به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، سحرگاه دوشنبه سی و یکم اردیبهشتماه، یکی از تلخترین روزهای حیات این مردم و کشور بود؛ روزی که پس از 15 ساعت نگرانی و اضطراب، دلواپسی و اشک و نذر و دعا و توسل یک ملت، پا به پای عملیات جستجو و امداد و نجات، سرانجام به اعلام خبر فاجعهای جانگذار و باورنکردنی منتهی شد و خادم الرضا و خادم ملت، در راه گشایش پروژه عمرانی برای رفاه و پیشرفت و توسعه کشور، ابراهیموار از آتش تا گلستان رضوان و رضای پروردگارش پرواز کرد.
آتش بر او در جهانی دیگر و در جوار قرب و رحمت ربش «برد و سلام» شد و جایگاهش در قلب زن و مرد و پیر و جوان این سرزمین و دیگر کشورهای اسلامی که دل به معنویت و اقتدار اسلام انقلابی یاران روحالله سپرده و سیادت نظام سلطه و استکبار را نپذیرفتهاند، گلستانی جاودان از عشق و ارادت و اخلاص به آن که تا همیشه «سید محرومان» خواهد ماند و رئیس جمهور قلبها...
از خاندان سیادت، در مسیر علم و فضیلت
سیدابراهیم رئیس الساداتی در ۲۳ آذرماه سال ۱۳۳۹ هجری شمسی در خانوادهای روحانی در شهر مشهد و در محله نوغان دیده به جهان گشود. پدر ایشان حجتالاسلام سیدحاجی رئیس الساداتی و همچنین مادر وی سیده عصمت خدادادحسینی از سلاله سادات حسینی و نسبش از هر دو طرف به حضرت زید بن علی بن الحسین (ع) میرسد.
سیدابراهیم در ۵ سالگی پدر خود را از دست داد و تحصیلات ابتدایی را در مدرسه جوادیه گذرانده و تحصیل در علوم حوزوی را در مدرسه نواب و سپس در مدرسه آیتالله موسوینژاد شروع کرد. در سال ۱۳۵۴ جهت ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم و مدرسه آیتالله بروجردی رفت و مدتی نیز در مدرسهای که با مدیریت آیتالله پسندیده تحت نظر امام خمینی (ره) اداره میشد، تحصیل کرد.
وی در حوزه علمیه قم، اصول فقه را نزد آیتالله مروی، لمعتین را نزد آیتالله فاضل هرندی، رسائل را نزد آیتالله موسوی تهرانی، مکاسب محرمه را نزد آیتالله دوزدوزانی، کتاب البیع مکاسب را نزد آیتالله خزعلی، خیارات مکاسب را نزد آیتالله ستوده و آیتالله طاهری خرمآبادی و کفایه را نزد آیتالله سیدعلی محقق داماد، تفسیر قرآن کریم را نزد آیتالله مشکینی و آیتالله خزعلی، شرح منظومه و فلسفه را نزد آیتالله احمد بهشتی و یک دوره شناخت را نزد آیتالله مطهری و نهجالبلاغه را نزد آیتالله نوری همدانی آموخت.
سپس درس خارج اصول را نزد آیتالله سیدمحمدحسن مرعشی شوشتری و آیتالله هاشمی شاهرودی و خارج فقه را نزد آیتالله آقا مجتبی تهرانی و آیتالله خامنهای رهبر معظم انفلاب تلمذ کرد و با اتمام دوره سطح حوزه، توانست به دوره کارشناسی ارشد رشته حقوق خصوصی راه یافته و پس از دفاع از پایان نامه خویش با عنوان «ارث بلا وارث» در سال ۱۳۸۰ با قبولی در کنکور دکترای مدرسه عالی شهید مطهری در رشته فقه و حقوق خصوصی ادامه تحصیل دهد.
آیتالله رئیسی با تکمیل تحقیقات خود در رشته فقه و حقوق، موفق به اخذ مدرک عالیترین سطح حوزه (سطح چهار) شد و در نهایت رساله دکترای خود را با عنوان «تعارض اصل و ظاهر در فقه و حقوق» دفاع کرد و با اخذ نمره ممتاز به درجه دکترای فقه و حقوق نائل شد.
همراه انقلاب، در سایهسار آفتاب
ایشان در پی اهانت به امام خمینی (ره) در روزنامه اطلاعات در ۱۷ دیماه سال ۱۳۵۶ و آغاز حرکتهای مردمی، در اجتماعات اعتراضی که مبدأ اغلب آنها مدرسه آیتالله بروجردی (مدرسه خان) بود، شرکت داشت و در قالب هستهای از طلاب انقلابی فعالیت میکرد.
وی در این دوران فعالیتهای مبارزاتی خود را در قالب ارتباط با علمای انقلابی آزاد شده از زندان و یا در تبعید، پیگرفت. همچنین در تجمعاتی همچون تحصن علما و روحانیون در دانشگاه تهران، شرکت کرد.
حضور و مشارکت این شخصیت ارزشمند انقلابی در بیشتر صحنههای منتهی به پیروزی نهضت و همراهی با روحانیون انقلابی و ارتباط و تعامل مستمر با آنان و نیز سازماندهی و تشکل طلاب مبارز معتقد به خط اصیل اسلام انقلابی و مومن به مبانی رهبری الهی حضرت امام (ره)، بهگونهای است که یکی از درخشانترین چهرهها را در فعالیتی مستمر و خستگی ناپذیر از او در ماههای انقلاب ترسیم میکند.
او همچنین بهعنوان رابط و حلقه اتصال بین مراجع و روحانیون معتقد به حقانیت انقلاب و راه امام با مردم انقلابی و تکثیر و انتشار پیامها و سخنان رهبر انقلاب نیز عمل کرده و در مجموع همه تلاش و توان خود را مصروف در مبارزه سیاسی، روشنگری فکری، تبیین اصالتها و محورهای خط راستین اسلام فقاهتی و انقلابی و خط امام میسازد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وی در دوره تربیتی خاصی که مرحوم شهید بهشتی جهت کادرسازی برای تأمین نیازهای مدیریتی نظام اسلامی برگزار کرده بود، شرکت کرد و به دنبال شورشهای مارکسیستی و ایجاد مشکلات متنوع در مسجد سلیمان، به همراه گروهی از طلاب در قالب فعالیتهای فرهنگی به آن منطقه رفت. پس از بازگشت از مسجد سلیمان، مجموعه سیاسی- عقیدتی پادگان آموزشی صفر- دو در شاهرود را تأسیس و برای مدت کوتاهی آن را اداره کرد.
در سنگر «قضا» بر بلندای معماری نظام قضایی طراز انقلاب و نظام مقدس
فصل مهمتر حیات آیتالله سیدابراهیم رئیسی اما،در اولین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی رقم میخورد. ورود ایشان به عرصه مدیریت از سال ۱۳۵۹ و با حضور در جایگاه دادیاری شهرستان کرج آغاز شد و پس از مدتی با حکم شهید بزرگوار آیت الله قدوسی دادستان کل کشور وقت، به سمت دادستان کرج منصوب شد.
موفقیت او در ساماندهی وضعیت پیچیده این شهر موجب شد تا پس از دو سال در تابستان ۱۳۶۱ همزمان با دادستانی شهر کرج، مسئولیت دادستانی شهر همدان را نیز عهده دار شود. حضور همزمان او در این دو مسئولیت، برای مدتی ادامه یافت تا آنکه به عنوان دادستان استان همدان معرفی شد و از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳، در این سمت خدمت نمود.
آیتالله رئیسی در سال ۱۳۶۴ به عنوان جانشین دادستان انقلاب تهران منصوب شد و به این ترتیب، دوره مدیریت قضایی ایشان در تهران آغاز شد. بهدنبال موفقیت وی در حل پرونده های قضایی پیچیده، امام خمینی (ره) طی احکام ویژه و مستقیم، ایشان و حجهالاسلام نیری را برای رسیدگی به مشکلات اجتماعی در برخی استانها از جمله لرستان، کرمانشاه و سمنان مامور کرد. متن حکم امام راحل بدین شرح است:
بسمه تعالی
جناب حجتی الاسلام آقایان نیّری و رئیسی
آنچه را که به شما مأموریت دادم تا به پرونده هایی که در شورایعالی قضایی راکد مانده است پس از رسیدگی اجرا نمایید، در مورد حدود و قصاص است با حفظ جهات شرعیۀ آن.
02/11/1367
روحالله الموسوی الخمینی
استوار در میدان «حدود»
هجمههای بدخواهان و براندازان و تبلیغات رسانهای و شایعهسازیها و نفاق افکنیهای دشمنان و دروغ پراکنان در همه این سالها در جهت مخدوش و مشوه نمایاندن چهره این انسان خدوم و خالص و این معتمد امام و محبوب رهبری انقلاب نیز، عمدتا مرتبط با همین دوره از کارنامه درخشان خدمتگذاری او در دستگاه قضاست.
امام با شناختی که از باور و عزم و ایمان راسخ این فرزند حقیقی مکتب خود به اجرای مر احکام فقهی و شرعی و حدود اسلامی و اجرای قصاص در مورد دشمنان دین و کشور و جلوگیری از رکود و تعطیل و توقف در آن دارند او را به این سمت میگمارند و شبهه در این وجه از خدمات رئیسی شبهه در حقانیت و مشروعیت و ضرورت اجرای احکام الهی و حدودالله است.
قصاص در مورد اهل بغی و محاربه و محکومین به اعدام مطابق حکم شرع مطهر است و امام بر اساس این شناخت کامل است که رئیسی را به چنین کار مهمی مامور می کند و او نیز بی ترس از ملامت ها و طعنه ها و دروغ افکنی ها و هجمه های دشمن، حکم خدا را اجرا میکند.
مهندسی رودررویی با هیولای «فساد- رانت و مافیاهای ویژه خواری»
از سال 68 و پس از رحلت امام بخش مهمی دیگر از حیات سیاسی آیتالله ابراهیم رئیسی آغاز میشود و آن، آغاز مرحلهای جدید در مبارزه ساختاری و سیستماتیک با فساد اقتصادی، اداری و رانتی در نهاد قضا است. مهندسی این مواجهه از طریق قانون و اتخاذ و ابداع راهکارها و سازوکارهای قانونی و آماده سازی و بسترسازی آن در دل دستگاه قضا، کار بزرگ او در این دوره است.
بعد از رحلت امام (ره) آیتالله رئیسی با حکم رئیس قوه قضائیه وقت به سمت دادستان تهران منصوب شد و از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ به مدت پنج سال این مسئولیت را برعهده داشت. ایشان از سال ۱۳۷۳ به ریاست سازمان بازرسی کل کشور منصوب شد که خدمت ایشان در این سمت تا سال ۱۳۸۳ ادامه یافت. دوره مدیریتش بر سازمان بازرسی کل کشور نقطه عطفی در زندگی او بود.
وی که یک مدیریت کلان ملی را به مدت ده سال تجربه می کرد، با اتکاء به تجربیات اندوخته خود، نظارت بر دستگاههای اداری را متحول و نظام مند کرد. سازمان بازرسی کل کشور در زمان تصدی ایشان با توسعه متوازن ساختاری مواجه شد و بهعنوان یکی از ارکان نظارتی نظام جمهوری اسلامی تثبیت شد. این دوران که با روی کارآمدن دولت اصلاحات همزمان بود بسیاری از گرههای نظام اداری و اقتصادی شناسایی و راهکار برون رفت از زمینه فساد در آن تدوین شد.
بعضی پرونده های جنجالی مفاسد اقتصادی محصول فعالیت شبانهروزی آیتالله رئیسی و همکارانش در این سازمان و درآن دوره بود. اهمیت کار این شهید والامقام در گرهگشایی از محاذیر و موانع اداری و قانونی و راهگشایی در این عرصه است.
آقای رئیسی از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۹۳، به مدت ده سال معاون اول قوه قضائیه بود. ایشان که دو رئیس قوه را در این سمت تجربه میکرد، بهعنوان یکی از مسئولان ارشد قضایی کشور، مسئولیت سازماندهی و اداره تشکیلاتی این مجموعه را بر عهده داشت و از سال ۱۳۹۳ تا اسفند ۱۳۹۴ نیز به عنوان دادستان کل کشور خدمت کرد.
