به گزارش حیات،- مهدیه چوپانی، هوش مصنوعی در چند سال گذشته به یکی از کلیدیترین فناوریهای جهان بدل شده است؛ فناوریای که نهتنها آینده صنایع و اقتصاد جهانی را بازتعریف میکند، بلکه سبک زندگی مردم عادی را نیز تغییر داده است از چتباتهای هوشمند گرفته تا خودروهای خودران، سامانههای تشخیص پزشکی تا الگوریتمهای امنیتی، تقریباً هیچ حوزهای را نمیتوان یافت که هوش مصنوعی به آن ورود نکرده باشد. همین اهمیت جهانی، سبب شده کشورهای مختلف رقابتی جدی برای سرمایهگذاری، تولید دانش و کسب سهم از بازار هوش مصنوعی آغاز کنند.ایران نیز در این مسیر تلاش کرده تا با تدوین اسناد بالادستی، ایجاد زیرساختهای سختافزاری و راهاندازی پروژههای ملی، جایگاه خود را در نقشه جهانی این فناوری تثبیت کند. ایران در حوزه دانش و توسعه نظری هوش مصنوعی رتبهای بین 11 تا 13 جهان را دارد (با توجه به روشهای مختلف اندازهگیری)، اما متأسفانه در حوزه کاربردی کردن این فناوری جایگاه ایران چندان مناسب نبوده و در برخی گزارشها رتبههایی در حدود 65 تا حتی 80 ثبت شده است.
به همین دلیل ضروری است اهتمام ویژهای برای گسترش کاربرد هوش مصنوعی در بخشهای مختلف کشور اعم از دولت، بخش خصوصی، حوزه خدمات، زیرساخت و انرژی صورت گیرد چرا که بزرگترین مانع تاکنون، نبود زیرساخت سختافزاری توانبالا و پردازش قدرتمند بوده است. هرچند برخی زیرساختها در بخشهایی از دولت یا در بخش خصوصی وجود دارد، اما تاکنون به یک زیرساخت ملی با قدرت پردازش بالا دست پیدا نکردیم.
تصویب «سند ملی هوش مصنوعی»، وعده راهاندازی نخستین «مزرعه GPU»، طراحی «سکوی ملی هوش مصنوعی» و همچنین رونمایی از «دستیار ملی» تنها بخشی از اقداماتی است که طی دو سال اخیر در دستور کار قرار گرفته است. این پروژهها به گفته مسئولان، قرار است بستر لازم برای توسعه دانش بومی و کاربردهای عملی هوش مصنوعی در کشور را فراهم کنند.
اما در کنار این اقدامات، پرسشهای مهمی نیز وجود دارد، چه میزان بودجه برای این حوزه اختصاص یافته و چقدر از آن در عمل تخصیص پیدا کرده است؟ پروژههایی که با تبلیغات رسانهای معرفی میشوند، دقیقاً در چه مرحلهای قرار دارند و خروجی ملموس آنها چیست؟ آیا زیرساختهای سختافزاری و دادهای کشور توان پاسخگویی به نیازهای واقعی پژوهشگران و استارتاپها را دارد؟ و در نهایت، آیا میتوان انتظار داشت ایران در رقابت جهانی هوش مصنوعی سهمی واقعی و پایدار به دست آورد یا این حوزه نیز همچون برخی دیگر از عرصههای فناورانه در مرز شعار باقی خواهد ماند؟
این گزارش تلاش میکند بهطور جامع و آماری به این پرسشها پاسخ دهد؛ از معرفی مهمترین پروژههای ملی و بررسی وضعیت آنها، تا تحلیل بودجههای اختصاص دادهشده، چالشهای پیشرو و فرصتهایی که میتواند آینده ایران در حوزه هوش مصنوعی را رقم بزند.
سند ملی هوش مصنوعی؛ نقشه راه رسمی کشور
تابستان ۱۴۰۳ نقطه عطفی در سیاستگذاری حوزه هوش مصنوعی بود. در ۲۹ خرداد همان سال، شورایعالی انقلاب فرهنگی سند ملی هوش مصنوعی را تصویب کرد و یک ماه بعد ریاست جمهوری آن را ابلاغ نمود. این سند برای نخستین بار چارچوبی مشخص برای مسیر توسعه هوش مصنوعی در ایران ترسیم کرد از ایجاد زیرساختهای پردازشی و دادهای گرفته تا کاربردهای مشخص در پزشکی، آموزش، حملونقل و خدمات عمومی.کارشناسان معتقدند که تصویب چنین سندی نشاندهنده عبور از فاز شعار به سمت برنامهریزی است، هرچند که کارشناسان نقدهای زیادی به این سند وارد کردند که از جمله آن می توان به فقدان شفافیت در منابع مالی ،ابهام در شاخصهای ارزیابی پیشرفت ، فاصله میان دانشگاه و صنعت ، کمبود توجه به ابعاد اخلاقی و حقوقی هوش مصنوعی و در نهایت کمبود دادههای ملی استاندارد اشاره کرد اما این گامی ارزشمند برای ایجاد چارچوبی رسمی در کشور به شمار میرود، ولی برای آنکه به ابزاری کارآمد در مسیر توسعه تبدیل شود، باید بازنگری شود در غیر این صورت، این سند نیز همچون برخی اسناد راهبردی دیگر در مرز شعار باقی بماند و از تبدیلشدن به برنامهای عملیاتی بازبماند.
سکوی ملی هوش مصنوعی؛ اتصال دانشگاه و صنعت
یکی از پروژههای کلیدی تعریفشده در چارچوب سند ملی هوش مصنوعی، «سکوی ملی هوش مصنوعی» است؛ طرحی که قرار است با مشارکت دانشگاهها، پژوهشگاهها و شرکتهای دانشبنیان بهویژه در حوزه دادههای پزشکی و تشخیصی فعالیت کند. هدف اصلی این سکو، فراهمسازی دسترسی محققان و صنایع داخلی به دادههای استاندارد و پردازشهای کلان است؛ ضعفی که همواره بهعنوان یکی از چالشهای اصلی ایران در مسیر توسعه فناوریهای نو مطرح بوده است.با وجود شعارهای سالهای اخیر درباره هوشمندسازی، بهرهمندی عملی دولت از خدمات هوش مصنوعی چندان چشمگیر نبوده است. هزینههای سنگین توسعه سختافزاری و نرمافزاری در این بخش، فشار مضاعفی بر دوش شرکتهای خصوصی گذاشته و مانع از گسترش جدی این فناوری در کشور شده است.
پروژه سکوی ملی هوش مصنوعی با محوریت معاونت علمی و همکاری دانشگاه صنعتی شریف از اواخر سال ۱۴۰۳ آغاز شد. این همکاری بهعنوان بازوی فنی و اجرایی، با هدف افزایش سرعت و کاهش هزینه خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی از طریق توسعه همزمان لایههای نرمافزاری و سختافزاری تعریف شده. بنا بر اعلام مسئولان، فاز نخست توسعه سختافزاری این پروژه به پایان رسیده و تجهیزات آن نصب و راهاندازی شدهاند.
این تجهیزات، اکنون بزرگترین توان محاسباتی سختافزاری کشور را در اختیار فعالان این حوزه قرار دادهاند؛ بهگونهای که قدرت پردازش آن به بیش از ۱۰ پتافلاپس میرسد و بر بستر شبکهای با ظرفیت ۴۰۰ گیگابیت بر ثانیه راهاندازی شده است. سکو در چهار لایه اصلی شامل زیرساخت فیزیکی و دیتاسنتری، زیرساخت نرمافزاری، هسته مرکزی و استودیوی تخصصی طراحی شده و خدمات خود را به شرکتهای دانشبنیان و محققان ارائه خواهد داد.
کارشناسان معتقدند همکاری مشترک دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان در راهاندازی این پلتفرم، میتواند الگویی موفق برای سایر دستگاهها در اجرای پروژههای ملی و فناورانه باشد.
دستیار ملی هوش مصنوعی؛ نخستین محصول فراگیر
پروژه دیگر، «دستیار ملی هوش مصنوعی» است نسخه اولیه این دستیار هوشمند در سال ۱۴۰۳ توسط دستگاههای اجرایی معرفی شد. دانشگاه صنعتی اصفهان و چند نهاد پژوهشی دیگر در توسعه آن نقش داشتند.دستیار ملی قرار است مشابه نمونههای جهانی، وظیفه پاسخگویی هوشمند به شهروندان را در حوزه خدمات عمومی و دستگاههای دولتی بر عهده بگیرد. هرچند این محصول هنوز در ابتدای راه است، اما معرفی آن بهعنوان نخستین محصول مشترک ملی، گامی نمادین در مسیر بومیسازی هوش مصنوعی محسوب میشود.
مزرعه GPU؛ زیرساخت سختافزاری برای آینده
یکی از مشکلات بنیادین ایران در حوزه یادگیری عمیق و مدلهای زبانی، نبود دسترسی گسترده به پردازندههای گرافیکی پرقدرت است. این مرکز قرار است به دانشگاهها، استارتاپها و مراکز تحقیقاتی امکان دهد بدون هزینههای سنگین، از توان پردازشی مناسب برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی استفاده کنند. در صورت تحقق، این پروژه میتواند تحولی جدی در توان فنی کشور ایجاد کند؛ هرچند منتقدان تأکید میکنند که تحقق چنین وعدهای نیازمند واردات تجهیزات، مدیریت منابع انرژی و امنیت داده است.پیش تر حسین افشین علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهوروعده داده بود تا پایان تیر ماه سه جیپییو فارم در تهران، جزیره کیش و سایر استانها راهاندازی شود. از این رو نخستین محموله سرورهای هوش مصنوعی در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳ وارد کشور و نصب آنها آغاز گردید. اما در ادمه نصب با چالشهایی مواجه شد که منجر به تأخیراتی گردید. افزون بر آن رخداد جنگ تحمیلی ۱۲ روزه کشورمان نیز باعث تعویق احتمالی در عملیات شد.
مدلهای زبانی فارسی؛ شکستن انحصار زبان
یکی از حوزههایی که ایران در آن سرمایهگذاری جدی کرده، توسعه مدلهای زبانی بومی به زبان فارسی است. پلتفرمهایی مانند PartDP.ai و برخی دانشگاهها پروژههایی را برای ساخت مدلهای زبانی مشابه ChatGPT اما بر بستر زبان فارسی دنبال کردهاند.هدف اصلی این فعالیتها، رفع وابستگی به مدلهای خارجی و ایجاد اکوسیستمی است که بتواند هم در آموزش، هم در خدمات عمومی و هم در صنایع محتوا، سهمی واقعی داشته باشد. برگزاری رویدادهایی یا نشستهای تخصصی در حوزه «مدلهای زبانی فارسی» نشان میدهد که این موضوع به اولویت پژوهشی تبدیل شده است.نمونه بارز، طراحی دستیار ملی هوش مصنوعی است که قرار است در آینده به شهروندان در انجام امور اداری و پاسخ به پرسشهای روزمره کمک کند. مشابه کاری که «سیری» اپل یا «الکسا» آمازون برای زبان انگلیسی انجام میدهند، اما با تمرکز بر زبان و فرهنگ فارسی.موتورهای جستوجو مثل گوگل برای زبانهای پرکاربر دیتاست عظیم دارند، اما برای فارسی محدودیت زیادی وجود دارد. ساخت مدلهای زبانی فارسی میتواند جستوجو را دقیقتر کند؛ مثلاً وقتی کاربر مینویسد «بهترین رستوران سنتی اطراف میدان ونک»، سیستم دقیقاً همان نیاز را بفهمد و نتایج مرتبط نشان دهد.ترجمه متون انگلیسی به فارسی هنوز ضعفهای جدی دارد؛ گاهی جملات بهصورت ماشینی و بیروح ترجمه میشوند. مدلهای زبانی فارسی میتوانند ترجمههای طبیعیتر و نزدیک به زبان روزمره ارائه دهند. همچنین امکان ترجمه معکوس (فارسی به زبانهای دیگر) با دقت بالا فراهم میشود.ابزارهای آموزشی و یادگیری شخصیسازیشده برای دانش آمورزان، تحلیل دادههای رسانهای و شبکههای اجتماعیدر فضای فارسیزبان، حجم بزرگی از دادهها در شبکههای اجتماعی تولید میشود. مدلهای زبانی فارسی میتوانند این محتوا را تحلیل کنند؛ مثلاً در حوزه افکارسنجی، بررسی احساسات کاربران درباره یک رویداد یا محصول خاص. و در نهایت پشتیبانی در خدمات عمومی دیجیتال تصور کنید هنگام مراجعه آنلاین به سازمان تأمین اجتماعی، یک چتبات فارسیزبان به شما توضیح دهد چگونه مراحل ثبت درخواست بیمه را انجام دهید. این همان کاربرد مدلهای زبانی فارسی در خدمات عمومی است که میتواند بروکراسی را کاهش دهد.
آموزش رایگان هوش مصنوعی به دانش آموزان
یکی از اجزای استراتژیک حرکت مبتنی بر عدالت فناورانه، آموزش و تربیت نیروهای انسانی در سنین پایه بود. از اوایل تابستان ۱۴۰۴ معاونت علمی در همکاری با وزارت آموزشوپرورش، برنامهای آموزشی رایگان هوش مصنوعی را برای دانشآموزان و معلمان آغاز کرده است. که هدف نهایی آن آموزش حدود ۲ میلیون دانشآموز و ۲۰۰ هزار معلم در سطح کشور است.
بودجه؛ از هزار میلیاردها تا ابهام تخصیص
در لایحه بودجه ۱۴۰۴، رقمی معادل ۲ هزار میلیارد تومان برای توسعه هوش مصنوعی و ۲ هزار میلیارد تومان جداگانه برای حوزههای آموزش و سلامت در نظر گرفته شد.اما در جریان بررسی مجلس، نهایتاً رقمی حدود ۱.۲ هزار میلیارد تومان به صورت واقعی تخصیص یافت.افزون بر این، برای پروژههای خاص مانند «دستیار ملی هوش مصنوعی» بودجهای ۱۵ میلیارد تومانی مصوب شد.این تفاوت میان پیشبینی و تخصیص نهایی، مهمترین مانع در مسیر اجرای دقیق پروژههاست. بسیاری از طرحهای هوش مصنوعی در ایران در مرحلهای باقی میمانند که بودجه مصوب دارند، اما در عمل منابع نقدی کافی دریافت نمیکنند.
آینده؛ مسیرهای اولویتدار
برآوردها نشان میدهد ظرف یک سال آینده بازار هوش مصنوعی به حدود ۴۰ همت خواهد رسید در حالیکه ممکن است سرمایهگذاری اولیه تنها یک همت باشد. این یعنی بازگشت سرمایه چندینبرابری. کارشناسان سه حوزه کلیدی را بهعنوان آیندهدارترین زمینههای هوش مصنوعی در ایران معرفی میکنند.در حوزه پزشکی و سلامت، هوش مصنوعی میتواند تحولی اساسی ایجاد کند. از تشخیص سریعتر بیماریها با کمک تصاویر پزشکی گرفته تا کاهش هزینههای درمانی و ارتقای دقت در معاینات بالینی، ظرفیتهای این حوزه بسیار گسترده است.در بخش آموزش، مدلهای بومی هوش مصنوعی قادرند مسیر یادگیری شخصیسازیشده را برای دانشآموزان فراهم کنند. به باور کارشناسان، اگر این فناوری بهدرستی در نظام آموزشی به کار گرفته شود، میتواند به ارتقای کیفیت تدریس و طراحی مسیرهای آموزشی متناسب با توانایی هر فرد کمک کند.در حوزه خدمات عمومی دیجیتال نیز امیدها برای گسترش دستیارهای هوشمند پررنگ است. این ابزارها میتوانند بروکراسیهای پیچیده اداری را کاهش داده و فرآیندهای دولتی را برای شهروندان سریعتر و شفافتر کنند.
کارشناسان تأکید میکنند که تحقق اهداف سند ملی هوش مصنوعی، نیازمند سه اقدام اساسی است.نخست، شفافسازی بودجهها؛ جامعه علمی و مردم باید بدانند چه مقدار بودجه اختصاص یافته و دقیقاً در چه بخشهایی هزینه شده است نبود این شفافیت تاکنون باعث شده برخی پروژهها به ابهام و حتی حاشیه کشیده شوند.دوم، انتشار گزارشهای دورهای عملکردی؛ هر پروژه ملی باید در بازههای مشخص، گزارش پیشرفت فنی و عملیاتی خود را ارائه دهد. تجربههای گذشته نشان داده است که نبود گزارشدهی منظم، پروژهها را از نظارت عمومی و کارشناسی دور میکند.سوم، تقویت پیوند دانشگاه و صنعت؛ کارشناسان معتقدند تا زمانی که پژوهشهای دانشگاهی بهطور واقعی به صنعت و بازار متصل نشود، نتایج تحقیقات تنها در مقالهها باقی خواهد ماند و به محصول و خدمت عملی تبدیل نخواهد شد.
برخی ناظران اعتقاد دارند که اگرچه ایران در تدوین اسناد و راهبردها عملکرد مناسبی داشته، اما در مرحله اجرا همچنان با ضعفهای جدی مواجه است. آنها میگویند مشکل اصلی، نه فقدان ایده و دانش، بلکه نبود سازوکار پایدار برای تأمین بودجه، مدیریت داده و ایجاد همکاری واقعی میان نهادهای دولتی، دانشگاهها و بخش خصوصی است.با این حال، اگر موانع موجود برطرف شود، ایران میتواند در سالهای آینده نهتنها در منطقه بلکه در سطح بینالمللی نیز در حوزه هوش مصنوعی جایگاهی قابل توجه پیدا کند.
در نهایت اینکه ایران در حوزه هوش مصنوعی، از فاز شعار و نمایش عبور کرده و وارد مرحلهای شده که اسناد بالادستی، بودجههای مشخص و پروژههای ملی دارد. اما موفقیت نهایی به یک نکته کلیدی وابسته است، اجرای واقعی و اثرگذاری ملموس بر زندگی مردم اگر پروژههایی مثل «مزرعه GPU» یا «سکوی ملی» در موعد مقرر تکمیل شوند، میتوان انتظار داشت ایران سهمی واقعی در بازار و دانش جهانی هوش مصنوعی پیدا کند در غیر این صورت، خطر آن وجود دارد که هوش مصنوعی نیز مانند بسیاری از حوزههای فناورانه دیگر، در مرز شعار باقی بماند.
کلام آخر/ هنوز در توسعه هوش مصنوعی به نتایج مطلوب نرسیدهایم
در نهایت و در یک جمع بندی پایانی می توان گفت با وجود تأکید بر اهمیت هوش مصنوعی در تحولات آینده کشور، به نظر میرسد هنوز اقدامات جدی و مؤثری در این حوزه به ثمر ننشسته است. در بخش دولتی اگرچه دستیارهای هوش مصنوعی معرفی شده و وزارت ارتباطات نیز برنامههایی را اعلام کرده، اما این تلاشها تاکنون خروجی ملموسی برای جامعه نداشته است.کارشناسان معتقدند یکی از مشکلات اساسی در مسیر توسعه هوش مصنوعی، نبود زیرساختهای مناسب است. بخش خصوصی نیز طرحها و ایدههای متعددی ارائه کرده و حتی برخی اقدامات اجرایی را آغاز کرده، اما به دلیل نبود حمایت کافی و بیتوجهی نهادهای متولی، این ظرفیتها بلااستفاده مانده است.
از سوی دیگر، پلتفرمهای ملی و سیاستگذاری جامع در سطح وزارتخانهها و دانشگاهها هنوز شکل نگرفته و فرهنگسازی لازم در این زمینه بهطور جدی انجام نشده است. به گفته فعالان این عرصه، انجمنها و تشکلهای مرتبط نیز فعالیتهایی داشتهاند، اما این اقدامات تاکنون نتیجه مؤثری در توسعه ملی هوش مصنوعی نداشته و تنها حوزهای که تا حدودی مورد توجه قرار گرفته، آموزشهای مرتبط با هوش مصنوعی است؛ آن هم در سطح محدود و مقدماتی. در مجموع، کارشناسان بر این باورند که بدون ایجاد زیرساختهای جدی، حمایت از بخش خصوصی و تدوین سیاستهای کلان، نمیتوان انتظار جهش واقعی در این فناوری را داشت.
نظر شما