به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، ششم مردادماه سال ۱۳۶۴، روز عروج نستوهمردی دیگر از قبیله شیردلان بلاکش عرصه عشقبازی و پاکباختگی است و: «نماز عشق را خونین وضویی تازه میباید»
امیر سرافراز ارتش اسلام و ایران: سرلشکر شهید «مسعود منفرد نیاکی» که از ارکان لشکر پیروزمند توحیدیان و از پشتوانهها و پایگاههای رزم و حماسهآفرینی در دفاع مقدس بود و سمتها و مسئولیتهای مهم و تعیینکنندهای چون: فرماندهی لشکر ۸۸ زرهی سیستان و بلوچستان، فرماندهی لشکر ۹۲ زرهی اهواز، فرماندهی قرارگاه فتح در جنگ ایران و عراق، فرماندهی عملیاتهای طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، والفجر و رمضان را بعهده داشت، در چنین روزی به وصل معبود رسید و: «عشق است بر آسمان، پریدن»...
افسر شیک پوش با انضباط
«سیدمسعود منفرد نیاکی»، دوم خرداد سال ۱۳۰۸ در «آمل» متولد شد. وی سال ۱۳۳۱ موفق به اخذ دیپلم شد و سپس در دانشکده افسری استخدام و پس از طی دوره سه ساله دانشکده، به درجه ستوان دومی نائل و با انتخاب رسته زرهی، به خدمت مشغول شد.
در دوران تحصیل خود، از نظر جسمانی یک افسر بسیار خوب، جدی، کوشا و با انضباط بود. از نظر فکری هم در ذاتش فرماندهی وجود داشت، در نتیجه در دانشکده افسری هم یک دانشجوی بسیار با انضباط و درسخوان و خیلی خوب بود. همرزمانش همیشه به او بهعنوان یک افسر شیکپوش و با انضباط مینگریستند که گفتار و صحبتش بیانگر یک نظامی واقعی است و پیدا بود که آینده درخشانی دارد و همینطور هم شد؛ چون در دورههایی که میدید، همیشه رتبه بالا بهدست میآورد و از نظر مقاومت جسمانی بسیار محکم بود.
اگر یک تانک جدید میآمد، خیلی علاقمند بود که از امکانات آن مطلع شود و بتواند در رقابت با هم دورههای خودش، رتبه بالایی را بهدست آورد.
در طول خدمت، با نظمی مثالزدنی، جدیت و صداقت در سمتهای مختلف فرماندهی در یگانهای رزمی به انجام وظیفه پرداخت و مدارج تحصیلی را از دوره مقدماتی و عالی زرهی تا دوره فرماندهی و ستاد و دانشکده پدافند ملی با موفقیت پشت سر گذاشت، تا اینکه ۲۲ دی سال ۱۳۵۴ بهعنوان یک افسر کارآزموده، معاون تیپ سه لشکر ۸۱ زرهی شد و سال ۱۳۵۵ هم به درجه سرهنگی نائل آمده و ۲۲ آذر سال ۱۳۵۷ نیز بهعنوان فرمانده تیپ سه لشکر ۸۱ زرهی منصوب شد.
انقلاب است که آرد گهری چونین پاک...
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به شکرانه استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، خود را وقف دفاع از انقلاب کرد و در سال ۱۳۵۹ قبل از آغاز جنگ تحمیلی، به سمت فرماندهی لشکر ۸۸ زرهی زاهدان منصوب شد. کارنامه «سید مسعود منفرد نیاکی» در دوران دفاع مقدس، مشحون از افتخارات و قهرمانیهای زیادی است. وی به پاس فداکاری و خدمات ارزشمند به جمهوری اسلامی ایران، ۲۰ فروردین سال ۱۳۶۰ به فرماندهی لشکر ۹۲ زرهی اهواز که یگان درگیر با جنگ بود منصوب شد و داشتههای خود را در خدمت جنگ قرار داد.
از فرماندهی لشکرهای ۸۸ و ۹۲ تا جانشینی فرماندهی نیروی زمینی ارتش
شهید «سیدمسعود منفرد نیاکی» همچنین همزمان که سمت فرماندهی لشکر ۹۲ زرهی را برعهده داشت، بهعنوان فرمانده قرارگاه فتح نیز منصوب شد و بارها به قلب دشمن تاخت و شکستهای سنگینی بر پیکره آن وارد آورد و در عملیاتهای بزرگی همچون طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس، والفجر و رمضان خدمت کرد.
وی سپس به واسطه لیاقت و شجاعت وافر خود، طی حکمی از سوی شهید امیر سپهبد «علی صیاد شیرازی»، به سمت جانشینی فرمانده نیروی زمینی ارتش در جنوب منصوب شد و در طراحی عملیاتهای بزرگ رزمی در جنوب نقش مؤثری ایفا کرد.
این شهید گرانقدر، همچنین سال ۱۳۶۳ با کولهباری از تجربیات گرانبها به سمت جانشین اداره سوم سماجا (ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران) منصوب و آماده ایفای مسئولیتهای سنگین و جدید دیگری شد.
شیر «طریق القدس»، «فتح المبین» و «بیت المقدس»، فاتح «خرمشهر»
در عملیات «طریقالقدس» بسیار پرتلاش بود. امیر «جمشیدی» یکی از همرزمان این شهید والامقام گفته است: «شهید نیاکی هم فرمانده لشکر ۹۲ و هم جانشین فرمانده نزاجا در جنوب بود. وی در این عملیات بسیار پرتلاش کار کرد. ایشان مطالبی را که بیان میکند، شناساییهای که انجام شده و... میدیدم که افسری پرتلاش، شجاع و با دانش و علاقمند برای بهدست آوردن موفقیت است.» منفرد از جمله فرماندهان ارتش بود، که در عملیاتهای مربوط به نبرد، حضوری فعال داشت. در دوم دی ماه ۱۳۶۳ با حکم حضرت آیت الله خامنهای (رئیسجمهور وقت) به ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران منتقل و به عنوان جانشین اداره سوم ارتش مشغول به فعالیت شد.
حاضر نشد برای تشییع دختر جوانش جبهه را ترک کند!
در جریان عملیات «بیت المقدس»، با اینکه به هنگام شروع عملیات در تاریخ نهم اردیبهشت ۱۳۶۱، خبر فوت دخترش را به او میدهند، این فرمانده شجاع و متعهد حاضر به ترک جبهههای جنگ نمیشود و میگوید: «آن فرزندم کسانی را دارد که در کنارش باشند ولی من نمیتوانم در این بحبوحه جنگ، فرزندان سرباز خود را تنها بگذارم.»
و با استفاده از طرحهای ابتکاری و نبوغ نظامی خود، نیروهای مسلح را در آزادی خرمشهر، یاری میدهد.
یادداشتی که همیشه در جیب شهید بود
در تاریخ ۶ مردادماه سال ۱۳۶۴ به عنوان نماینده ستاد مشترک ارتش و ناظر عملیات لشکر، در مانور آموزشی لشکر ۵۸ تکاور ذوالفقار، که در شرایط و با مهمات جنگی در حوالی سد کرج اجرا شد، شرکت داشت و در این رزمایش بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. همیشه کارتی در جیب خود به همراه داشت که روی آن نوشته شده بود: «اگر زمانی در حین خدمت، جانم را از دست دادم و قرار شد ارتش مرا به خاک بسپارد، هر جا که برای ارتش راحتتر و ارزانتر است، مرا خاک کند.»
نظر شما