علیرضا بغدادی جانباز ۶۵ درصد دفاع مقدس که متولد سال ۱۳۴۶ است، در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری حیات اظهار داشت: ۱۷ سالم بود که وارد جبهه شدم و تا اواخر سال ۱۳۶۵ حضور داشتم. بیشتر رفقایم یا شهید شدند یا جانباز. در عملیات کربلای یک دست، شکم و سینهام مجروح شد و موج انفجار گرفتم. در کربلای پنج نیز پای راستم از زیر زانو قطع شد.




وی افزود: پیش از جنگ در تیم جوانان فوتبال تهران بازی میکردم و در وزن ۷۲ کیلوگرم کشتی میگرفتم. مربیانم علیرضا سلیمانی و آقای سوختهسرایی بودند. پس از مجروحیت، رشته تکواندو را آغاز کردم و با پروتز، اولین جانباز و معلول جهان شدم که دان یک تکواندو گرفتم.
این جانباز ورزشکار ادامه داد: سپس وارد وزنهبرداری جانبازان و معلولین شدم و مقامهای استانی کسب کردم. ورزش باستانی را نیز پیگیری کردم. اکنون مربی درجه یک وزنهبرداری، داور ملی درجه یک وزنهبرداری جانبازان و معلولین و مربی و داور درجه دو ورزش باستانی هستم.

بغدادی تأکید کرد: در سال ۱۳۸۳ همراه آقای ظهوری، رشته دارت را به ایران آوردیم و برای جانبازان و معلولین نهادینه کردیم. اکنون مسئول انجمن دارت بنیاد شهید و امور ایثارگران و مربی تیم ملی فدراسیون بیماران خاص و پیوند اعضا هستم. این فدراسیون شش گروه بیماری شامل پیوند اعضا، تالاسمی، هموفیلی، همودیالیز، اماس و دیابت را پوشش میدهد.
وی با اشاره به موفقیتهای بینالمللی گفت: سه دوره در مسابقات جهانی شرکت کردیم؛ در سال ۲۰۱۷ دو مدال طلای جهانی، در ۲۰۱۹ سه طلا و سه برنز و در ۲۰۲۳ استرالیا سه طلا و یک نقره کسب کردیم.
این مربی تیم ملی در خصوص الگوهای خود اظهار داشت: خود بچههای جامعه هدف الگویم هستند. لذت میبرم وقتی میبینم در رشتههای مختلف موفق هستند و فعالیت میکنند.
بغدادی بزرگترین چالش را اینگونه توصیف کرد: پروتز از ساعت ۷ صبح تا ۸-۹ شب باید به پایم باشد، بهویژه در اردوها و مسابقات. زخم، زمینخوردن و درد در فعالیتها زیاد بود، اما همه اینها تجربه شد و استقامتم را افزایش داد.
وی افزود: هرگز خودم را به عنوان جانباز مطرح نمیکنم. اگر بپرسند چرا لنگ میزنم، میگویم خوردم زمین؛ نمیخواهم ترحم کنند.


این قهرمان ورزشی در توصیف لحظه سکوی قهرمانی گفت: در آن لحظه اولین چیز شکر و یاد خداست. وقتی بچهها مدال را به گردنشان میاندازند، میگویم خدایا شکرت که پرچم جمهوری اسلامی بالا رفت. تنها ورزشکاران و مربیان میتوانند پرچم کشور را بالا ببرند.
بغدادی راز موفقیت را چنین بیان کرد: تلاش و خواستن. اگر نخواهی، نمیتوانی. با پروتز تکواندو اذیتکننده است، اما زمینخوردنها و زخمها تجربه شد.
وی ادامه داد: باید با مشکلات کنار بیایم. من مادرزادی معلول نبودم؛ پیش از مجروحیت ورزشکار بودم و سعی کردم این مشکل جسمانی را هضم و درک کنم. اگر نمیکردم، مانند برخی دوستان با مشکلات مواجه میشدم.
این جانباز ورزشکار لحظه نبرد در میدان ورزش را اینگونه توصیف کرد: وقتی شاگردی عقب است اما با کوچینگ و مقاومت قهرمان جهان میشود؛ آنجا دوباره در میدان نبرد هستم زیرا در بین رقابت بین چندین کشور، پرچم کشورم به عنوان پیروز میدان بالا میرود.
بغدادی نقش خانواده را برجسته دانست و گفت: همسرم همیشه مشوقم بوده و اگر او نبود، نمیتوانستم. دو فرزند دارم؛ دخترم در حوزه پزشکی و پسرم مهندس طراحی است.

وی پیام خود به نسل جوان را اینگونه منتقل کرد: ترسی ندارد. خواستن توانستن است. مثبت فکر کنید تا اتفاق خوب بیفتد. جمله "ما میتوانیم" باید نهادینه شود و همه جا یک ایرانی باید بگوید من میتوانم.»
این مربی آرزوی خود را چنین بیان کرد: دوست دارم مربی وزنهبرداری جانبازان باشم، اما جامعه ورزش از جانبازان استفاده نمیکند؛ عرصه را تنگ میبیند.
بغدادی در پایان درخواست خود از مسئولان را مطرح کرد: از مسئولین میخواهم جانبازان را به جامعه ورزش بیاورند؛ در کنار اردوها و فعالیتهای ورزشی، امکانات و توجه به خانوادههایشان نیز فراهم شود. سن بالا مانع نیست؛ بلکه فرصت است برای اینکه از تجربیات و اطلاعات ورزشی جانبازان استفاده شود.
انتهای پیام/خ
نظر شما