کد خبر 258905
۷ تیر ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰

گزارش «حیات» از شهیدی که یک ملت بود؛

«عاشورای هفتم تیر»؛ آری «بهشتی» بر سر پیمان خود رفت

«عاشورای هفتم تیر»؛ آری «بهشتی» بر سر پیمان خود رفت

ناگهان، وسط صحبتش سکوت کرد، لبخند شیرینی به لبش نشست. گفت: «بچه ها! بوی بهشت می‌آید. شما هم این بو را حس می‌کنید؟» و ناگهان... صدای انفجاری عظیم و آوار و.... «بهشتی» بوی بهشت را شنید و با بهشتیان، به معراج رفت. کربلای «سرچشمه» نقطه وصل او با آسمان شد: «آری! بهشتی بر سر پیمان خود رفت...»

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰، روز عاشورایی بهشتیان انقلاب اسلامی در «کربلای سرچشمه» است و شمع این جمع و سر و سالار این شاهدان پاکباخته، سیدالشهدای انقلاب، «شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی» که جانانه به عهد خود وفا کرد و خونین دل و خندان لب، هدف تیرهای جفا و بلا شد تا نظامش و امامش، به سلامت بماند و خویش را فدای مکتب کرد و خونش، سرمایه تداوم و بقای این مسیر الهی شد.

آن شب، همه نماز را در ساختمان مرکزی دفتر «حزب جمهوری اسلامی» پشت سر «سید انقلاب» و یار و همراه همیشگی «خمینی» اقامه کردند. جلسه، با حضور سران کشور، اعضای حزب، نمایندگان مجلس، وزرای دولت، درباره تورم و بحث جانشین اولین رئیس جمهور ایران بود که از سمت خود برکنار شده بود و چالش‌ها و چشم اندازهای وضعیت سیاسی کشور در ماه های پیش‌رو، و...

اما کسی خبر نداشت که این، آخرین دیدار است و مقتل خونرنگ صادق‌ترین عاشقان و تا چند لحظه دیگر، از تلی از خرابه و خون و خاکستر، شقایقکده‌ای که معراجگاه مرغان مهاجر الی‌الله خواهد شد و پرواز ققنوسان قاف عشق از دل آتش تا ملکوت مهر و معاشقه دوست، از این میعادگاه خونین رقم خواهد خورد تا وسعت بی مرزابدیت، در حالی که صدایش از فراسوی اعصار هنوز به‌گوش می‌رسد که: «ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند» .... و: «الی الرفیق الاعلی»

«عاشورای هفتم تیر»؛ آری «بهشتی» بر سر پیمان خود رفت

نماد تفکر، اخلاق، عقلانیت و مدیریت طراز مکتب

شهید بهشتی، در عمل، در سلوک اجتماعی و در مدیریت مبتنی بر عقلانیت و ضابطه‌مندی برآمده از باور مکتبی، الگوی طراز و راهنمای عمل بود. فصل مدیریت او بر دستگاه قضایی، حزب جمهوری اسلامی و در دوران انقلاب، فصل درخشان تدبیر، تعهد، تقوی، و تکیه بر خرد سیاسی ابداع گر، نوآور،  مدارامحور و مبتنی بر کنش عقلانی بود.

هوشمندی و شم و شناخت منحصربه فرد او در کادرسازی از نیروهای مومن، مخلص، شایسته و انقلابی و در عین حال دارای تخصص علمی در حزب جمهوری اسلامی برای رده های مدیریتی نظام جمهوری اسلامی، ساماندهی به قوه قضاییه و معماری ساختار نوین دستگاه قضایی بر اساس تحولات جامعه و نظام انقلابی و ضرورتها و ضوابط فقهی و شرعی، ارائه الگویی اصیل از اخلاق سیاسی مکتبی، همه و همه از او، بلندایی از فضیلت‌های فکری، اخلاقی، مدیریتی و سلوک عملی می‌پرداخت که او را بحق، در جایگاه دومین شخصیت انقلاب و نزدیکترین یار و همراه امام راحل(ره) نشاند.

راست قامت جاودانه تاریخ...

گفته بود: «ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند» و این سخن او در تاریخ ماند. شکوه مظلومیت او در استقامت و بلندای قامتش برابر همه تیرهای تهمت و تخریب و تردید و تهدید، درخشیدن گرفت و هرچه گذشت، روشن‌تر و آشکارتر شد. در برابر شایعه‌ها و کینه ورزی‌های دشمن، صبورانه فقط خاموش ماند و خالصانه خدمت کرد و گفت: «ماشیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت» چرا که نگاه او به فراسوها و فرداها بود. او فقط امروز را نمی‌دید و برای همین در دفاع از خود هیچ نگفت اما راست قامت، در هجوم تبرها و تیشه‌ها، سرو بلند جاودانگی شد.

«عاشورای هفتم تیر»؛ آری «بهشتی» بر سر پیمان خود رفت

امام خواب دید عبایش سوخته!

همسر شهید مظلوم روایت می‌کند: «نیمه شعبان ماه، ما می‌ خواستیم به اصفهان برای دیدن مادر آقا (دکتر بهشتی) برویم، اما یک روز آقا به دیدن امام رفتند. در بازگشت از ملاقات امام، ایشان بسیار ناراحت بود. از او علت ناراحتیش را پرسیدم. وی گفت امام توصیه کردند که به این مسافرت نروم و از خود بیشتر محافظت بکنم. امام خوابی برای من دیده است. من هر چه از او پرسیدم که خواب امام چه بوده است، ایشان جوابی به من ندادند. نمی‌دانم شاید مصلحت چنین بود. تا اینکه روز ختم آقا، خانم امام به منزل ما آمدند. از ایشان در مورد خواب امام سؤال کردم و ایشان گفتند: امام خواب دیده‌ اند که عبایشان سوخته است، به همین دلیل به آقای بهشتی توصیه کرده بودند که مواظب خود باشند. و گفته بودند: «شما عبای من هستید که در خواب سوخته بود.»

غسل شهادت کرد و از خانه بیرون رفت

دختر شهید مظلوم، از حالات غیر عادی و روحانیت و جذابیت پدر در روز آخر گفته‌ است: «پدرم در آن روز ابتدا غسل شهادت کرد و سپس لباس نو پوشید و از خانه بیرون رفت .همسر شهید مطهری، پیش از شهادت که در یک جلسه سخنرانی پدرم حضور داشت، به اطرافیان خود و از جمله من و مادرم گفته بود نگاه کن ببین چقدر از صورت آقای بهشتی نور می‌بارد که دل من از جمله او یکباره لرزید و بعد گفت: خدا به داد ما برسد و ایشان را برای انقلاب نگه دارد.»

«عاشورای هفتم تیر»؛ آری «بهشتی» بر سر پیمان خود رفت

حاج آقا! امشب چقدر نورانی شدید؟!

مرحوم «فردوسی‌پور» از بازماندگان این حادثه روایت می‌کند: «اول مغرب نماز را به امامت شهید محمدحسین صادقی خواندیم. وقتی بیرون آمدیم، دیدم آقای بهشتی می‌خواهد وضو بگیرد. در صحن حزب، نماز جماعت دیگری تشکیل شد که خوشبختانه عکس آن هم که آخرین عکس آقای بهشتی است، موجود است. در جلسه منتظر نشسته بودیم. من دم در نشسته بودم وقتی آقای بهشتی وارد شد، همه به احترام ایشان بلند شدند و شوخی با ایشان شروع شد. یکی می‌گفت: حاج آقا امشب خیلی نورانی شده‌اید. خیلی زیبا و خوشگل شده‌اید. ایشان هم خندید و گفت: «چشم شما زیبا می‌بیند،‌ من فرقی نکرده‌ام.» ولی واقعا نورانی‌تر شده بود. جلو رفتند و نشستند. پس از اینکه تغییر دستور جلسه به رأی گذاشته شد و همه رأی دادند که درباره انتخاب رئیس جمهور پس از بنی صدر صحبت شود، بحث شد که حالا چه کسی در این باره صحبت کند که به آقای بهشتی رأی داده شد.

پس از تلاوت قرآن، ‌آقای بهشتی پشت تریبون رفت و سخن خود را آغاز کرد و گفت: ما باید ببینیم رئیس جمهور آینده می‌تواند روحانی باشد یا نه؛ آیا نظر امام که فرمودند رئیس جمهور روحانی نباشد، همین است یا فرق کرده و اجازه می دهند. اگر نظر امام فرق کند که غیر روحانی رئیس جمهور بشود، آن فرد را این جلسه باید تعیین و معرفی کند و اگر فرمودند باید روحانی باشد، باز انتخاب آن توسط این جلسه است. مطلب ایشان که به اینجا رسید، ساعت من که کامپیوتری بود روی ۴۰/۸ دقیقه شب ایستاده بود، که همان لحظه انفجار بود...

بچه‌ها! بوی بهشت می‌آید. شما هم می‌شنوید؟!

سخنرانی شهید بهشتی که به اینجا رسید، چون ایشان عادت داشت وقتی صحبتش به جایی حساس از بحث می‌رسید و به اصطلاح معروف گرم می‌شد، مکثی می‌کرد و به شنوندگان دور تا دور جلسه نگاهی می‌کرد که چقدر با صحبت او همراه هستند و بعد بحث را ادامه می‌داد. در این میان، یک دفعه به جمعیت گفت: «بچه‌ها بوی بهشت می‌آید. آیا شما هم این بو را استشمام می‌کنید؟» پس از این جمله بود که دیگر ما نفهمیدیم قضیه چه شد. این قدر انفجار شدید و سریع بود که هیچ کس از بازماندگان این فاجعه از لحظه انفجار چیزی به یاد ندارند...»

شهدایی که با بهشتی پر کشیدند

در نهم تیر ماه سال ۱۳۶۰ پیکرهای مطهر شهید بهشتی و دیگر شهدای حادثه تروریستی هفتم تیر با حضور مردم عزادار تهران از مقابل مجلس شورای اسلامی تشییع شد.

اسامی شهدای جلسه حزب جمهوری اسلامی ایران بدین شرح بود:

۱- آیت الله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی، رییس دیوان عالی کشور

۲- رحمان استکی، نماینده‌ی مردم شهرکرد

۳- دکتر سید محمد باقری لواسانی، نماینده ی مردم تهران

۴- دکتر سیدرضا پاک نژاد، نماینده ی مردم یزد

۵- علیرضا چراغ زاده دزفولی, نماینده ی مردم رامهرمز

۶- حجت الاسلام غلامحسین حقانی، نماینده ی مردم بندرعباس

۷- حجت الاسلام محمد علی حیدری، نماینده ی مردم نهاوند

۸- حجت الاسلام سید محمد تقی حسینی طباطبایی، نماینده ی مردم زابل

۹- عباس حیدری، نماینده ی مردم بوشهر

۱۰- دکتر سید شمس الدین حسینی نایینی، نماینده ی مردم نایین

۱۱- سید محمد کاظم دانش، نماینده ی مردم شوش و اندیمشک

۱۲- علی اکبر دهقان، نماینده ی مردم تربت جام

۱۳- دکتر عبدالحمید دیالمه، نماینده ی مردم بوشهر

۱۴- حجت الاسلام دکتر غلامرضا دانش آشتیانی، نماینده ی مردم تفرش و آشتیان

۱۵- حجت الاسلام سید فخر الدین رحیمی، نماینده ی مردم ملاوی لرستان

۱۶- سید محمد جواد شرافت، نماینده ی مردم شوشتر

۱۷- میربهزاد شهریاری، نماینده ی مردم رودباران

۱۸- حجت الاسلام محمد حسین صادقی، نماینده ی مردم درود و ازنا

۱۹- دکتر قاسم صادقی، نماینده ی مردم مشهد

۲۰- حجت الاسلام سید نور الله طباطبایی نژاد ، نماینده ی مردم اردستان

«عاشورای هفتم تیر»؛ آری «بهشتی» بر سر پیمان خود رفت

۲۱- حجت الاسلام حسن طیبی، نماینده ی مردم اسفراین

۲۲- سیف الله عبدالکریمی، نماینده ی مردم لنگرود

۲۳- حجت الاسلام عبدالوهاب قاسمی، نماینده مردم ساری

۲۴- حجت الاسلام عمادالدین کریمی، نماینده ی مردم نوشهر

۲۵- حجت الاسلام محمد منتظری، نماینده ی مردم نجف آباد

۲۶- عباسعلی ناطق نوری، نماینده ی مردم نور

۲۷- مهدی نصیری لاری، نماینده ی مردم لارستان

۲۸- حجت الاسلام علی هاشمی سنجانی، نماینده ی مردم اراک

۲۹- دکتر حسن عباسپور، وزیر نیرو

۳۰- دکتر محمد علی فیاض بخش، وزیر مشاور و سرپرست سازمان بهزیستی کشور

۳۱- دکتر محمود قندی، وزیر پست و تلگراف و تلفن

۳۲- موسی کلانتری ،وزیر راه و ترابری

۳۳- دکتر جواد اسد اله زاده ،معاون بازرگانی خارجی وزارت بازرگانی

۳۴- عباس ارشاد، معاون دفتر آموزش سازمان بهزیستی

۳۵- مهدی امین زاده ، معاون بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی

۳۶- محمد صادق اسلامی، معاون پارلمانی و هماهنگی وزارت بارزگانی

۳۷- مهندس محمد تفویضی زواره، معاون وزارت راه و ترابری

۳۸- دکتر هاشم جعفری معیری، معاون امور مالی وزارت بهداری

۳۹- ایرج شهسواری، معاون وزارت آموزش و پرورش

۴۰- عباس شاهوی ، معاون وزارت بازرگانی

۴۱- دکتر حسن عضدی، معاون وزارت فرهنگ و آموزش عالی

۴۲- حبیب الله مهمانچی، معاون امور پارلمانی و هماهنگی وزارت کار

۴۳- غلامعلی معتمدی، معاون رفاه تعاون وزارت آموزش و پروش

۴۴- سید کاظم موسوی، معاون وزارت آموزش و پرورش

۴۵- حسن اجاره دار (حسنی)، عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و سردبیر نشریه ی عروة الوثقی

۴۶- عباس ابراهیمیان، عضو حزب جمهوری اسلامی

۴۷- حجت الاسلام علی اکبر اژه ای، عضو دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی

۴۸- علی اصغر آقا زمانی، عضو حزب جمهوری اسلامی

۴۹- محمود بالاگر، عضو حزب جمهوری اسلامی

۵۰- حسن بخشایش، عضو حزب جمهوری اسلامی

۵۱- محمدپور ولی ، عضو حزب جمهوری اسلامی

۵۲- رضا ترابی، عضو حزب جمهوری اسلامی

۵۳- مهندس مهدی حاجیان مقدم، مسؤول آموزش واحد مهندسین حزب جمهوری اسلامی

۵۴- محمد خوش زبان،  عضو حزب جمهوری اسلامی

۵۵- علی درخشان، عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی

۵۶- جواد سرافراز ، عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی

۵۷- حجت الاسلام حسین سعادتی ، عضو حزب جمهوری اسلامی (مسؤول آموزش شهرستان ها)

۵۸- حبیب الله مهدی زاده طالعی ، عضو حزب جمهوری اسلامی

۵۹- سید محمد موسوی فر، عضو حزب جمهوری اسلامی

۶۰- محسن مولایی، عضو حزب جمهوری اسلامی

۶۱- جواد مالکی، عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی

۶۲- حجت الاسلام عبدالحسین اکبری مازندرانی ساروی، عضو هیأت پنج نفره ی کشاورزی منطقه ی مازندران

۶۳- مهندس حسین اکبری، مدیرعامل بانک کشاورزی

۶۴- مهندس هادی امینی، عضو واحد مهندسین حزب مهندسین اسلامی

۶۵- سید محمد پاک نژاد، عضو هیأت مدیره ی چوب و کاغذ

۶۶- محمد رواقی، مدیر شرکت فرش ایران

۶۷- مهندس توحید رزمجو، عضو هیأت مدیره ی گروه صنعتی ملی

۶۸- علی اکبر سلیمی جهرمی، دبیر کل سازمان امور اداری و استخدامی

۶۹- جواد سرحدی، مدیرعامل سازمان تعاون مصرف شهر و روستا

۷۰- محمد حسن محمد عینی

۷۱- حبیب مالکی، فرماندار ایرانشهر

۷۲- مهندس محمد علی مجیدی ، مشاور عمرانی وزارت کشور

این حادثه شش روز پس از عزل بنی‌صدر از ریاست‌جمهوری صورت گرفت. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیت‌الله خامنه‌ای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.

«عاشورای هفتم تیر»؛ آری «بهشتی» بر سر پیمان خود رفت

بهشتی، یک ملت بود

شهید بهشتی به فرموده امام امت به تنهایی یک ملت بود برای ملت ما و این جمله خود گویای عظمت و بزرگی مردی است که تمام توان علمی و قدرت اجرایی و بالاتر از آن، آبرو و حیثیت و عمر و جان خود را برای انقلاب مصروف داشت و در این راه از هیچ چیزی فروگذاری نکرد.

امام خمینی (ره) در پیامی به مناسبت شهادت شهیدبهشتی وی را شهید مظلومی نامیدند که خاری بود در چشم دشمنان اسلام و فرمودند که ملت ایران در این فاجعه بزرگ ۷۲ تن بی گناه به عدد شهدای کربلا از دست داد.

مقام معظم رهبری نیز درباره آن شهید عزیز فرمودند بهشتی مظلوم زیست و مظلوم رفت، به خاطر اینکه در دوران زندگی اش کسی به عمق و والایی شخصیت این مرد پی نبرد. شهیدبهشتی واقعا یک انسان برجسته‌ای بود در همه ابعاد.

حضرت آیت ‎الله خامنه‌‎ای، همچنین درخصوص شخصیت آیت‌الله بهشتی و ارزش وجودی این شهید فرمودند، «شهید بهشتی مجموعه‌ای از خصلت‌های پسندیده و نیک بودند و من شخصاً تا به‌حال فردی مثل آقای بهشتی در گذشته و در حال ندیده‌ام. شهادت آقای بهشتی واقعاً مکمل شخصیت ایشان بود و مرگ طبیعی مسلماً برای ایشان ناچیز بود. وقتی آقای بهشتی زنده بودند، از همه توان و ظرفیت خودشان برای اعتلای اسلام استفاده کردند و شهادتشان هم همین‌گونه و برای اعتلای اسلام مؤثر بود.

مثل روح گل شکفت و مثل بوی گل پرید...

آمد از لبخند باران ، آمد از اشراق رود
مردی از آئینه روشن‌تر ، صداقت تار و پود

کیست این مجنون عاشق؟ کیست این روح غریب؟
کیست این اندوه پرپر؟ کیست این داغ کبود؟

یک سر ِ سبز و زبانی سرخ، جانی شعله‌ور
سهم این ققنوس آتش نوش طوفان گرد بود

مثل روح گل شکفت و مثل بوی گل پرید
تا که دل بستیم بر او ، داغ او آمد فرود

مردی از خواب زمین کوچید، یک شب ناگهان
آسمان را خواب دید و شد پرستو... پر گشود

این « غزل - آتش » فقط یک جرعه از اندوه اوست
آه اگر می‌شد بنوشم داغ او را، رود، رود ...

تا زبانی سرخ دارد عشق در کام جنون
از « بهشتی » می‌توان، با لهجه‌ی غیرت سرود

شاعر: رضا اسماعیلی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha