کد خبر 256346
۲۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۸:۲۶

«حیات» گزارش می‌دهد؛

آیت‌الله دکتر «احمد احمدی»؛ نماد پیوند «علم» و «معرفت دینی» در بستر وفاق حوزه و دانشگاه

آیت‌الله دکتر «احمد احمدی»؛ نماد پیوند «علم» و «معرفت دینی» در بستر وفاق حوزه و دانشگاه

از پای درس آیت‌الله العظمی بروجردی، آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، آیت‌الله محقق داماد، علامه طباطبایی و امام خمینی، تا پایه‌گذاری جریانی برای اسلامی شدن علوم انسانی و پیوند علمی و معرفتی حوزه و دانشگاه، راهی بود که پیمودنش، همت و جامعیت مردی چون: آیت‌الله دکتر «احمد احمدی» می‌طلبید.

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، نوزدهم خردادماه سال ۱۳۹۷ روز وفات عالمی روشن‌بین و دانشمند و فیلسوفی زمان‌شناس و جریان‌ساز است که سهم عظیمی در بسترسازی تعامل ساختاری حوزه و دانشگاه و تدوین چارچوب معرفتی الگوی اندیشه و گفتمان فکری علوم انسانی اسلامی داشت: مرحوم آیت‌الله دکتر «احمد احمدی» در چنین روزی پس از یک عمر تلاش و مجاهدت بی امان علمی و فکری و دستاوردهای درخشان فرهنگی، رخت از جهان فانی به سراپرده باقی برد و نام ماندگارش را بر بلندای معرفت نشاند.

اما حاصل بیش از نیم قرن کوشش خستگی‌ناپذیر او در اصلاح و احیای مسیر و ماهیت ارائه و تبیین علوم انسانی، اسلامی شدن دانشگاه و پیوند معنوی و معرفتی حوزه و دانشگاه در راستای تدوین کتب اسلامی و تنقیح دروس دانشگاهی و تعریف یک ساختار جامع گفتمانی از علوم انسانی طراز جامعه و نظام و فرهنگ اسلامی- ایرانی، همچنان با ما و روشنگر این راه پرافتخار است.

پایی در زمین و زراعت روستا، پایی در حوزه قم و دانشگاه تهران

مرحوم دکتر احمد احمدی در ۱۵ شهریورماه سال ۱۳۱۲ در یکی از روستاهای ملایر در خانواده‌ای کشاورز و مذهبی به دنیا آمد. در کودکی قرآن و کتاب‌های فارسی را آموخت، اما به علت فقر و کمبود امکانات اولیه و نبودن مدرسه و وسائل تحصیل، نتوانست آموزش کافی ببیند. در ۱۷ سالگی بدون استاد، تمام صرف و نیمی از نحو را فراگرفت. سال ۱۳۳۱ وارد حوزه بروجرد شد و در طول پنج سال که فصل زراعت را هم به روستا می‌رفت، تا نیمه دوم سطح را خواند.

سال ۱۳۳۶ به حوزه قم منتقل شد و تا سال ۱۳۴۵ علاوه بر دروس خارج و فلسفه و تفسیر در حوزه، از دانشگاه تهران لیسانس فلسفه گرفت و دبیر شد. در سال ۱۳۴۸ کارشناسی‌ ارشد فلسفه غرب را گذراند و در سال ۱۳۵۸ در همان رشته فارغ‌التحصیل شد و در سال ۱۳۵۳ به دعوت گروه فلسفه غرب دانشگاه تهران عضو هیات علمی شد.

در مسیر تعریف «آیین آموزش»

از سال ۱۳۳۷ تا چندی پس از سال ۱۳۵۰ با مجله «مکتب اسلام» همکاری داشت؛ از نگاشتن مقاله تا پاسخ به سؤالات دینی و ... طی سالیان ۱۳۴۶ تا ۱۳۶۱ نیز با مؤسسه «در راه حق» همکاری علمی‌ ـ آموزشی مستمری داشت. در این مدت به اتفاق حضرات آیات: خرازی، مصباح یزدی و استادی، از میان طلاب چهار دوره دانشجو گرفت و آموزش داد که بسیاری از آن‌ها اکنون در مصادر امور مملکت و یا از استادان برجسته حوزه و دانشگاه مشغول خدمت هستند. او در این دوره‌ها عمدتا فلسفه غرب و فلسفه اسلامی تدریس می‌کرد.

آیت‌الله دکتر «احمد احمدی»؛ نماد پیوند «علم» و «معرفت دینی» در بستر وفاق حوزه و دانشگاه

مامور بازگشایی دانشگاه طراز انقلاب و جامعه اسلامی از سوی امام (ره)

از پنجم دی‌ماه سال ۱۳۶۰ به فرمان حضرت امام خمینی (ره) به ستاد انقلاب فرهنگی ـ که بعداً در سال ۱۳۶۳ به شورای عالی انقلاب فرهنگی تبدیل شد ـ رفت. آن زمان دانشگاه‌ها تعطیل و بلاتکلیف بود. امام راحل(ره) در فرمان‌شان دستور داده بودند که دانشگاه‌ها را هرچه سریع‌تر بازگشایی کنید. به‌همین جهت در گرماگرم جنگ و درگیری‌های گروهک‌ها در بیرون و درون دانشگاه‌ها به برنامه‌ریزی پرداخت و حدود ۲۱ ماه، به جز روزهای پایان هفته که به قم می‌رفت، شب و روز در دبیرخانه ستاد بود و گاه از ساعت شش بامداد تا بامداد روز بعد مشغول تهیه و تکثیر و ارسال برنامه‌ها به دانشگاه‌ها فعالیت مداوم داشت.

این عالم نام‌آور، خود درباره این دوره می‌گوید: «دیگر تمام‌وقت درگیر حل مشکلات دانشگاه‌ها بودم؛ از سفر به بیشتر دانشگاه‌ها، آرام کردن جو متشنج آنجا، تبیین برنامه‌ها، توجیه استادان و دانشجویان... ستاد انقلاب فرهنگی برای دانشگاه‌ها چهار برنامه داشت: تربیت استاد فراخور انقلاب، تدوین کتاب درسی و مبنایی، تدوین برنامه‌ و تربیت دانشجو. دو برنامه نخست یعنی تربیت استاد و تدوین کتاب در بخش علوم انسانی که دشوارتر و پایدارتر بود عملاً بر دوش شخص من نهاده شد.»

تاسیس «دانشگاه تربیت مدرس» در تحقق یک ضرورت بنیادین علمی

روایت این کار ماندگار را از خود آن عالم فرزانه بشنویم: «برای تربیت استاد دانشگاه تربیت مدرس را دایر کردیم و آگاهان می‌دانند که بنیانگذار و راه‌انداز و ادامه‌دهنده آن در واقع اینجانب بوده‌ام. من از اوایل سال ۱۳۶۱ تا تیرماه سال ۱۳۷۴ رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس بودم و با توجه به اینکه دانشگاه، نوبنیاد و استاد هم کمیاب بود، گاه ناگزیر مدیریت چند گروه و یا تدریس پاره‌ای از دروس بر دوش من می‌افتاد.

در ۷ اسفندماه سال ۱۳۶۳ شورای‌عالی انقلاب فرهنگی به لحاظ اهمیت علوم انسانی مرکزی را تصویب کرد که کتاب‌های درسی و مبنایی برای دانشگاه‌ها تدوین کند و شورا با اصرار تمام مسئولیت این مرکز را به عهده اینجانب نهاد.

تابستان سال ۱۳۶۴ بود که اعضای شورا خدمت امام (ره) رسیدیم و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رئیس شورا موضوع را با حضرت امام (ره) در میان نهادند و کمک مالی خواستند و ایشان با لبخندی دلنشین قول مساعدت دادند و یک میلیون تومان فرستادند که سرمایه پربرکتی شد برای «سمت» یا همان: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها. از آن زمان تاکنون یعنی در مدت نزدیک به ۲۳ سال همچنان مسئولیت این مرکز به عهده اینجانب است و تعداد ۱۱۷۳ عنوان در شمارگانی نزدیک به ۲۲ میلیون، عرضه شده است.»

آیت‌الله دکتر «احمد احمدی»؛ نماد پیوند «علم» و «معرفت دینی» در بستر وفاق حوزه و دانشگاه

مامور دگرگون کردن نظام آموزشی کشور

در سال ۱۳۶۵ شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرد که نظام آموزش و پرورش کشور دگرگون شود و مسئولیت این کار به عهده او سپرده شد. طی دو سال با تشکیل دو سمینار سراسری از استادان، دبیران و صاحب‌نظران تعلیم و تربیت در زیر آژیر و بمب و موشک و با سفر به شوروی و هند، طرحی جامع و مشکل‌گشا تدوین و به وزارت آموزش و پرورش تحویل شد. همچنین ایشان، در سال ۱۳۶۵ برای تربیت استادان معارف در دانشگاه‌ها، مرکزی به نام مرکز تربیت مدرس دایر کرد و خود نیز سال‌ها مدیر و استاد آن بود.

تاسیس دفتر همکاری و پژوهشکده حوزه و دانشگاه

دکتر احمدی در تداوم فعالیت خود، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه را که اکنون با نام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نامبردار است، از نیمه دوم سال ۱۳۶۲ تا سال ۱۳۷۵ ـ حدود ۱۴ سال ـ سرپرستی کرد.

در ۱۳۶۲ با پیشنهاد او برای تربیت استادان علوم اسلامی در دانشگاه‌ها، جذب خبرگان بدون مدرک دانشگاهی در ستاد تصویب شد و آن فرزانه مرد فقید، به تنهایی آن را به راه انداخت. استادان بزرگ را از حوزه و دانشگاه دعوت کرد و شماری از روحانیون دانشمندی که تا آن روز از وجودشان استفاده نمی‌شد، به دانشگاه رفتند و هم‌اکنون هم این رویه تداوم دارد و تثبیت شده است.

دو بیت از «حافظ» خطاب به «حضرت امام(ره)»

گفته بود: «آنچه از سر ضرورت استناد فعل به «من» داده شد، برایم سخت ناخوشایند است، زیرا در برابر فرمان سراسر افتخار حضرت امام (ره) و انقلاب عظیم اسلامی این ملت، پشیزی به شمار نمی‌آید؛ اما همواره این دو بیت حافظ را خطاب به امام(ره) ترنم می‌کنم:

اگرچه خرمن عمرم غم تو داد به باد
به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم

چگونه سر ز خجالت برآورم بر دوست
که خدمتی به سزا برنیامد از دستم»

سلوک و منش او به گواهی همه آن‌ها که او را دیده و می‌شناختند، مصداق و تجسم همین متواضع بودن، خود را به شمار نیاوردن، مشی طلبگی و دوری از همه شوائب و شئونات مدیریتی و رفتاری در نهایت سادگی و افتاده حالی بود. برایش شاگرد یا همکار و یا مقامات بالای حکومتی فرقی نداشت. با همه برخوردی خاضعانه و خالصانه و انسانی داشت. از تظاهر و تمسک و تعین به مظاهر و آداب قدرت، گریزان بود و رفتارش یادآور عارفان و زاهدان اعصار کهن بود.

سرانجام این مرد دانش و حکمت و این معنی آموز طریق معرفت، با بجا نهادن دهها کتاب و مقالات و ترجمه علمی در حوزه‌های: فلسفه اسلام، فلسفه غرب، فلسفه تطبیقی، معرفت شناسی، کلام جدید و دین پژوهی معاصر، تفسیر قرآن، فلسفه علم، با تسلط بر سه زبان: عربی، انگلیسی و آلمانی، و سفر به سراسر جهان و ارائه سخنرانی و مقالات علمی از جمله: هند، آمریکا، کانادا، ایتالیا، ترکیه، الجزایر، سوریه، شوروی سابق، افغانستان، پاکستان، مصر، آلمان، انگلیس، ترکمنستان، اندونزی و لبنان و... بر اثر حمله قلبی، روز نوزدهم خردادماه سال ۱۳۹۷ از خاکیان گسست و به افلاکیان پیوست. روحش قرین الطاف پروردگارش باد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha