کد خبر 275726
۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۰

اسرائیل به دلیل محدودیت تسلیحات به آتش بس فوری نیاز داشت

اسرائیل به دلیل محدودیت تسلیحات به آتش بس فوری نیاز داشت

اسرائیل به دلیل کمبود تسلیحات پیشرفته تهاجمی و دفاعی، فشار اقتصادی و سیاسی، و ناتوانی در ادامه جنگ با ایران، به آتش‌بس نیاز داشت.

به گزارش حیات، در ژوئن ۲۰۲۵، جهان شاهد یکی از مهم‌ترین تحولات غرب آسیا بود: آتش‌بس میان ایران و اسرائیل برقرار شد. این توافق، هرچند شکننده، نقطه عطفی در جنگی بود که به نظر می‌رسید اسرائیل توانایی ادامه آن را به‌صورت پایدار ندارد. اما چرا اسرائیل، دلیل توان نظامی پیشرفته‌اش شهرت دارد، به این آتش‌بس نیاز داشت؟ پاسخ در یک واقعیت استراتژیک نهفته است: اسرائیل از نظر تسلیحاتی، چه در حوزه تهاجمی و چه در حوزه دفاعی، با محدودیت‌های جدی مواجه شده بود. این گزارش با استناد به تحلیل‌های موجود و داده‌های مرتبط با وضعیت تسلیحاتی اسرائیل، به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه کمبود مهمات پیشرفته و ناتوانی در حفظ برتری نظامی، اسرائیل را به پذیرش آتش‌بس واداشت.

برای درک این موضوع، باید به ماهیت جنگ اخیر و الزامات تسلیحاتی آن توجه کنیم. اسرائیل در این درگیری، برای دفاع در برابر موشک‌های بالستیک ایران و انجام حملات تهاجمی از راه دور، به دو نوع سلاح پیشرفته وابسته بود: سامانه‌های رهگیر مانند THAAD و Arrow 3 برای دفاع، و موشک‌های هوا به زمین دوربرد، مانند AGM-158B آمریکایی، برای تهاجم. این تسلیحات، گرچه بسیار مؤثرند، اما دو ویژگی مشترک دارند: هزینه تولید بسیار بالا و موجودی محدود. هر یک از رهگیرهای Arrow 3 یا THAAD میلیون‌ها دلار هزینه دارد و تولید آن‌ها زمان‌بر است.

به گفته منابع نظامی، حتی ایالات متحده، با ظرفیت صنعتی عظیم خود، سالانه تنها چند صد رهگیر از این نوع تولید می‌کند. اسرائیل، با وجود توان تولید داخلی، نمی‌تواند بیش از چند هزار رهگیر در انبارهای خود داشته باشد. تخمین‌ها نشان می‌دهد که موجودی رهگیرهای پیشرفته اسرائیل احتمالاً بین ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ واحد است، که با توجه به شدت حملات موشکی ایران، به‌سرعت در حال کاهش بود.

در بخش تهاجمی نیز، اسرائیل به موشک‌های دوربردی وابسته بود که امکان حمله به اهداف در عمق خاک ایران را بدون به خطر انداختن هواپیماهای جنگی فراهم می‌کردند. موشک‌هایی مانند AGM-158B، که توسط ایالات متحده تولید می‌شوند، از پیشرفته‌ترین تسلیحات موجود هستند، اما تولید آن‌ها نیز محدود است. تا کنون، ایالات متحده تنها حدود ۳۰۰۰ واحد از این موشک‌ها را برای خود تولید کرده و تعداد بسیار کمتری در اختیار اسرائیل قرار گرفته است. با فرض خوش‌بینانه که اسرائیل حدود ۳۰۰۰ موشک دوربرد در اختیار داشته باشد، این تعداد برای جنگی فرسایشی با ایران کافی نبود. در روزهای ابتدایی جنگ، اسرائیل برای حفظ برتری تاکتیکی، این موشک‌ها را با سرعت بالایی مصرف کرد، اما با ادامه درگیری، موجودی آن‌ها به سطح بحرانی نزدیک شد.

وضعیت اسرائیل در جبهه دفاعی حتی وخیم‌تر بود. ایران، با بهره‌گیری از استراتژی هوشمندانه‌ای، ابتدا از موشک‌های قدیمی‌تر و ارزان‌تر خود استفاده کرد تا سامانه‌های دفاعی اسرائیل را تحت فشار قرار دهد. این موشک‌ها، اگرچه دقت و قدرت کمتری داشتند، اما به دلیل تعداد زیاد، رهگیرهای گران‌قیمت اسرائیل را به‌سرعت مصرف کردند. هر موشک رهگیر که برای خنثی کردن یک موشک ایرانی شلیک می‌شد، نه‌تنها هزینه‌ای گزاف به اسرائیل تحمیل می‌کرد، بلکه موجودی محدود آن را کاهش می‌داد. تحلیلگران نظامی پیش‌بینی کرده بودند که در صورت ادامه این روند، اسرائیل ظرف چند روز با کمبود رهگیر مواجه خواهد شد. این پیش‌بینی در هفته‌های اول جنگ به واقعیت نزدیک شد، زیرا گزارش‌ها حاکی از آن بود که سامانه‌های دفاعی اسرائیل، از جمله گنبد آهنین و Arrow 3، تحت فشار بی‌سابقه‌ای قرار داشتند.

در مقابل، ایران از مزیت استراتژیک خود بهره برد. این کشور با داشتن زرادخانه‌ای متنوع از موشک‌های بالستیک، از جمله مدل‌های پیشرفته‌تر مانند خرمشهر-۴ با کلاهک ۱۵۰۰ کیلوگرمی، توانایی افزایش شدت حملات خود را داشت. برای مقایسه، موشک‌هایی که در ابتدای جنگ به اسرائیل اصابت کردند، کلاهک‌هایی با وزن حدود یک‌سوم این مقدار داشتند، اما همچنان خسارات قابل‌توجهی به زیرساخت‌های شهری و نظامی اسرائیل وارد کردند. موشک خرمشهر-۴، با توانایی تخریب گسترده‌تر، تهدیدی بود که اسرائیل نمی‌توانست به‌راحتی نادیده بگیرد. اگر ایران موفق می‌شد سامانه‌های دفاعی اسرائیل را با موشک‌های ارزان‌تر تضعیف کند و سپس از موشک‌های پیشرفته‌تر استفاده نماید، خسارات واردشده به اسرائیل می‌توانست فاجعه‌بار باشد.

علاوه بر این، اسرائیل با چالش لجستیکی دیگری نیز مواجه بود: وابستگی به حمایت خارجی. ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه، به‌عنوان متحدان اصلی اسرائیل، در تلاش بودند تا با ارسال تسلیحات، کمبودهای اسرائیل را جبران کنند. اما حتی این حمایت‌ها نیز محدودیت‌هایی داشت. ظرفیت تولید تسلیحات پیشرفته در کشورهای غربی محدود است و ارسال مداوم این تسلیحات به اسرائیل، به‌ویژه در شرایط جنگی، با مشکلات لجستیکی و سیاسی همراه بود. ایالات متحده، به‌عنوان بزرگ‌ترین تأمین‌کننده تسلیحاتی اسرائیل، با فشارهای داخلی برای محدود کردن حمایت نظامی مواجه بود، به‌خصوص پس از انتقادات بین‌المللی به اقدامات اسرائیل در جنگ‌های پیشین. بریتانیا و فرانسه نیز، با توجه به موجودی محدود خود، نمی‌توانستند به‌صورت پایدار نیازهای اسرائیل را تأمین کنند.

با کاهش موجودی تسلیحات پیشرفته، اسرائیل مجبور بود به گزینه‌های جایگزین روی آورد، اما این جایگزین‌ها به‌مراتب کارایی کمتری داشتند. برای مثال، در بخش تهاجمی، استفاده از موشک‌های کوتاه‌برد یا بمب‌هایی که هدایت شونده نیستند، هواپیماهای جنگی اسرائیل را در معرض خطر سامانه‌های پدافندی ایران قرار می‌داد. در بخش دفاعی نیز، سامانه‌های قدیمی‌تر مانند گنبد آهنین، که برای مقابله با موشک‌های کوتاه‌برد طراحی شده‌اند، در برابر موشک‌های بالستیک ایران ناکارآمد بودند. این وضعیت، اسرائیل را در موقعیت آسیب‌پذیری قرار داد که ادامه جنگ را برایش غیرممکن می‌ساخت.

از سوی دیگر، اقتصاد اسرائیل نیز تحت فشار شدیدی قرار داشت. جنگ‌های پیشین، مانند درگیری با حماس و حزب‌الله، نشان داده بودند که اسرائیل در درگیری طولانی‌مدت با مشکل تأمین مالی مواجه می‌شود. هزینه‌های سرسام‌آور تسلیحات پیشرفته، همراه با خسارات اقتصادی ناشی از حملات موشکی ایران به زیرساخت‌ها، فشار مضاعفی بر بودجه اسرائیل وارد کرد. شهرهایی مانند تل‌آویو و حیفا، که مراکز اقتصادی مهمی هستند، در معرض حملات مداوم قرار داشتند و این موضوع سرمایه‌گذاری خارجی و فعالیت‌های تجاری را مختل کرد. بدون آتش‌بس، این خسارات می‌توانست به فروپاشی اقتصادی منجر شود.

از منظر سیاسی، دولت اسرائیل نیز با فشارهای داخلی و خارجی مواجه بود. در داخل، نارضایتی عمومی از مدیریت جنگ افزایش یافته بود، به‌ویژه پس از گزارش‌هایی مبنی بر ناکارآمدی سامانه‌های دفاعی در برابر موشک‌های ایرانی. در سطح بین‌المللی، اسرائیل با انتقادات فزاینده‌ای به دلیل تلفات غیرنظامی و خسارات زیرساختی در ایران مواجه بود. این فشارها، همراه با ناتوانی نظامی در ادامه جنگ، دولت اسرائیل را به این نتیجه رساند که آتش‌بس تنها گزینه واقع‌بینانه است.

در نهایت، آتش‌بس نتیجه مستقیم محدودیت‌های تسلیحاتی اسرائیل بود. این کشور، که به دلیل فناوری نظامی پیشرفته‌اش شناخته می‌شود، در برابر استراتژی فرسایشی ایران و محدودیت‌های لجستیکی خود ناتوان ماند. کمبود رهگیرهای پیشرفته و موشک‌های دوربرد، همراه با وابستگی به حمایت خارجی و فشارهای اقتصادی و سیاسی، اسرائیل را به نقطه‌ای رساند که ادامه جنگ برایش غیرممکن بود. این آتش‌بس، گرچه شکننده، فرصتی برای اسرائیل فراهم کرد تا از فروپاشی نظامی و اقتصادی اجتناب کند. اما این واقعیت که اسرائیل به چنین توافقی نیاز داشت، نشان‌دهنده آسیب‌پذیری‌های عمیقی است که حتی پیشرفته‌ترین ارتش‌ها نیز ممکن است با آن مواجه شوند.

منبع؛ باشگاه خبرنگاران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha