به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، نهم ذیحجه الحرام، روز «عرفه» است؛ روزی که پس از شبهای مبارک «قدر»، جلوهگاه کرامات معبود است و مطلع معارج سر سجود در منتهای معنی وجود. روزیکه حاجیان کعبه عشق و زائران کوی دوست، در سفر سالکانه خود، پس از احرام بستن و لبیک گفتن، مناسک حج را از وقوف در عرفات عرفان و جبل الرحمهی رحمت بیکران حق، به مشعر شعور و رمی شیطانهای درون و بیرون و سپس به قربان شدن و بیتوته در منا پیوند میزنند تا محرم و مقیم قبله جان شوند.
وقوف در صحرای عرفات؛ تجلی «حضور» در ساحت «شهود»
زائر کوی دوست، اگر بخواهد به مقام ضیوف الرَّحمن نایل آید و به بارگاه الهی مشرف شود، باید پس از کسب شایستگی لازم به حرم وارد شود، پس حاجی بعد از احرام از حرم و از شهر مکه خارج شده و برای انجام دومین عمل حج، عازم صحرای عرفات شود.
حاجی به قصد امتثال امر الهی و تقرّب به خالق هستی و خالصاً لله از زوال ظهر روز نهم تا غروب آفتاب باید در عرفات بماند و با دعا، مناجات و راز و نیاز، شایستگی لازم را برای ورود به حریم حرم در خود ایجاد کند. این وقوف در صحرایی وسیع و خشک و خالی، که سراسر پوشیده از دیگر انسانهاست، انعکاس صحنهای از صحرای محشر و قیامت کبری در زمین است و میعادگاهی برای دیدار انسان با حقیقت خویش؛ در جایی دور از همه آنچه یادآور زندگی مادی و زمینی و تعلقات و عادات است.
«عرفات»؛ سرزمین آشنایی و اعتراف
این آمادگی برای ورود به خانه خدا، در کجا باید ایجاد شود؟ باید بیرون از حرم باشد. جاهای بسیاری بیرون از حرم است، کدام نقطهی بیرون از حرم؟ عرفات...
اما عرفات، کجاست؟ سرزمینی است که حضرت آدم و حوا بعد از هبوط به زمین، یکدیگر را در این سرزمین شناختند. حضرت ابراهیم(ع) مناسک حج را از حضرت جبرئیل در این نقطه آموخت و در شب نهم ذیحجه، نسبت به فرمان ذبح فرزندش اسماعیل از جانب پروردگار، معرفت یافت.
به نقل از «کافی»، از امام صادق (ع) سؤال شد: عرفات را چرا عرفات نامیدهاند؟ حضرت فرمود: «جبرئیل، حضرت ابراهیم را روز عرفه به این مکان آورد، چون ظهر فرا رسید، جبرئیل گفت: ای ابراهیم! به گناه خود اعتراف کن و مناسکت را بیاموز! چون جبرئیل گفت اعتراف کن! این سرزمین عرفات نامیده شد».
پس این گوشه از زمین، دیار آشنایی و میعادگاه معرفت است و خلوتگاه عارفانهی بندهی بریده از خویشتن و جهان و از همه چیز و همه کس و همه جا، بندهی مقر و معترف به گناه، بندهی خالصشده و خلوتکرده با معشوق...
عظمت «عرفه» در کلام معصومین (ع)
رسول خدا(ص): «إنَّ اللَّهَ یُباهِی مَلائِکَتَهُ عَشِیَّهَ عَرَفهَ بِأهلِ عَرَفَهَ فَیَقولُ: اُنظُروا إلی عِبادی أتَونی شُعثاً غُبراً:
خداوند در غروب عرفه نزد فرشتگانش به اهل عرفه میبالد و میگوید: بندگانم را بنگرید که ژولیده و غبار آلود، نزد من آمدهاند.»
امام صادق (ع): «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلی قابِلٍ اِلاَّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ
کسی که در ماه رمضان بخشیده نشود، تا سال آینده بخشیده نخواهد شد، مگر اینکه عرفه را درک کند.»
رسول مکرم(ص): «أعظَمُ أهلِ عَرَفاتٍ جُرماً مِنِ انصَرَفَ و هُوَ یَظُنُّ أنَّهُ لَن یُغفَرَ لَهُ:
گناه کارترین فرد در عرفات کسی است که از آنجا باز گردد در حالی که گمان میبرد آمرزیده نخواهد شد.»
امیر مومنان(ع): «مِنَ الذُّنوبِ ذُنوبٌ لاتُغفَرُ إلّا بِعَرَفَاتٍ:
برخی از گناهان جز در عرفات بخشوده نمیشوند.»
امام باقر(ع): «إِنَّ یوْمَ عَرَفَهَ یوْمُ دُعَاءٍ وَ مَسْأَلَهٍ:
براستی روز عرفه، روز دعا و خواستن از خداست.»
در روایت است، حضرت امام سجاد (ع) در روز عرفه مردان و زنانی را دید که گدایی میکنند، فرمود: «هؤلاء شرار خلق اللّه، الناس مقبلون علی اللّه و هم مقبلون علی النّاس:
اینها بدترین خلق خدا هستند زیرا رحمت خداوند در این روز را نادیده گرفتند همانا مردم به خدا روی میآورند و آنها روی به مردم میآورند.»
از امام سجاد(ع) نقل است: «سَمِعَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع یَوْمَ عَرَفَةَ سَائِلًا یَسْأَلُ النَّاسَ، فَقَالَ لَهُ: وَیْحَکَ! أَغیْرَ اللَّهِ تَسْأَلُ فِی هَذَا الْیَوْمِ؟ إِنَّهُ لَیُرْجَی لِمَا فِی بُطُونِ الْحَبَالَی فِی هَذَا الْیَوْمِ أَنْ یَکُونَ سَعِیداً:
امام سجاد(ع) در روز عرفه، مردی را مشاهده کرد که گدایی میکند و درخواست خود را با مردم در میان میگذارد. حضرت به او فرمود: وای بر تو! در چنین روزی از غیر خدا طلب حاجت میکنی؟ روز عرفه چنان عظمت دارد که امید است حتی جنینهای در شکم مادر از برکت آن به سعادت برسند.»
روز «عرفه»؛ روز تشرف به سر «امامت و ولایت اهل الله»
بیشک، یکی از رازهای عظمت و فضیلت این روز شریف آسمانی، پیوند آن با امانت غیبی و گوهر قدسی «امامت و ولایت» است. روایات مکرر و موکد از ائمه اطهار(ع) مبنی بر اینکه عرفه، راهی برای وصول به سر امامت است، و توصیه های بی شمار از حضرات معصومین، به زیارت حضرت اباعبدالله (ع) در بیان همین معناست. روایتهای فراوانی در مورد حضور امام عصر (عج) در این روز در عرفات وجود دارد. امام سجاد (ع) در نیایش عرفه خود، با اشاره به ارتباط میان روز عرفه و امامت، میفرمایند:
«أللّهُمَّ هذا یَوْمُ عَرَفَهَ یَوْمٌ شَرَّفْتَهُ وَ کَرَّمْتَهُ وَ عَظَّمْتَهُ، نَشَ-رْتَ فیهِ رَحْمَتَکَ، وَ مَنَنْتَ فیهِ بِعَفْوِکَ، وَ أجْزَلْتَ فیهِ عَطِیَّتَکَ، وَ تَفَضَّلْتَ بِه عَلی عِبادِکَ. أللّهُمَّ وَ أنَا عَبْدُکَ الَّذی أنْعَمْتَ عَلَیْهِ قَبْلَ خَلْقِکَ لَهُ وَ بَعْدَ خَلْقِکَ إِیّاهُ، فَجَعَلْتَهُ مِمَّنْ هَدَیْتَهُ لِدینِکَ، وَ وَفَّقْتَهُ لِحَقِّکَ، وَ عَصَمْتَهُ بِحَبْلِکَ، وَ أدْخَلْتَهُ فی حِزْبِکَ، وَ أرْشَدْتَهُ لِمُوالاهِ اولیائِکَ، وَ مُعاداهِ أعْدائِکَ.
خدایا! امروز روز عرفه است؛ روزی که آن را شریف و گرامی داشتهای و تعظیم و تجلیل کردهای. در این روز، رحمت خود را پراکندهای و بر مردمان به عفو خود منت نهادهای و عطای خود در حق ایشان افزودهای و بر بندگانت تفضل فرمودهای. خداوندا! من آن بندۀ توام که هم پیش از آفریدن او، او را از نعمت خود برخوردار ساختی و هم پس از آن، او را در زمرۀ کسانی آوردهای که آنها را به دین خود راه نموده ای و به گزاردن حق خویش، توفیق دادهای و اکنون چنگ در ریسمان دوستی تو زده و تو او را در حزب خود، داخل کرده ای و او را راهی نموده ای که با دوستانت دوستی ورزد و با دشمنانت دشمنی کند.»
«دعای عرفه»؛ کلاس خداشناسی و مکتب عرفان «امام عشق و عاشورا»
اما یکی از مهمترین ویژگیهای این روز برای شیعه، نورانیت مضاعف آن با «دعای عرفه» سرور و سالار شهیدان عالم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است. دعایی که یکی از شگفتیها و اسرار حکمت و عرفان امامت و یکی از معرفتآموزترین درسهای بینش توحیدی اهل بیت (ع) و یکی از ماثورات و افتخارات تشیع و در حکم پایان نامه معرفت الهی و مانیفست اعتقادی آن شهیدالشهدا (ع) است.
آموزههای عقیدتی و عرفانی این دعای شریف، چنان عظیم و عمیق و جامع است که میتوان در آن یک دوره درس کامل عبودیت و خداشناسی در مکتب اهل بیت را نگریست. دعای عرفه، آکنده از مفاهیم متعالی معنوی، ارزشهای قرآنی و تعالیم اخلاقی و عبادی و متضمن ترسیم ارتباط بنده و خالق در هستی شناسی توحیدی است.
در سرتاسر این دعای پر فیض، روح و جوهره بندگی، عرفان، کمال، علم، حلم، تواضع و اخلاص، موج میزند. بشر و بشیر، فرزندان غالب اسدی، روایت کردهاند: «حسین بن علی بن ابی طالب (ع) عصر روز عرفه، به حالت خشوع و تواضع از خیمهاش خارج شد و آرام آرام قدم برداشت، تا اینکه او و گروهی از اهل بیت (ع) و فرزندان و دوستانش، در سمت چپ کوه «جبل الرحمه» رو به قبله ایستادند. سپس امام (ع)، مانند فقیری که درخواست غذا میکند، دستانش را برابر صورتش بلند کرد و سپس دعا را آغاز کرد.»
دعای عرفه، حاوی مفاهیمی چون: معرفت و شناخت حق، خودسازی، تجدید عهد با خدا، شناخت راز آفرینش، استشعار و اقرار به نعمت های خداوندی، ناتوانی و عجز بشر از درک و شکر نعم الهی، بیان خواستههای یک انسان متعالی، درخواست نیازهای معنوی، اخلاقی و تربیتی از خالق، مقایسه میان اعمال بنده و معبود خویش، اقرار به گناهان خود، اعتراف به رحمت و رضوان پروردگار، تسبیح کائنات، و بسیاری دیگر از مفاهیم بلند معنوی و معرفتی است که نازله از روح قدسی امامی است که کلاس عرفانش در عرفه با ایثار بزرگ و فداکاری اش در صحنه کربلا تکمیل شد و طریقت وصول الیالله را در حج اکبر خود با سلوک خون، به معراج جاودانگی برد.
امام خمینی (ره) در تفسیر حقایق عظیم عرفانی مندرج در دعای عرفه میفرمایند: «همین دعای عرفهای که حضرت سیدالشهدا (سلام الله علیه) در روز عرفه خواندهاند، این دعا اکثراً چیزهایی است که اکثر بینندگان از آن استفاده میکنند، لکن در بین آن یک چیزهای دیگری هست که استفاده از او مشکل است، حتی برای عرفای بزرگ: أَیَکُونُ لِغَیْرِکَ الظُّهُورْ حتی اینکه ما لَیسَ لَکَ این تعبیر غیر از این است که هُوَ الْمُظْهِرُ، أَیَکُونُ لِغَیْرِکَ الظُّهور ما لَیْسَ لَکَ یعنی ظهور همه از توست، ظهور توست مَتی غِبْتَ حَتّی تَحْتاجُ الی دَلیل چه وقت غائب بودی؟
هیچ وقت غائب نبودی، از تو باید استدلال به دیگران بشود، نه از دیگران استدلال به تو، و هکذا. این از نعمتهای بزرگی است که برای بندگان خدا آمده و هر کسی به اندازه خودش از او استفاده میکند و بسیاری هم هستند که گمان میکنند استفاده کردند، لکن واقع مطلب بسیار مشکل است. یعنی بعضی امور است که تصدیقش آسان است، لکن تصورش مشکل. بعضی از مسائل هست که تصور، انسان نمیتواند بکند...»
عارفان این «عرفات»....
چو عید و چون عرفه، عارفان این عرفات
به هرکه قدر تو دانست، میدهند برات
هلال وار، ز راه دراز میآیند
برای کارگزاری ز قاضی الحاجات
پی گشادن درهای بسته میآیند
گرفته زیر بغلها، کلیدهای نجات
به مفلسان که ز بازارشان نصیبی نیست
ز مخزن زر سلطان همی کشند زکات
بیا بیا! گذری کن ببین زکات ملک
به طور موسی عمران و غلغل میقات
ز خرمن دو جهان، مور، خود چه خواهد برد؟
خمش کن و بنشین دور و میشنو صلوات!
شاعر: مولانا جلالالدین رومی
نظر شما