کد خبر 268653
۱۴ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۰

«حیات» گزارش می‌دهد؛

شهید آیت‌الله «علی قدوسی»؛ مظهر پیوند مهر و مدارا، احتیاط شرعی و قاطعیت انقلابی

شهید آیت‌الله «علی قدوسی»؛ مظهر پیوند مهر و مدارا، احتیاط شرعی و قاطعیت انقلابی

طاغوتیان و افراد ضدانقلاب که نزد او می‌رفتند ابتدا با شخصیتی با ابهت و قدرتمند روبه‌رو بودند ولی به‌تدریج خود را مقابل پدری دلسوز می‌دیدند که حاضر است تا آخرین کلام آنها را بشنود. بعضی از روزنامه‌ها و افراد در آن روزها گفتند و نوشتند: «چرا این‌قدر ضد انقلاب‌ها با قدوسی خوب هستند؟!»

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، چهاردهم شهریور ۱۳۶۰ روزی است که جبهه نفاق در اوج ترورها و جنایت‌های هرروزه خود، این بار دادستان صدیق و سخت کوش انقلاب را از مردم گرفت و نظام جمهوری اسلامی را از نعمت وجود خدمتگذاری عالم، مخلص، متقی و مردمی محروم کرد.

شهیدی که احتیاط و ملاحظات و رعایت ضوابط شرعی و حداکثر ملایمت و مدارا را با قاطعیت و صلابت انقلابی توام داشت و همین، منافقین را به از میان برداشتن این چهره خدوم و دلسوز نظام، مصمم کرد. شهیدی که امام راحل (ره) در سوگش فرمود: «اینجانب سالیان طولانی از نزدیک با او سابقه داشتم و آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و تعهد در راه هدف می‌شناختم...»

در صف «فداییان اسلام»

در ۱۲ مرداد ۱۳۰۶ شمسی در شهرستان نهاوند در یک خانواده روحانی متولد شد و پس از طی کردن دورس ابتدایی در سال ۱۳۲۱ وارد حوزه علمیه شد.

با آغاز فعالیت فدائیان اسلام به صف مبارزین این گروه پیوست و در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت در مخالفت با حزب توده فعالیت زیادی داشت. در درس خارج آیت الله بروجردی و امام خمینی شرکت کرد و در سال۱۳۴۱ به اجتهاد رسید. قدوسی همراه سیدمرتضی مطهری و سیدمحمد حسینی بهشتی در درس علامه طباطبایی حاضر می‌شد. طباطبائی به او علاقه داشت و او را به دامادی خود پذیرفت و دخترش، نجمه سادات طباطبایی را به عقد ازدواجش درآورد.

شهید آیت‌الله «علی قدوسی»؛ مظهر پیوند مهر و مدارا، احتیاط شرعی و قاطعیت انقلابی

تاسیس «مدرسه حقانی» و «مکتب توحید»

پس از آزادی از زندان یکی از فصول درخشان شهید قدوسی تاسیس «مدرسه حقانی» بود که با همیاری جمعی از اساتید با محوریت شهید آیت‌الله دکتر بهشتی انجام گرفت. او بهمراه شهید دکتر بهشتی کوشید با حفظ اصالت‏‌های حوزه و تکیه بر امتیازها و ویژگی‏‌های این نظام، برنامه‌‏های جدیدی طراحی کند.

برنامه‏‌ریزی دقیق، استفاده از روش‏‎های ارزش‏‎یابی، آزمون‏‌های منظم و نظارت مستقیم بر متون درسی، از جمله برنامه‌‏های او در این راستا بود. چنین تفکری به تأسیس مدرسه حقانی در سال ۱۳۳۹ش انجامید.  از فعالیت‌های دیگر آیت‏ الله قدوسی برای آشنایی بانوان با اعتقادات و مبانی فکری اسلام، تأسیس «مکتب توحید» بود.

در سنگر دادستانی انقلاب

پس از انقلاب ایشان با حکم امام به ریاست دادستانی کل انقلاب منصوب شد و تمام تلاش خود را مصروف در احقاق حق مردم بر اساس ضوابط شرعی نمود. احتیاط و اعتدال و عدم مشی افراطی دادستان انقلاب، خیلی از ناآگاهان تندرو را که در آن جو هیجانی اوایل انقلاب خواهان احکام بی رویه و مشی انتقامجویانه بودند، به اعتراض و برخوردهای خشن و پرخاشگرانه واداشت و سیل تهمت ها را به‌سوی او روانه کرد. 

شهید آیت‌الله «علی قدوسی»؛ مظهر پیوند مهر و مدارا، احتیاط شرعی و قاطعیت انقلابی

بگذارید جنازه‌ام را از منزل مصادره‌ای بیرون نیاورند!

آیت‌الله قدوسی در طول مدت تصدی ریاست دادستانی انقلاب، از مزایای قانونی شغل خود استفاده نکرد. او حتی حاضر نشد در منزل مصادره‌ای که در اختیارش گذاشته بودند، اقامت کند. می‌گفت: «بگذارید جنازه‌ام را از منزل مصادره‌ای بیرون نیاورند!» سرانجام، اصرار دوستان بر سکونت در منزل مصادره‌ای را نپذیرفت و منزلی اجاره کرد.

انگار بچه های خودش در زندان بودند!

یکی از پاسدارانِ محافظ شهید قدوسی خاطره‌ای درباره ایشان می‌گوید: «یک روز درِ را باز کردم دیدم چند دختر بزرگ و کوچک پشت در هستند که بزرگ‌ترین آنها ۱۸ ساله است و زن مسنّی هم با آنهاست. زن مسن گفت این چند دختر، خواهر هستند و پدر آنها به‌دلیل قاچاق و مادر آنها به‌دلیل اعتیاد در زندان هستند و من نیز همسایه آنها هستم و این دخترها هیچ‌کس را ندارند و التماس می‌کرد که آقای قدوسی فکری به حال آنها کند.

وقتی قضیه را به ایشان گفتم، به حالتی که گویا دنیایی از غم بر دلش نشسته گفت: با فلان فرد تماس بگیر و حتماً از قول من بگو که مادر آنها آزاد شود چون این دخترها کسی را ندارند. فردای آن روز که من قضیه را فراموش کرده‌بودم آقای قدوسی با آن همه مسئولیت و کار مساله را فراموش نکرده‌بود و این‌بار خودش از من سؤال کرد که چه کردی و این پیگیری ایشان آن‌قدر ادامه پیدا کرد که مادر این بچه‌ها از زندان آزاد شد. چنان با ترحم و مهربانی می‌گفت که گویی فرزندان خودش در زندان هستند...»

چرا اینقدر ضد انقلاب‌ها با قدوسی خوبند؟!

چه‌بسا افراد طاغوتی و زن‌های بی‌حجاب و آدم‌های بی‌بندوبار نزد او می‌رفتند و مدت‌ها وقت می‌گرفتند و حرف می‌زدند و قدوسی کاملاً شکایات آنان را گوش می‌کرد و اگر کسی اعتراض می‌کرد، می‌گفت:«برای من سخت است که سخن کسی را قطع کنم زیرا او با هزار امید پیش من آمده‌ است.»

افراد ضدانقلاب که نزد او می‌رفتند ابتدا با شخصیتی با ابهت و قدرتمند روبه‌رو بودند ولی به‌تدریج خود را در مقابل پدری دلسوز می‌دیدند که حاضر است تا آخرین کلام آنها را بشنود و تا آنجا که ممکن است راهی برای مشکل بیابد. این روحیه‌ی آیت‌الله قدوسی آن‌قدر عجیب بود که بعضی از دوستان ناآگاهِ انقلاب، آن را نقطه‌ ضعف او ذکر می‌کردند و در آن زمان بعضی از روزنامه‌ها و افراد گفتند و نوشتند: «چرا این‌قدر ضد انقلاب‌ها با قدوسی خوب هستند؟!»

شهید آیت‌الله «علی قدوسی»؛ مظهر پیوند مهر و مدارا، احتیاط شرعی و قاطعیت انقلابی

قاطعیتی که کینه منافقین را برانگیخت

از اصلی‌ترین فعالیت‌های شهید قدوسی پس از انتصاب به سمت دادستانی کل کشور، مبارزه با گروهک‌های مسلح منافقین و ضدانقلاب بود. سرانجام در ۱۴خردادماه سال ۱۳۶۰ پس از آخرین اخطار شهید قدوسی به منافقین مبنی بر تحویل سلاح به دولت و ممانعت آن‌ها، اقدام نظامی برای خلع سلاح آنان صورت گرفت.

پس از این جریان اقدامات شهید قدوسی برای شناسایی و دستگیری عوامل نفوذی منافقین در ارگان‌های دولتی، خشم منافقین را برانگیخت.

شهادت به دست نفوذی سازمان نفاق در قلب دادستانی انقلاب!

گروهک تروریستی منافقین پس از اینکه قاطعیت آیت‌الله قدوسی را در مقابل خود دید، تصمیم گرفت که اقدام تلافی جویانه خود علیه دادستان انقلاب را در قالب پروژه نفوذ دنبال کند، از همین رو «محمود فخارزاده کرمانی» عضو نفوذی خود در دادستانی انقلاب را مامور ضربه زدن به دادستان کل کشور کرد و سرانجام آیت‌الله قدوسی در روز شنبه ۱۴ شهریورماه سال ۱۳۶۰ براثر انفجار بمب آتش‌زایی در ساختمان دادستانی به شهادت رسید.

مرحوم «احمد قدیریان» می‌گوید: «فخار در دادستانی نفوذ کرده بود. آقای قدوسی چندین بار به مسئولان پرسنلی تذکر داده بود که مراقب او باشند؛ من به این شخص مشکوکم. روز سه‌شنبه یا چهارشنبه صحبت شده بود که فخار به گزینش برود تا با او صحبت کنند، یک برگه تسویه حساب به او دادند و قرار شد از شنبه یا یکشنبه نیاید اما روز پنجشنبه جمعه وارد دادستانی شد و زیر میز شهید بزرگوار آقای قدوسی و در سقف مواد منفجره کار گذاشت و به محض اینکه آقای قدوسی وارد دادستانی شد و پشت میزش قرار گرفت، مواد را از بیرون منفجر کرد و ...»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha