به گزارش خبرنگار حیات، لباس هوشمند نوعی پوشاک است که با حسگرها، پردازندهها و گاهی اینترنت اشیا ترکیب شده تا اطلاعاتی درباره بدن، محیط یا فعالیتهای کاربر جمعآوری کند. این لباسها میتوانند:سلامتی: ضربان قلب، فشار خون، سطح اکسیژن و وضعیت خواب را اندازهگیری کنند.ورزش و عملکرد بدنی: سرعت دویدن، حرکات ورزشی و کالری مصرفی را تحلیل کنند.ایمنی و محیط کاری: حرارت، گازهای خطرناک یا استرس فیزیکی کارکنان را رصد کنند.تجربه تعاملی و مد: تغییر رنگ یا الگو بر اساس دما، نور یا حرکت
به طور خلاصه، این لباسها ترکیبی از پوشاک و فناوری پوشیدنی هستند که زندگی روزمره و حرفهای انسان را متحول میکنند.در دنیا، بازار لباس هوشمند طی پنج سال گذشته رشد چشمگیری داشته است. شرکتهای بزرگ فناوری، مد و ورزش به این حوزه ورود کردهاند:
لباسهای ورزشی: برندهایی مانند ژاکت و تیشرتهای مجهز به حسگر تولید کردهاند که میزان فشار و حرکت عضلات را ثبت میکند.
پوشاک پزشکی: برخی شرکتها پیراهنهایی ارائه کردهاند که دادههای سلامتی بیماران را به پزشکان منتقل میکند و امکان تشخیص زودهنگام بیماریها فراهم میشود.
فشن هوشمند:برخی برندها لباسهایی طراحی میکنند که با LED یا الیاف هوشمند، تغییر رنگ و نور ایجاد میکنند و به اصطلاح «پوشاک تعاملی» تولید میکنند.
تحلیلهای بازار نشان میدهد ارزش بازار جهانی لباسهای هوشمند در سال ۲۰۲۵ بیش از ۵ میلیارد دلار خواهد بود و با توسعه فناوریهای اینترنت اشیا و باتریهای کوچک، پیشبینی میشود این عدد تا ۲۰۳۰ به بیش از ۱۵ میلیارد دلار برسد. پایش سلامت به صورت لحظهای: بدون نیاز به دستگاههای جداگانه، دادهها جمعآوری میشوند. افزایش بهرهوری ورزشکاران و کارمندان: تحلیل دقیق حرکات و وضعیت فیزیکی. ایمنی بیشتر در محیطهای خطرناک: کارگران معادن، نیروگاهها و محیطهای شیمیایی از هشدارهای پیشگیرانه بهره میبرند.

لباسهای هوشمند یکی از جذابترین شاخههای فناوریهای پوشیدنیاند؛ محصولاتی که قرار است پوشاک معمولی را به ابزارهایی برای پایش سلامت، تعامل با محیط، افزایش ایمنی یا حتی تقویت تواناییهای انسان تبدیل کنند. اما با وجود هیجان و تبلیغات فراوان، این حوزه با چالشهای جدی روبهروست؛ چالشهایی که سرعت توسعه و تجاریسازی آن را کند کرده و حتی باعث شده برخی پروژهها هیچوقت از مرحله آزمایشگاهی بیرون نیایند.
اولین چالش، مسئلهی دوام و شستوشو است. لباس قرار است بارها شسته، کشیده و استفاده شود؛ اما سنسورها، مدارها و الیاف الکترونیکی معمولاً چنین تحملی ندارند. بسیاری از نمونههای اولیه پس از چند بار شستوشو کاراییشان را از دست میدهند. حتی اگر قطعهای ضدآب باشد، مقاومت در برابر مواد شوینده، فشار فیزیکی و گرمای اتو چالش مهمی است. ادغام الکترونیک ظریف با پوشاک روزمره هنوز استاندارد کاملی ندارد.
چالش دوم، منبع انرژی است. لباس هوشمند برای عملکرد نیاز به باتری دارد، اما باتریها معمولاً سفت و سنگیناند و حضورشان در ساختار پارچه باعث کاهش راحتی میشود. ایدههایی مانند بافتن سلولهای خورشیدی در پارچه یا استفاده از انرژی حرکتی بدن هنوز در مراحل اولیهاند و توان لازم را تأمین نمیکنند. این یعنی لباسهای هوشمند فعلی یا باتری کوچک و کمکار دارند یا باتری حجیم و ناخوشایند.
مسئلهی سوم، حریم خصوصی و امنیت دادههاست. لباسهای هوشمند میزان ضربان قلب، دما، حرکت، الگوی خواب و حتی موقعیت کاربر را ثبت میکنند. این اطلاعات بسیار حساساند و اگر بهدرستی مدیریت نشوند، میتوانند برای تبلیغات ناخواسته، ردیابی افراد یا سوءاستفادههای دیگر به کار گرفته شوند. کاربران هنوز اعتماد کامل به این تجهیزات ندارند و بسیاری از شرکتها استانداردهای شفاف امنیت داده ارائه نمیکنند.

چهارمین چالش، هزینهی تولید و قیمت تمامشده است. ترکیب الکترونیک، پارچههای پیشرفته، مدارهای انعطافپذیر و فناوریهای جدید باعث افزایش هزینه میشود. در بسیاری از کشورها لباس هوشمند هنوز کالایی لوکس است نه محصولی ضروری. تولید انبوه هم مشکل است؛ چون هم فرایند دوخت پیچیدهتر میشود و هم کنترل کیفیت نیازمند تجهیزات تخصصی است.
چالش بعدی، راحتی و طراحی است. اگر یک لباس هوشمند جذاب و راحت نباشد، کاربر آن را نمیپوشد، حتی اگر از نظر فنی عالی باشد. بسیاری از مدلها هنوز ضخیم، سفت یا محدودکننده حرکتاند. طراحان مد و مهندسان باید با هم کار کنند تا محصولی تولید شود که هم عملکرد داشته باشد هم زیبایی و راحتی.
در کنار همه اینها، چالش استانداردسازی نیز وجود دارد. هیچ چارچوب جهانی یکپارچهای برای تولید، ایمنی، ارتباطات بیسیم یا دوام لباسهای هوشمند وجود ندارد. هر شرکت از فناوری و پروتکل مخصوص خود استفاده میکند، و این باعث ناسازگاری، افزایش هزینه و کاهش اعتماد بازار میشود.
در نهایت، پذیرش اجتماعی هم مسئله مهمی است. بسیاری از افراد هنوز مطمئن نیستند که چرا باید لباسی بپوشند که دادههای شخصیشان را جمعآوری کند. بعضیها لباس هوشمند را تجملاتی، گران یا حتی «مزاحم» میدانند.
در مجموع، لباسهای هوشمند آیندهای روشن دارند اما عبور از این چالشها لازم است تا از یک فناوری آزمایشگاهی به یک محصول روزمره تبدیل شوند؛ محصولی که هم ایمن و بادوام باشد و هم ارزش افزوده واقعی برای کاربران ایجاد کند.
وضعیت لباسهای هوشمند در ایران
در ایران، وضعیت فناوری لباسهای هوشمند (یا «پوشاک هوشمند») هنوز در مرحله نسبتاً ابتدایی است اما نشانههایی از رشد و علاقهمندی وجود دارد. در ادامه، به بررسی وضعیت فعلی، فرصتها، چالشها و برخی آمار مرتبط میپردازم:
در ایران شرکتها و مراکز دانشگاهی به منسوجات هوشمند و لباسهای هوشمند توجه کردهاند. برای مثال، در مقالهای از وبسایت «نساجی پزشکی هوشمند» اشاره شده که ایران ظرفیت ورود به حوزه منسوجات پزشکی هوشمند را دارد؛ یعنی پارچهها و لباسهایی که بتوانند علائم حیاتی را پایش کنند یا کاربردهای درمانی داشته باشند.
همچنین لباسهای تبنما (یعنی لباسهایی که با دمای بدن تغییر رنگ میدهند) تولید شدهاند. برای نمونه: «لباس نوزادی با قابلیت تغییر رنگ برای شناسایی تب» اما هنوز کاربرد زیادی ندارند و جای خود را در میان مردم باز نکرده.
در حوزه ایمنی صنعتی نیز لباس کار هوشمند در ایران مورد توجه است؛ لباسهایی با حسگرهایی که وضعیت فیزیکی کارگر یا محیط را بررسی میکنند.
ایران دارای صنعت نساجی معتبر و زیرساخت تولید پارچه و لباس است؛ این میتواند نقطه قوت بزرگی برای ورود به تولید لباسهای هوشمند باشد (به عنوان مثال، ترکیب دانش الکترونیک/حسگرها با نساجی).همچنین بازار سلامت و پزشکی در ایران نیز رو به رشد است و لباسهای هوشمند به ویژه در حوزههای پایش سلامت، توانبخشی، بیمارستانی و ایمنی صنعتی میتوانند کاربرد داشته باشند.از طرفی صادرات منطقهای اگر محصولات متناسب با نیاز بازار منطقه طراحی شوند میتواند فرصت خوبی برای ارائه باشد.

تولید لباس هوشمند در ایران با چه چالش هایی روبرو است؟
یکی از بزرگترین چالشها، مواد اولیه و فناوری حساس است. مثلا الیاف حساس، حسگرها، مدارهای انعطافپذیر و باتریهای مناسب برای لباس سخت هستند و واردات یا ساخت آنها در ایران ممکن است محدودیتهایی داشته باشد.
استانداردسازی همانطور که در سطح جهانی چالش است، در ایران نیز نیاز به استانداردها برای لباسهای هوشمند وجود دارد (مثلاً الزام به استانداردهای پزشکی یا ایمنی) و ورود به منسوجات پزشکی هوشمند نیازمند گواهیهای CE، ISO و … است.
بازار مصرف و قیمت: پوشاک هوشمند هنوز برای مصرف انبوه در ایران رایج نشده؛ قیمت بالا، شناخت کم مصرفکننده، و شاید ضعف برندینگ میتوانند مانع برای عدم خریداری در بازار داخلی باشد.
تحقیق و توسعه: نیاز به همکاری دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، صنعت نساجی، الکترونیک و سلامت وجود دارد. که متاسفانه تاکنون این همکاریها هنوز گسترده نشدهاند.
پذیرش اجتماعی: مصرفکننده ایرانی ممکن است هنوز ناآشنا باشد با مزایای لباس هوشمند یا ممکن است نگران حریم خصوصی یا دوام محصول باشد.
نتیجه گیری
در یک جمعبندی کلی، لباسهای هوشمند امروز در نقطهای ایستادهاند که از مرحله هیجان اولیه عبور کرده و آرامآرام به سمت بلوغ و کاربردیشدن حرکت میکنند؛ اما همچنان چالشها و محدودیتها مانع فراگیر شدن آنهاست—چه در جهان و چه در ایران.در سطح جهانی، شرکتهای مطرح فناوری و مد طی سالهای اخیر تلاش کردهاند لباسهایی بسازند که توانایی پایش علائم حیاتی، تنظیم دما، تحلیل حرکت، تولید انرژی و حتی تعامل با محیط را داشته باشند. نمونههایی مانند ژاکتهای هوشمند گوگل و..، لباسهای ورزشی سنسوردار، یا منسوجات پزشکی هوشمند در آمریکا و اروپا نشان میدهد مسیر در حال پیشرفت است.اما باوجود سرمایهگذاریهای جدی، مشکلات کلیدی هنوز حل کامل نشدهاند:دوام لباس هنگام شستوشو و استفاده روزمره، محدودیت باتری و منابع انرژی، قیمت بالا و تولید انبوه دشوار، نگرانیهای جدی کاربران درباره حریم خصوصی، نبود استانداردهای جهانی ثابت و شناختهشده، به همین دلیل، لباس هوشمند هنوز به جای اینکه یک محصول عمومی باشد، بیشتر کالایی تخصصی است: مخصوص ورزشکاران حرفهای، مراقبت پزشکی، صنایع نظامی یا کاربردهای ویژه.
در ایران، لباسهای هوشمند هنوز وارد فاز تجاری گسترده نشدهاند، اماساخت نمونههای اولیه مثل لباس تبنما، لباسهای بیمارستانی هوشمند یا پوشاک ایمنی صنعتی، توجه دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان به منسوجات هوشمند، ظرفیت قوی در صنعت نساجی که میتواند پایه تولید لباس هوشمند باشد،نشانه های از رشد و توسعه این صنعت است.در عین حال، ایران با چالشهایی مواجه است که سرعت پیشرفت را کمتر میکند از جمله ، نبود زیرساخت تولید حسگرهای انعطافپذیر، الکترونیک پارچهای و باتریهای سبک، وابستگی به واردات مواد اولیه پیشرفته، فقدان استانداردهای تخصصی در حوزه پزشکی و ایمنی، آگاهی کم مصرفکننده و قیمت بالای تولید نمونههای اولیه، همکاری محدود میان صنعت نساجی، الکترونیک و سلامت، بااینحال، حوزههایی مانند سلامت، پزشکی از راه دور، لباس کارِ ایمنی، توانبخشی، و آتشنشانی میتوانند تبدیل به اولین بازارهای جدی لباس هوشمند در ایران شوند.
در مجموع، لباسهای هوشمندچه در ایران و چه در جهان در آستانه یک آینده روشن قرار دارند؛ آیندهای که در آن پوشاک فقط چیزی برای پوشیدن نیست، بلکه به ابزار تحلیل، مراقبت و ارتباط تبدیل میشود. اما برای رسیدن به این آینده، عبور از مسیر دشوار تحقیق، استانداردسازی و تولید انبوه ضروری است.
انتهای پیام/
نظر شما