به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، جایگاه پزشکان در جامعه، جایگاهی بسیار مهم و حیاتی است و این جایگاه در بعضی بزنگاهها نظیر موقعیت چند سال پیش که درگیر یک بیماری همهگیر بودیم، بیشتر به چشم میآید. یکی دیگر از مواقعی که میتوان با رصد فضای حاکم به نقش پزشکان و کادر درمان و رسالت آنها در بستر جامعه پیبرد، در خلال جنگ است. در جنگ فوریت خدمات درمانی بیش از هرچیز ارزش پیدا میکند و از این رو همواره میتوان ناگفتههای بسیاری از تجربیات یک پزشک رزمنده را جویا شد
جامعه پزشکی یکی از گروههای کمنام و نشانی است که در جریان هشت سال دفاع مقدس نقش مهم و بیبدیلی در جهت خدمترسانی به رزمندگان، چه در پشت جبهه و چه در مناطق عملیاتی و در بیمارستانهای صحرایی و درمانگاههای شهری جنگزده، ایفا کرد.
علم دنیا با دستاوردهای پزشکان ایران در جنگ، بیگانه بود
برای میرمصطفی سادات که بهعنوان یک پزشک ارتوپد در 8 سال جنگ دفاع مقدس حاضر بود، اتفاقات خاص رخ داد که وی بخشی از آنها را، اینگونه بیان میکند: «جنگ نمیتوانست یک نعمت باشد ولی تجربه بسیار خوبی در آن روزها بدست آوردیم و تکنیکهای پزشکی که دنیا با آن بیگانه بود، توسط جراحان و پزشکان ایرانی، آنهم با تجربه روزهایی سخت و خاص، کشف و تجربه شد.»
بیمارستانهایی که در جنگ ساخته شد، هنوز در تهران تاسیس نشده است
وی ادامه داد: «بعد از جنگ هم بسیاری از مقالات علمی-پزشکی ما در مقالات علمی خارجی دیده شد، درصورتیکه ما با تجربهترین پزشکان را در جنگ داشتیم. حتی در آن زمان بیمارستانهایی ساخته شد که میتوان گفت در حال حاضر در تهران چنین بیمارستانهایی هنوز تاسیس نشده است.»
چمران کاپشن خود را به من داد
این پزشک دوران جنگ تحمیلی که مدتی در تیم شهید دکتر چمران فعال بود، میگوید: «برای اولین بار فقط با یه دست لباس (پیراهن و شلوار) به جبهه رفته بودم. وقتی رسیدم، به شهید چمران گفتند پزشک آمده است تا تیم شما را همراهی کند. شهید چمران آمد و دید من لباس گرم هم، همراهم نیست و کاپشن خود را به من داد.»
فرماندهای که از نیرویش جلوتر بود
وی صحبتهایش را اینگونه ادامه داد: «اگر بخواهم از جاذبه دکتر چمران بگویم، باید به این موضوع اشاره کنم که وی همه را جذب خودش کرده بود. اینکه پای کار بود، همپای نیروی عادی میدوید و همه جا میرفت. از آن تیپ فرماندهانی نبود که عقب بایستند و نیرو را جلو بفرستند. بلکه گاهی خودش از نیرویش جلوتر بود. وقتی میگفتیم آقا دشمن آماده هجوم است، میگفت: باشد، فردا برویم تا ببینیم. خودش میآمد خط موقعیت را میسنجید و اگر لازم بود، بههمراه نفرات معدود همراهش، به درون جبهه دشمن نفوذ میکرد.»
حضور همزمان یک دکتر بیهوشی در 10 اتاق عمل
دکتر سادات در ادامه میگوید: «ما تجربه زیادی نداشتیم و در بحران جنگ تخصص گرفتیم. جراحان بسیاری که در جنگ حضور داشته و دکترهای بیهوشی هم بسیار فداکار بودند. در حالت استاندارد دکتر بیهوشی میتواند همزمان در 1یا 2 اتاق جراحی حاضر شود اما در جنگ یک دکتر بیهوشی گاهی 10 اتاق عمل جراحی را همزمان با بهترین کیفیت پوشش میدادند.»
بدترین خاطره وی از جنگ، مربوط به عملیات کربلای 4 بود: «متاسفانه عملیات لو رفته بود و رزمندههای غواض چون در آب بودند، از ناحیه سر و گردن آسیب دیده بودند. آن روزها را نمیتوان هرگز فراموش کرد.»
از خودگذشتگی بزرگ مجروحان در جنگ
این پزشک دوران جنگ تحمیلی اضافه کرد: «جنگ نفرت میآفریند اما از نگاه پزشکی اگر بخواهیم این واقعه را بررسی کنیم تجربهی زیادی در جنگ به دست آوردیم. ما هنوز در بیمارستانها مجروجان ارتوپدی داریم که در عملیاتهای مختلف مجروح شدند و هنوز آسیب جراحت همراهشان است. جانبازانی بودند که که وقتی میرفتیم بالای سرشان میگفتند حال من خوب است، به نفری که حالش بدتر است، برسید و این از خودگذشتگی بزرگ و غیر قابل وصفی است.»
وی با بیان این مساله که دشمن وقتی خمپاره میزد، ترکشهای این خمپارهها پخش میشد و فقط در یک نقطه خاص اصابت نمیکرد، افزود: «یکی از خاطراتی که میتوانم بگویم این است که خمپاره دقیقا کنار دپوی تسهیلات نظامی برخورد کرد و ما کنار این تسهیلات نظامی درحال استراحت بودیم. آن روزها آنقدر خلوص نیت و عشق وجود داشت که برایمان مهم نبود در چه مکانی هستیم و آیا آنجا امنیت وجود دارد یا نه؟ و الان که فکر میکنم، میبینم کارمان منطقی نبود ولی خلوص رزمندگان بسیار بالا بود.»
داستان پزشکی که اشتباها به پشت جبهه منتقل شد
دکتر سادات در انتها به خاطره جالبی اشاره میکند: «در عملیاتهای آنقدر حجم کار پزشکان و پرستاران زیاد بود که گاهی آنها از خستگی بیهوش میشدند. یک روز و در میان عملیات، یکی از پزشکان از خستگی بسیار کنار رزمندهای که شهید شده بود، افتاده بود و امدادگران فکر کردند که وی هم شهید شده اما بعد از انتقال به پشت جبهه مشخص وی از خستگی زیاد، بیهوش شده و متوجه انتقالش به آمبولانس و پشت جبهه نشده است.»
گفتگو: فاطمه بیرامی
نظر شما