کد خبر 258411
۴ تیر ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۵

«حیات» در گزارشی بررسی کرد؛

شهید سردار «علی هاشمی»؛ آفتاب «هور»، قاف غربت مردان «خیبر»

شهید سردار «علی هاشمی»؛ آفتاب «هور»، قاف غربت مردان «خیبر»

«دشمن که به خوزستان حمله کرد، همه جا دنبالش می‌گشتند و هر کسی را اسیر می‌کردند، درباره او می‌پرسیدند. اسم شهید «علی هاشمی»، سردار جوان خوزستانی اهل اهواز، فراموش نخواهد شد. او حقیقت را فهمید، توطئه‌ دشمن را شناخت، و ایستاد...» این وصف مقام معظم رهبری است از سردار حماسه‌سازی که هنوز ناشناخته و غریب مانده است...

به گزارش گروه فرهنگی حیات، سردار رشید جبهه‌های جنگ تحمیلی، شهید «علی هاشمی» در تاریخ ۱۰ دی‌ماه ۱۳۴۰ در شهر اهواز، در محله عامری، به دنیا آمد و روز چهارم تیرماه سال ۱۳۶۷، به همراه یارانش سال‌ها در نیزاره‌های هور در گمنامی ماندند؛ خانواده و همرزمان‌شان در کوچه‌های غربت پی او و یارانش گشتند، تا اینکه در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۸۹ و پس از ۲۲ سال، پیکرهای پاکشان به آغوش خانواده بازگشتند و بهشتی دیگر آفریدند.

روی در خانه‌اش نوشته بود: «آموزش قرآن صلواتی»

پدر شهید «علی هاشمی» از اهالی روستای مویلحه هواشم، از توابع شهرستان باوی بود. دوران کودکی و نوجوانی او در محله حصیرآباد، شهر اهواز سپری شد. در همان دوران نوجوانی به مسجد عشق می‌ورزید. مادر می‌گوید علی تا آخر شب در مسجد می‌ماند و با علاقه بسیار مسجد را تمیز و جارو می‌کرد. روی درب منزل نوشته بود آموزش قرآن صلواتی.

یا در خانه بود یا در مسجد یا میدان فوتبال. کاپیتان تیم شهباز و یکی از اعضای اصلی تیم بود. و در مدرسه از شاگردان ممتاز و زرنگ بود و حتی به بچه‌های محله درس می‌داد. علی مسافت منزل تا مدرسه را که بسیار طولانی بود پیاده می‌رفت و پول‌هایش را پس‌انداز می‌کرد و زمانی که مادر پول نیاز داشت علی همه آنها را به مادر می‌داد تا خرج کند. در جریان مبارزات انقلابی، بسیار فعال بود و چندبار توسط ساواک دستگیر شد.

شهید سردار «علی هاشمی»؛ آفتاب «هور»، قاف غربت مردان «خیبر»

خودش را برای بورسیه شدن در دانشگاه‌های آمریکا آماده می‌کرد که....

علی هاشمی در عرصه‌های علمی هم موفق بود. در رشته پزشکی دانشگاه مشهد قبول شد. داشت خودش را برای بورسیه شدن در دانشگاه‌های آمریکا آماده می‌کرد، که... جنگ فرا رسید و تقدیری دیگر برای او رقم خورده بود... او باید بجای رفتن به آمریکا، خورشید «خیبر» و ماه «هور» می‌شد!

خانواده‌اش در این رابطه می‌گویند: «در رشته دندانپزشکی قبول شده بود و باید خودش را آماده می‌کرد. همه خوشحال بودیم که ناگهان گفت: من به دانشگاه نمی‌روم زیرا این انقلاب به من و امثال من نیاز دارد. خود جبهه بهترین دانشگاه است و ان‌شاءالله بعد از اتمام جنگ به تحصیل ادامه خواهم داد و دیگر هیچ وقت درس خواندن دانشگاه او را ندیدیم.»

مانع سقوط «اهواز»، فاتح «خرمشهر»

با شکل‌گیری یگان‌های رزم سپاه پاسداران، شهید هاشمی مأمور تشکیل تیپ ۳۷ نور شد و با آغاز جنگ، فرمانده یکی از محورهای سپاه در جبهه‌ها بود. در روزهای نخست جنگ و پیشروی سریع نیروهای ارتش عراق به عمق استان خوزستان، هاشمی در جایگاه فرمانده تیپ ۳۷ نور، اقدام به رهاسازی آب موجود در کانال سلمان، به منطقه کرخه کور بوده و از پیشروی بیشتر نیروهای ارتش عراق به حمیدیه و به طبع آن، از سقوط اهواز جلوگیری کرد. تیپ ۳۷ نور به فرماندهی هاشمی در عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر نیز شرکت داشت و توانست محور منطقه غرب خوزستان را آزاد و از نیروهای عراقی پاکسازی کند.

شهید سردار «علی هاشمی»؛ آفتاب «هور»، قاف غربت مردان «خیبر»

طراح عملیات «خیبر»

هاشمی پس از عملیات بیت‌المقدس، با حکم فرماندهی وقت کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مامور به تشکیل قرارگاه سری نصرت به منظور شناسایی منطقه عمومی هورالهویزه (جزایر مجنون) شد. پس از این انتصاب، کار خود را به منظور شناسایی منطقه عمومی هورالهویزه (جزایر مجنون) آغاز کرد که این شناسایی ها منجر به اجرای عملیات‌های مهمی چون خیبر و بدر شد. در شرایطی که عملیات‌های نظامی ایران به بن بست رسیده بود، قرارگاه نصرت توانست منطقه هورالهویزه و جزایر مجنون را برای عملیات آماده کند.

علی هاشمی و همراهانش در قرارگاه نصرت کار عظیم و ماندگاری را رقم زدند و یکی از عملیات‌های بزرگ جنگ در سوم اسفند سال ۶۲ در این منطقه به اجرا در آمد که نام خیبر را به خود گرفت و در سال بعد (۶۳) نیز عملیات دیگری در این منطقه به نام بدر انجام شد. در واقع یکی از جبهه های فعال عملیاتی ایران علیه رژیم بعث عراق منطقه هورالهویزه بود که شهید علی هاشمی آن را طراحی کرد.

شهید سردار «علی هاشمی»؛ آفتاب «هور»، قاف غربت مردان «خیبر»

عملیات فریبی که منجر به فتح عظیم «فاو» شد!

قبل از انجام عملیات والفجر ۸ که به فتح فاو منجر شد، علی هاشمی اقداماتی برای فریب نیروهای عراقی انجام داد تا توجه عراق را از فاو به هور جلب کند. به عنوان مثال او دستور می‌داد روزها چندین کامیون از ستاد به سمت هور حرکت کنند (او این کامیون‌ها را شبانه برمی‌گرداند). به علاوه تعداد زیادی سنگر در هور ساخت تا وانمود کند قرار است نیروهای زیادی در منطقه هور مستقر شوند.

ضمن اینکه شکل برخی سنگرها را با لوله‌های پولیکا به گونه‌ای طراحی کرد که در تصاویر هوایی شبیه تانک به نظر برسند. تحرکات تصنعی در قرارگاه نصرت (واقع در هور) این تصور را برای عراق پدید آورد که حمله اصلی قرار است از جانب هور انجام شود. لذا هنگام شروع حمله به فاو، عراق تا مدتی از پاتک جدی خودداری کرد. بخشی از نیروهای عراقی مستقر در منطقه فاو هم به نزدیکی هور منتقل شدند تا جلوی حمله‌ای که تصور می‌شد از ناحیه هور قرار است آغاز شود، را بگیرند.

شهید سردار «علی هاشمی»؛ آفتاب «هور»، قاف غربت مردان «خیبر»

مگر از روی نعش من رد شوند!

خرداد و تیرماه ۶۷ وضعیت جبهه ها تغییر کرد و تمام دنیا پشت سر صدام قرار گرفت تا با حمایت از او جنگ به نفع عراق پایان داده شود. حتی مجوز استفاده از سلاح‌های غیر متعارف و شیمیایی را به او دادند. علی هاشمی و یارانش که مسئول حفظ جزایر مجنون بودند، با حمله همه جانبه عراق مواجه شدند. در تیرماه ۱۳۶۷ دشمن برنامه وسیعی برای بازپس گیری جزایر مجنون انجام داد. یک شب قبل از تک دشمن به جزایر در نشستی در جمع رزمندگان و فرماندهان گفت: «دشمن باید از نعش من رد بشود تا بتواند جزایر را بگیرد، اگر دشمن جزایر را بگیرد من بر نمی‌گردم.»

شهید سردار «علی هاشمی»؛ آفتاب «هور»، قاف غربت مردان «خیبر»

خورشید «خیبر» بازهم گل کرد در «هور»...

هر چقدر فرماندهان به ایشان اصرار می‌کردند که به عقب برگردد، قبول نمی‌کرد و می‌گفت: «تا یک نفر هم در جزایر باشد من عقب نمی‌آیم. بیایم عقب به مردم چی بگویم. بگویم بچه‌های‌تان را رها کردم و برگشتم؟!» حس مسئولیت‌پذیری او اجازه عقب آمدن نمی‌داد. فرماندهان یگان‌های تحت امر را برای عقب نشینی شخصاً هدایت کرده و مرتب سفارش می‌کرد که مراقب باشید کسی جا نماند. حضور او باعث نجات هزاران رزمنده از خطر اسارت شد. پیش‌بینی‌اش درست از آب درآمد: آخرین کسی بود که از جزایر خارج شد، همانطور که سال ۶۲ اولین کسی بود که پا در جزایر گذاشت!...

خبر رسید هلی کوپترهای عراقی در جزیره نشستند. دشمن، نیزارها را آتش زد. حاج علی و همراهان سراسیمه از قرارگاه خارج شدند و در نیزارها پناه گرفتند و دیگر از آن‌ها خبری نشد.

شهید سردار «علی هاشمی»؛ آفتاب «هور»، قاف غربت مردان «خیبر»

راز غربت شگفت «سردار هور»

تا سالیان درازی که صدام بر مسند قدرت بود، انتظار می‌رفت که علی هاشمی زنده از چنگال رژیم بعث عراق آزاد شود چراکه هنوز به طورقطعی، مشخص نبود پس از مفقود شدن، چه سرنوشتی پیدا کرده است. ابهام در مورد شهادت یا زنده بودن علی هاشمی باعث شد که هم خانواده این سردار نام‌آور و هم سپاه، علاقه‌ای به مطرح کردن نام او نداشته باشند تا در صورت زنده بودن وی، رژیم بعث عراق مانع از آزادی‌اش نشود و یا با طرح شهادت او در صورت زنده بودن، صدام او را به شهادت نرساند. اما پس از سقوط رژیم بعث عراق و در پی تفحص‌هایی که انجام شد، احتمال شهادت علی هاشمی قوت گرفت.

و سرانجام پس از ۲۲ سال، در سال ۱۳۸۹، پس از تفحص پیکر شهدا، پیکر این سردار شهید به همراه سه تن از یاران وفادارش پیدا شد و یوسف هور به خانه بازگشت. پس از ۲۲ سال انتظار، خبر رسید سردار گمنام هور، سردار گمنام خیبر و بدر در همان نیزاره‌های هور شهید شده است. او در حالی که شالی سبز به پهلو بسته بود، بازگشت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha