کد خبر 270007
۲۴ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۷:۱۵

گزارش «حیات» از ازدواجی که سرچشمه همه برکات شد؛

ازدواج رسول عشق (ص) و مادر کوثر: من خدیجه (س)، همسر و همگام ختم المرسلینم...

ازدواج رسول عشق (ص) و مادر کوثر: من خدیجه (س)، همسر و همگام ختم المرسلینم...

ازدواجی چنین مبارک مگر می‌شود تصور کرد؟! داماد، جان دو جهان و ستوده عالمیان، محمد مصطفی (ص) است و عروس، مادر اسلام و اولین زن مومن به وحی، حضرت خدیجه کبری (س) و حاصل این ازدواج، کوثری چون فاطمه (س) که خیر کثیر است و نور دو عالم...

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، دهم ربیع الاول، روز ازدواجی خجسته و پربرکت در تاریخ اسلام است. ازدواجی که برکاتی به عظمت کوثر نور عصمت و عترت فاطمی (س) در پی داشت و زمینه نزول انوار طاهره وجود شریف ائمه اطهار (ع) شد. ازدواجی که بیشترین نقش و تاثیر را در حمایت از دین خدا و گسترش اسلام و پشتیبانی از پیامبر در ابلاغ رسالت الهی خود داشت.

«شاهزاده قریش»، «سید نسوان» و «ملکه بطحاء»

بر اساس منابع تاریخی از جمله «سیره ابن هشام»، حضرت خدیجه(س) در خانواده‏ای موحّد و مومن به آئین ابراهیم حنیف و در مکه دیده به جهان گشود.

پدر گرانقدر این بانوی مکرمه، «خُوَیلِد» فرزند اَسَد، و مادر بزرگوار ایشان، «فاطمه»، دخت زائده، از موحدین مکه بودند که از لحاظ نسبی با پیامبر اکرم(ص) پیوند دارند؛ بر این اساس حضرت خدیجه(س) از لحاظ نسبی از تیره قریش است که از سوی پدر در جد سوّم (قُصَیّ ) و از سوی مادر در جد هشتم (لُؤَیّ) با پیامبر اکرم(ص) پیوند نسبی می‏یابد.

براساس روایات تاریخی، حضرت خدیجه(س) زنی بازرگان و دارا بود که به اِمرأةالقریش (یعنی شاهزاده خانم قریش) مشهور بود، او از نظر دانش، کتابت در زمانه خود و همچنین اموال و املاک در میان زنان قبیله قریش، صاحب برتری بود و با عناوین «طاهره»، «مبارکه»، «سید نسوان» و «ملکه بطحاء» شناخته می شد. طبق روایات، خدیجه پیش از پیامبر اسلام، دو بار ازدواج کرده بود و نام همسرهای او «ابی هاله هند بن زراره تمیمی» و «عتیق بن عائد مخزومی» بود. اما به اعتقاد برخی از محققین تاریخ اسلام مانند «علامه جعفر مرتضی عاملی» حضرت خدیجه قبلاً با کسی ازدواج نکرده بود و اولین و تنها ازدواج او، ازدواج با پیامبر اکرم(ص) بود.

داستان خواستگاری خورشید وحی از بانوی حجاز

به‌روایت «مناقب ابن شهرآشوب»، ماجرا از مهمانی در خانه خدیجه (س) آغاز شد. روزی حضرت خدیجه (س) در خانه خود مجلسی تشکیل داده بود و از عالمان یهودی دعوت کرده بود تا برایش صحبت کنند. در اواسط جلسه جوانی خوش سیما از مقابل خانه خدیجه (س) گذشت. دانشمند یهودی از خدیجه (س) خواست که او را به مجلس دعوت کند.

پس از پایان مجلس و در هنگام خداحافظی درحالی‌که شعف از صورت آن عالم یهودی مشهود بود، رو به خدیجه کرد و گفت: «آن چه من در کتاب‌های آسمانی گذشته خوانده‌ام، نشان می‌دهد که او پیامبر آخرالزمان است. خوشا به سعادت بانویی که چنین جوانی شوهرش باشد که در این‌صورت به شرافت، عزت و شکوه دنیا و آخرت نایل آمده است.

با اینکه اختلاف طبقاتی بسیاری میان سطح زندگی پیامبر و ثروتمندترین بانوی عرب بود، اما حضرت خدیجه (س) خوب می‌دانست که آینده درخشان و امیدبخشی در انتظار پیامبر است.

در برخی روایات آمده است که مراسم خواستگاری با حضور عموی پیامبر اسلام، حضرت ابوطالب و ورقة بن نوفل پسر عموی حضرت خدیجه (س)، که مردی دانشمند و گریزان از پرستش بت ها بود، انجام شد.

ازدواج رسول عشق (ص) و مادر کوثر: من خدیجه (س)، همسر و همگام ختم المرسلینم...

خانه امید بینوایان

«جعفر سبحانی» در کتاب «فروغ ابدیت» نوشته است: «خانه خدیجه(س)، پیش از آن که با پیامبر اکرم(ص) ازدواج کند، کعبه آمال و خانه امید مردم بی‌نوا، بیوه زنان و یتیمان و دستگیری از فرودستان بود. پس از آن که با جوان قریش ازدواج کرد، کوچک‌ترین تغییری در وضع خانه و بذل و بخشش همسر خود نداد.»

مایلم با تو ازدواج کنم!

حضرت خدیجه از طریق یکی از خویشان، خود پیشنهاد ازدواج را با پیامبر اکرم مطرح کرد و پیغام داد: «ای عموزاده! من بر اثر خویشی که میان من و تو برقرار است و عظمت و عزتی که در میان قوم خودداری و امانت و حسن خلق تو که شهره همه اهل مکه است، مایلم که با تو ازدواج کنم.»

پیامبر بعد از این که ابراز تمایل خدیجه را نسبت به خود متوجه شد با این ازدواج موافقت کرد و مراسم عقد و ازدواج با حضور جمعی از بزرگان قریش و عموهای عروس و داماد برگزار شد.

خانه من خانه توست و من کنیز توام!

آن بانوی بزرگ و فداکار اسلام، بمحض جاری شدن صیغه عقد، به همسر خود، رسول مکرم اسلام و فخر عالمیان (ص) فرمود: «بیتی بیتک و انا جاریتک»: خانه من خانه توست و من نیز کنیز توام.

گرامی‌ترین زن در زندگی پیامبر (ص)

پیامبر (ص) 15 سال قبل از هجرت با حضرت خدیجه کبری (س) ازدواج کردند. به گفته پیامبر اسلام هیچ کدام از زنان او به اندازه حضرت خدیجه (س) نزد او گرامی نبوده‌اند. او تا زمان حیات حضرت خدیجه (س) با زن دیگری ازدواج نکرد. حضرت محمد (ص) در 25 سالگی با خدیجه ازدواج کرد.

زنی که خداوند به او سلام رساند!

در «تفسیر عیاشی» از امام باقر (ع) از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمودند: «در شب معراج، چون بازگشتم از جبرئیل پرسیدم: ای جبرئیل آیا حاجتی داری؟ گفت: حاجت من آن است که خدیجه را از طرف خدای تعالی و از جانب من سلام برسانی.»

در «بحار الانوار» احادیث متعددی از رسول خدا در باب عظمت و فضیلت آن بانوی ایمان، نقل است از جمله: «از مردان گروه زیادی به کمال رسیدند و از میان زنان تنها چهار زن به کمال رسیدند: آسیه زن فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد (س)»

و در حدیث دیگری فرمودند: «بهترین زنان بهشت چهار زن هستند: مریم دختر عمران، خدیجه، فاطمه زهرا و آسیه.»

ازدواج رسول عشق (ص) و مادر کوثر: من خدیجه (س)، همسر و همگام ختم المرسلینم...

بانوی بزرگ، صبر، ایمان و وفا

این توافق روحی و ازدواج جسمانی-روحانی باعث شد تا حضرت خدیجه مال و ثروت خود را برای پیشرفت اهداف پیامبر هزینه کند. پیامبر نیز تا زمان رحلت خود یاد حضرت خدیجه (س) را زنده نگه‌می‌داشت. به دلیل همین محبت و علاقه، حضرت خدیجه (س) شرایطی فراهم آورد تا پیامبر با آرامش روحی بیشتر به اصلاح اجتماع بپردازد و او را از کارهای دیگر معاف کرد.

با آشکار شدن دعوت پیامبراسلام(ص)، رفتار مشرکان سرسخت مکه با پیامبر تغییر کرد. شرایط برای پیامبر روز به روز سخت تر می شد و به طبع خانواده ایشان نیز از این مشکلات در امان نبودند. در آن شرایط سخت، رنج تنهایی رسول خدا با محبت و همدلی حضرت خدیجه(س) التیام پیدا می‌کرد. مسلمانان به مدت 3 سال گرسنگی، تشنگی و گرمای طاقت فرسای «شعب ابوطالب» را تحمل کردند. در این وضعیت حضرت خدیجه(س) به همراه پیامبر(ص) به شعب ابوطالب رفت و ثروت باقی مانده خود را صرف کمک به مسلمانان در تحریم کرد.

حضرت خدیجه پس از کوچ به شعب ابوطالب، بیمار و ناتوان شده بود اما حاضر به یاری و کمک خویشاوندان خود نشد. او حاضر نبود تا پیامبر را در شرایط سخت تنها بگذارد. این بانوی بزرگوار در آخرین سال محاصره اقتصادی به دلیل بیماری و رنج حاصل از اقامت در شعب ابوطالب، در دهم رمضان سال دهم بعثت (سه سال قبل از هجرت) درگذشت.

او مادر تمامی اولاد فاطمه‌ست...

در دوره‌ای که شام جهالت، سحر نداشت
خورشید آسمان رسالت، قمر نداشت

ارض حجاز را همه گشتند و عاقبت
این خاک از خدیجه زنی خوب‌تر نداشت

وصل امین مکه عجب خوش تجارتی‌ست
جز سود، این معامله اصلا ضرر نداشت

سوگند می‌خورم که اگر ثروتش نبود
دین ذوالفقار داشت ولیکن سپر نداشت

خرج نبی شده همه دارایی‌اش ولی
شرمنده بود از اینکه چرا بیشتر نداشت

او شیعه‌ی علی شده قبل از غدیر خم
باری اگرچه پرده از این راز برنداشت

آری خدیجه آینه‌ی ایستادگی‌ست
یعنی غبار طعنه به رویش اثر نداشت

او مادر تمامی اولاد فاطمه ست
ابتر کسی بود که بگوید پسر نداشت

او آنچنان ز رنگ تعلق گسسته بود
حتی برای خود کفنی در نظر نداشت...

شاعر: میلاد حسنی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha