به گزارش پایگاه خبری حیات به نقل از مهر، امروز خبری آمد مبنی بر اینکه گفتگوهای ایران و ایالات متحده به جای عمان در ایتالیا برگزار میشود. منتشرکننده این خبر وبگاه خبری آمریکایی آکسیوس بود، آن هم پس از اینکه اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، با قاطعیت گمانهزنیها درباره تغییر محل مذاکرات را رد کرده و تأکید داشت: «مقرر شد کماکان مسقط میزبان دور دوم این مذاکرات باشد که روز شنبه سی فروردین ماه برگزار شود.» هنوز یادمان نرفته است که بقایی سخنگوی وزارت خارجه بعد از نشست خبری به خبرنگاران گفته بود «آمریکا مذاکره غیرمستقیم را نپذیرفته و فعلاً خبری از مذاکره نیست» اما به فاصله چند ساعت ترامپ در نشست خبری با نتانیاهو خبری عجیب داد، «مذاکرات در سطح عالی آن هم به صورت مستقیم با ایران برگزار خواهد شد»، بعد از آن تازه وزیر خارجه با توئیتی به بخشی از صحبتهای ترامپ صحه گذاشت که بله قرار است در عمان مذاکره غیرمستقیم داشته باشیم.
حالا این خبر جدید، ضعف دیگر تیم رسانهای وزارت خارجه را عریان کرد. ضعفی که نه تصادفی که ساختاری است و نشان میدهد مدیریت رسانهای این وزارتخانه، فاقد نقشه راهی استراتژیک برای پیشبرد روایت جمهوری اسلامی در میدان جنگ نرم بینالمللی است.
چرا غربیها همیشه یک گام جلوترند؟
وقتی رسانههای غربی مانند آکسیوس، رویترز یا نیویورک تایمز پیش از مقامات ایرانی جزئیات مذاکرات را منتشر میکنند، این پرسش جدی مطرح میشود که آیا تیم رسانهای وزارت خارجه اساساً از مذاکرات بیخبر است یا توانایی مدیریت زمان و محتوای اطلاعرسانی را ندارد؟ اتفاق اخیر در تغییر محل مذاکرات از مسقط به رم نمونه بارزی از این ناکارآمدی است. ایران با اقتدار توانست در دور اول مذاکرات هم مذاکرات را غیرمستقیم برگزار و هم محل مذاکرات را از امارات به عمان منتقل کند این یک پیروزی دیپلماتیک است اما تیم رسانهای وزارت خارجه نه تنها نتوانست این دستاورد را بهموقع به رسانهها منتقل کند، بلکه اجازه داد رسانههای غربی با روایت یکطرفه فضایی ایجاد کنند که گویا ایران تحت فشار ترامپ مجبور شده است تا پای میز مذاکرات بنشیند.
سکوت یا تعلل؛ بلای جان اقتدار رسانهای ایران
این نخستین بار نیست که تیم رسانهای وزارت خارجه در اعلام اخبار مهم کند عمل میکند. پیشتر در ماجرای نامه ترامپ نیز شاهد بودیم که وزارت خارجه ابتدا ارسال نامه توسط مقام اماراتی را تکذیب کرد اما پس از ساعتی رسانههای غربی ماجرای نامه را فاش کردند و وزارت خارجه ناگزیر به تأیید آن شد. در مذاکرات اخیر هم سخنگوی وزارت خارجه ابتدا هرگونه مذاکره را رد کرد اما تنها چند ساعت بعد، ترامپ و وزیر خارجه آمریکا با نشست خبری و توئیت، جزئیات را فاش کردند و ایران را به واکنش واداشتند.
این الگوی تکرارشونده نشان میدهد تیم رسانهای وزارت خارجه یا از جریان مذاکرات بیاطلاع است، یا آنقدر درگیر فرآیندهای بوروکراتیک داخلی است که نمیتواند همگام با تحولات، روایت ملی را پیش ببرد. این موارد را در کنار بقیه اطلاعرسانیهای وزارت امور خارجه که بگذاریم به این نتیجه میرسیم که انگار که وزیر نه تیم رسانهای کارآمدی دارد نه مشاور رسانه کارکشته.
ضربه به دست بالای ایران در میز مذاکره
روایتسازی رسانهها تنها انتقال خبر نیست، ابزاری برای حفظ اهرم فشار در مذاکرات است. وقتی رسانههای غربی نخستین منبع انتشار اخبار مذاکرات میشوند، ناخودآگاه این تصویر را تقویت میکنند که غرب بازیگردان اصلی است و ایران در موضع انفعال. این در حالی است که واقعیت مذاکرات نشان میدهد ایران بر سر حقوق خود ایستاده و آمریکا را مجبور به پذیرش چارچوبهای خود کرده است اما سکوت یا اطلاعرسانی پس از وقت وزارت خارجه، دستاوردهای دیپلماتیک کشور را زیر سایه ابهام میبرد و موضع ایران را «ضعیف» جلوه میدهد.
نیاز فوری به تحول در مدیریت رسانهای
وزارت امور خارجه به جای آنکه با اطلاعرسانی دقیق و بهموقع، میدان روایتسازی را در دست گیرد، همواره در لاک دفاعی فرو رفته و به جای پیشدستی، منتظر میماند تا رسانههای غربی سناریوی خود را اجرا کنند. این رویکرد نه تنها اعتبار رسانههای داخلی را خدشهدار میکند، بلکه ابزاری در دست رسانههای بیگانه برای جهتدهی به افکار عمومی داخل کشور میشود.
آقای وزیر! جنگ امروز جنگ روایتهاست. اگر وزارت خارجه نتواند روایت اول را با سرعت و دقت منتشر کند، دیگران این کار را با تحریف واقعیت انجام خواهند داد. شکست در جنگ رسانهای به معنای شکست در میز مذاکره است. آیا وقت آن نرسیده که مدیریت رسانهای وزارتخارجه از حالت انفعالی خارج شود و از فرصتهای دیپلماتیک برای تقویت جایگاه ایران استفاده کند؟
نظر شما