کد خبر 268623
۱۳ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۲

برشی از کتاب «راض بابا»:

کتابی برای نسل زِد

کتابی برای نسل زِد

قهرمان داستان امروز ما یک شهید نیست، بلکه یک شهیده‌ است. یک دختر که متولدِ یازدهمین روز از شهریور سال ۱۳۷۱ بود.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی حیات؛ شاید وقتی در چنین روزی به دنیا آمد، پدر و مادرش فکر نمی‌کردند در آن سن کم شهید شود. وقتی اسم شهید می‌آید، ناخودآگاه فکر می‌کنیم‌ یک مَرد است. اما قهرمان داستان امروز ما یک شهید نیست؛ بلکه یک شهیده‌ است. یک دختر که متولدِ یازدهمین روز از شهریور سال ۱۳۷۱ بود.

ماجرا خیلی ساده بود. دختر ۱۶ ساله‌ای عاشق شهادت، که به حرم امام رضا علیه‌السلام رفته، برمی‌گردد و در شهرش شیراز بر اثر انفجار بمب در حسینیه کانون فرهنگی رهپویان وصال مجروح و بعد از ۱۸ روز دردِ ناشی از جراحت به شهادت می‌رسد.

 «راضیه کشاورز» دختری ورزشکار و حافظ قرآن بود و البته عاشق شهادت. او در درس‌خواندن هم موفق و ممتاز بود. کتاب «راض بابا» و «عاشقانه‌ای برای شانزده‌ساله‌ها» دو کتاب خواندنی درباره این شهیده گرامی است که تاکنون بارها تجدید چاپ شده است؛ کتابهایی که به دختران ۱۳ تا ۱۸ ساله کمک میکند تا راه زندگی را انتخاب کنند. 

در برشی از کتاب با این شهیده نوجوان آشناتر خواهیم شد: «یک‌دفعه در خود فرو رفت انگار می‌خواست حرفی را به زبان بیاورد. نگاه مختصری به من کرد و گفت: «مامان، من یه آرزویی دارم... دعا می‌کنین برآورده بشه؟» التماس دعایش، هنگام تحویل سال از یادم نرفته بود. خندان پرسیدم: «دختر من چه آرزویی داره؟» از پنجرۀ آشپزخانه، بیرون را نگاه کرد. «مامان، دعا کنین بشم جراح قلب و خدا یه مطبی بهم بده که پنجره‌ش رو به کعبه باز بشه.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha