کد خبر 258898
۶ تیر ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۰

«حیات» گزارش می‌دهد؛

ولادت پرسعادت «کاظم آل محمد(ص)»؛ بارگهت کاظمین، چون حرم کبریاست...

ولادت پرسعادت «کاظم آل محمد(ص)»؛ بارگهت کاظمین، چون حرم کبریاست...

ظلمت خفقان هارونی را خسته کرد، سیاهی شب‌های زندان را از رو برد، از این محبس، به آن سیاهچال، از این غربت، به آن زنجیر... خواستند این نور خدایی را در پشت سلول‌ها خفه کنند، اما طلعت نامش چراغ قبیله حق شد و شیعه از این مظلومیت و اسارت، عزت و آبرو گرفت... آری: «بارگهت کاظمین، چون حرم کبریاست...»

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، بیستم ذی الحجه 128 هجری، بین مکه و مدینه، نوری از مطلع کرامت غیب، آفتابی شد و آفاق دو جهان را به جلوه جانانه اش نورافشان و آینه بندان کرد، که چراغ چشم شیعه و پشت و پناه هدایت و پرچم فضیلت مکتب اهل بیت(ع) شد و حیات مبارکش بلندای بندگی و تجسم توحید بود. حضرت «موسی بن جعفر الکاظم(ع)» هفتمین نجم آسمان امامت و نهمین نخلبند گلشن عصمت، در چنین روزی عالم خاک را به قدوم افلاکی‌اش، آبرو داد و قبله حاجات عالمیان شد.

ما عاشقان مذهب موسی بن جعفریم...

حضرت موسی بن جعفر (ع) (۱۲۸ـ۱۸۳ ق) مشهور به «امام کاظم»، امام و مقتدای هفتم شیعه است که پس از شهادت پدر بزرگوارش امام جعفر صادق (ع) به مقام امامت رسید و از سال ۱۴۸ تا ۱۸۳ قمری به مدت ۳۵ سال رهبری شیعیان را بر عهده گرفت.کنیه آن امام همام، «ابوالحسن اول» و «ابوابراهیم» و «ابوعلی» بود و القاب آن حضرت، عبارتند از: «کاظم»، «عبد صالح»، «نفس زکیه»، «زین المجتهدین»، «وفیّ»، «صابر»، «امین» و «زاهر». گفته شده «کاظم» بواسطه کظم غیظ و چشم‌ پوشی که از ستمگران می‌کرد به ایشان اطلاق شد. «ربیع بن عبدالرحمن» گفت: «بخدا قسم موسی بن جعفر (ع) از کسانی بود که آثار جلالت و کمال دانش و اطلاع از حقایق عالم در چهره‌اش دیده می‌شد.»

ولادت پرسعادت «کاظم آل محمد(ص)»؛ بارگهت کاظمین، چون حرم کبریاست...

وارث امامت در سیاهترین عصر ظلمت

امام کاظم (ع) پس از شهادت پدر بزرگوارشحضرت صادق آل محمد (ع) در سال ۱۴۸، در زمان «منصور دوانیقی» از سفاکترین خلفای عباسی، امامت را عهده‌ دار شد. منصور در سال ۱۵۸ در مکه مرد. جانشین او تا سال ۱۶۹ فرزندش «مهدی عباسی» بود. پس از آن، یک سال «هادی عباسی» خلافت کرد و آنگاه «هارون الرشید» به خلافت رسید که امام در سال ۱۸۳ به دست او به شهادت رسید.

دورانی که امام کاظم (ع) در آن زندگی می‌کرد، مصادف با نخستین مرحله استبداد و ستمگری حکام عباسی بود. این اعمال فشار از زمان امام صادق علیه السّلام آغاز شد و تا زمان امام رضا(ع)  که دوره خلافت مامون بود، با شدّت هر چه تمام تر ادامه یافت. فشار سیاسی عباسیان در دوره‌ای آغاز شد که پیش از آن امام باقر و امام صادق (ع) با تربیت شاگردان فراوان، بنیه علمی و حدیثی شیعه را تقویت کرده بودند و جنبشی عظیم در میان شیعه پدید آورده بودند. رسالت امام موسی کاظم (ع) آن بود تا در این حرکت علمی، توازن و تعادل فکری را میان شیعیان برقرار کنند.

عصر امام کاظم (ع) دوران بسیار سختی برای شیعیان بود و در این دوران حرکتهای اعتراض‌آمیز متعددی از ناحیه شیعیان و علویان نسبت به خلفای عباسی صورت گرفت. در واقع مهمترین رقیب عباسیان، علویان بودند و طبیعی بود که حکومت، آنان را سخت تحت نظارت و فشار قرار دهد.

این وضعیت موجب می شد که امام کاظم غالبا راه تقیه را در پیش گیرد تا تشکل شیعه و رهبری آنها را به طور پنهانی اداره کنند. طبعا این وضعیت سبب می‌شد تا تاریخ نتواند از حرکات سیاسی امام، ارزشیابی دقیقی به عمل آورد. به همین خاطر اسناد تاریخی در این مورد اندک است. با این حال نمونه ‌هایی از مبارزه امام و برخورد او با دستگاه حاکم عباسی نقل شده است.

از آن جمله‌ تاکید بر عدم مشروعیت نظام حاکم و عدم همکاری با آن. به عنوان نمونه، زمانی که «صفوانبن مهران» به عنوان یک شیعه خدمت امام کاظم مشرف شد، آن حضرت به او فرمودند: همه کارهای تو نیکو و زیبا است، جز یک کار. صفوان پرسید: ای فرزند رسول خدا! آن چیست؟ امام فرمود: این که شترهایت را به هارون کرایه می‌دهی. صفوان گفت: من شترهایم را برای لهو و صید و امثال آن به وی کرایه نمی‌دهم، بلکه تنها برای سفر حج این کار را انجام می‌ دهد. در این کار او خودش هم مباشرتی ندارد بلکه دیگران را برای آن اجیر می ‌کند. امام فرمود: آیا به نظر تو کرایه دادن شترانت به آنها صحیح است؟ صفوان گفت: آری. امام فرمود: آیا دوست داری آنها تا انقضای مدت کرایه و پس دادن شترانت زنده بمانند؟ صفوان گفت: آری. امام فرمود: هر کس بخواهد آنها زنده بمانند، در صف آنان قرار می‌ گیرد و هر کس که از آنها باشد داخل جهنم می ‌شود. پس از آن، صفوان تمامی شتران خود را فروخت و وقتی هارون از علت این کار پرسید، جواب داد: دیگر پیر شده‌ام و غلامانم چنانکه باید به این کار نمی ‌رسند. هارون گفت: می‌ دانم به اشاره چه کسی شترانت را فروخته‌ای؛ موسی بن جعفر!

ولادت پرسعادت «کاظم آل محمد(ص)»؛ بارگهت کاظمین، چون حرم کبریاست...

وارث دانشگاه بزرگ علمی و معرفتی شیعه

امام موسی کاظم (ع) از همان کودکی در مجلس درس پدر، که مؤسس و رئیس دانشگاه جعفری است، جانش را از سرچشمه علوم و معارف اصیل اسلامی سیراب می‌کرد و در بحث های علمی شرکت می جست و در عین ناباوری اطرافیان، اهل بحث و منطق و قادر به اثبات مباحث دشوار و معضل علمی بود و این موجب محبوبیت آن حضرت نزد امام جعفر صادق و اصحاب بود.

مساله امامت این کودک بعد از امام جعفر صادق (ع) و جانشینی رسول الله (ص) و هادی و راهنما بودن او محبوبیتی مضاعف نزد پدر به وجود آورده بود. امام موسی کاظم (ع) پس از پدر بزرگوارش، نهضت علمی او را دنبال کرد و پیروانش را که پراکنده شده بودند، از نو گرد هم آورد و به مجلس درس آنها سر و سامان داد. البته وضعیت برای این اقدام امام مساعد نبود، اما او از هر فرصت و امکانی برای تحقق این هدف سود می جست و لحظه ای از تلاش و کوشش باز نایستاد و در راه تکامل جنبش علمی و نهضت فرهنگی اسلام تلاش کرد و صدها محدّث و مفسر و مبلّغ تربیت کرد و به کمک آنها توانست از مکتب تشیع پاسداری کند و حرکت آن را تداوم بخشد.

پرچمدار هدایت و اصالت مکتب در عصر انحرافات فکری- کلامی

در دوران امامت امام کاظم (ع) علاوه بر چند نفری که ادعای امامت کردند، فرقه‌هایی نیز ادعای امامت داشتند و برخی از آنها معتقد بودند که امام در جایگاه پیامبر یا خدا قرار دارد، بعضی نیز مسائل دینی را منکر می‌شدند و می‌گفتند اگر کسی امام را بشناسد دیگر نیازی نیست که نماز بخواند یا روزه بگیرد. این فرقه‌های انحرافی دردسرهایی را برای شیعیان ایجاد می‌کردند و حکومت‌های جور، این فرقه‌ها را بهانه کرده و به کشتن و سرکوب شیعیان می‌پرداختند. در حالی که این اعتقادات انحرافی مربوط به فرقه‌های خاص بود و امام نیز با آنان مخالفت و مبارزه می‌کردند و در مجالس مختلف منحرف و دروغگو بودن آنها را برای مردم تبیین می‌کردند.

از جمله اقدامات امام، جا انداختن تفکر مبارزه با خلفا و سلب مشروعیت از حکام جور زمانه بود. هر کدام از فرزندان و یاران امام به یک منطقه رفتند و این تفکر مبارزه را بسط و گسترش دادند. در نتیجه این تلاش‌ها، در مدت کوتاهی این تفکر تبدیل به یک تفکر اصیل شد و سادات موسوی توانستند در برخی مناطق حکومت‌های محلی را به لحاظ فکری و رفتاری پشتیبانی کنند. فرزندان امام کاظم (ع) به هر منطقه‌ای که وارد می‌شدند مورد استقبال مردم قرار می‌گرفتند و به دلیل شخصیت برجسته و کرامتی که داشتند، از جایگاه معنوی خاصی در میان شیعیان برخوردار بودند.

ولادت پرسعادت «کاظم آل محمد(ص)»؛ بارگهت کاظمین، چون حرم کبریاست...

میلاد پرسعادت و بابرکت این امام هدایت و رحمت، اسوه مظلومیت و غربت، و باب الحوائج خاندان فضیلت و کرم، بر همه شیعیان و شیفتگان این مکتب نور و نجات، مبارک باد.

مژده‏ ی میلاد تو، نفحه ی باد صباست
رایحه ‏ی یاد تو با دل ما آشناست

آمدی و باب هر حاجت دلها شدی
باب حوائج تویی، نام تو ذکر خداست

عرش الهی اگر، جلوه گه حق بود
بار گه‌ات کاظمین، چون حرم کبریاست

قبله ی قدوسیان، کوی مصفای تو
نام دل آرای تو، کعبه ی حاجات ماست

یوسف زهرایی و گوشه ‏ی زندان و چاه
کنج سیه چال تو، به غصه ات مبتلاست  

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha