شما آنچه گذشته از گناهان شما و بپائید در آینده چطور خواهید بود.
همچنین امام علی (ع) در نهجالبلاغه، حکمت 428 میفرمایند:
إنَّما هُوَ عِیدٌ لِمَن قَبِلَ اللَّهُ صِیامَهُ و شَکَرَ قِیامَهُ (امروز تنها عید کسی است که خداوند روزهاش را پذیرفته و شب زنده داریاش را سپاس گزارده است.)
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت...
عید فطر از راه رسید اما این دل چه کند با جای خالی رمضان که سراپا سکر بود و سرمستی و همه فیضان نور بود و روایح سرور و رشحات رق منشور... چه کنیم با غم فراق ماهی که قاف قرب بود و قلب قرآن و قله معراج تا ذروه ی راز و تا بلندای سرالاسرار یقین؟ چه کنیم با ماهی که ناله های در چاه مانده ی علی(ع) آن جان رمضان و قلب قدر را با خود به ملکوت خدا برد؟
به پای درد دل عشق، چاه کم آورد.
مقابل جگر من که آه کم آورد.
به پیش هیچ کسی کج نگشت گردن من
ولی مقابل این بارگاه کم آورد.
تمام شد رمضان, تازه ما شروع شدیم
به شب نشینی عشاق ماه کم آورد
به بارگاه کریمت گناهکار آمد
ولی ببخش اگر که گناه کم آورد
برای کوه گناهی به کاه راضی شد
بدا بحال هر آنکس که کاه، کم آورد
خدا زیاد کند بین توبه ها کم را
زمان توبه، چه خوب ست گاه کم آورد
زمان توبه ی من هم نریخت گریهی من
همینکه رفت دم قتلگاه، کم آورد
خودت بیا و بگو: «یاعلی»! بلندم کن
دوباره بنده ی تو، بین راه، کم آورد
ای رازداران و روزه داران رمضان، روزه بگشایید و رقص کنان و جامه دران از جذبه فتوحات و کرامات این خمخانه ی سر الست، فطر را فطرت دیدار و فروغ تجلی حسن و جمال یار و دلدار کنید که امروز روز وصل است و جان جهان، میزبان شماست. ای همسفران رمضان! عیدتان مبارک. فطرتان به گوشه ابروی شهسوار شیرینکار عالم جان، امام عصر و زمان، مهدی فاطمه(عج) که روح رمضان و راز فطر است و آبروی دو عالم، منور و متبرک باد... عاشقان! عیدتان مبارک باد.
گل در بر و می در کف و معشوق بکام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
در مذهب ما باده حلالست و لیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
گوشم همه بر قول نی و نغمه ی چنگ است
چشم همه بر لعل لب و گردش جام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوشبوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ وز شکّر
ز آنرو که مرا از لب شیرین تو کام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام زننگست
وز نام چه پرسی که مرا ننگ زنام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظر باز
وآنکس که چو ما نیست درین شهر کدام است
با محتسبم عیب مگوئید که او نیز
پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است
حافظ منشین بی می و معشوق، زمانی
که ایام گل و یاسمن و عید صیام است
نظر شما