آقای رئیسی از سال ۱۳۹۱ تا سال ۱۴۰۰ با حکم مقام معظم رهبری، دادستان ویژه روحانیت نیز بود. در سال ۱۳۷۶، ایشان به پیشنهاد برخی اعضای مؤثر جامعه روحانیت مبارز از جمله آیتالله مهدوی کنی و تصویب شورای مرکزی جامعه روحانیت به عضویت در آن شورا در آمد.
تولیت «آستان عشق» و حضور در متن مردم
در اسفند ۱۳۹۴، آیتالله سیدابراهیم رئیسی با حکم حضرت آیتالله خامنهای به تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد. وی در سه سال فعالیت در سمت تولیت آستان قدس رضوی، اقدامات موثری در چارچوب خدمت موثر به حرم نورانی حضرت ثامن الحجج علی بن موسیالرضا (ع) و ارائه خدمات به زائران این بارگاه قدسی در پایتخت معنوی ایران اسلامی انجام داد.
رسیدگی به امور زائران بارگاه مقدس امام هشتم(ع)، خدمت به مجاوران و به ویژه مستمندان و مستضعفان حرم رضوی، ترویج معارف قرآنی و مکتب اهل بیت (ع) در جهان اسلام، بهرهمند ساختن تهیدستان نقاطی از کشور که موقوفات آستان قدس در آن قرار دارد و سامان بخشیدن به بنگاههای اقتصادی و خدماتی آستان قدس رضوی، موارد مورد تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی در منشور هفتگانه حکم انتصاب آقای رئیسی در سمت تولیت آستان قدس رضوی بودند.
در این دوره آیتالله رئیسی با حضور در میان مردم و شناسایی و رسیدگی مشکلات مردم در محرومترین مناطق کشور، گام بلندی در مسیر محرومیت زدایی و پیوند با مردم برداشتند و تصویری روشن از مدیریت انقلابی و جهادی را ترسیم کردند.
سردار عدالتخواهی انقلابی بر منصب سکانداری دستگاه قضا
در ۱۶ اسفند سال ۱۳۹۷ با حکم رهبر معظم انقلاب به ریاست قوه قضائیه منصوب شدند. عملکرد دستگاه قضا در دوران ریاست جناب آیتالله رئیسی به دلایلی چند؛ تراز این دستگاه را در نظام حکمرانی جمهوری اسلامی بالا برد.
آقای رئیسی با مدیریت میدانی و پیگیری و رسیدگی نزدیک به مشکلات قضائی مردم، برخورد قاطع و بدون اغماض با مفسدان اقتصادی، تدوین و نهایی کردن سند تحول قضایی و هوشمند سازی قوه قضائیه، گام های جدی در جهت ارتقای عدالت قضایی برداشت تاجایی که رهبر معظم انقلاب انجام این تحول و ایجاد امید در دل مردم را ستودند.
رئیس جمهوری ماندگارتر از تاریخ
و فصل آخر حیات آن شخصیت بزرگ نظام مقدس جمهوری اسلامی از مرداد 1400 با انتخاب بهعنوان هشتمین رئیس جمهور کشورمان با رای بیش از 18 میلیون نفر از ملت ایران رقم خورد؛ فصلی که با شهادت او جاودانه گشت و الگویی ماندگار از خدمت خالصانه و مردمی بودن در معنای حقیقی خود را برای همیشه ترسیم کرد.
در این دوره کوتاه که کمتر از سه سال طول کشید، تمام تلاش او شبانه روز در خدمتگذاری به مردم، رفع بحرانهای معیشتی، تجسم بخشی به اقتدار منطقهای و جهانی نظام اسلامی، فراگیرسازی فرهنگ خدمت در راستای مکتب و طریق تربیت ولایی و معنوی نگاه به مردم و تبیین انگارهای از قدرت که مردم را در راس همه اولویتها و ارزشها می نشاند، صرف کرد و در همین راه نیز جان ارزشمند خود را سرمایه این سودای عاشقانه ساخت که سوختنش بهای آن شد.
آنچنانکه به تعبیر مقام معظم رهبری انقلاب، در پیام تسلیتشان برای شهادت آیتالله رئیسی آمده است: «همهی مدت مسئولیت این انسان بزرگوار و فداکار چه در دوران کوتاه ریاست جمهوری و چه پیش از آن، یکسره به تلاش بیوقفه در خدمت به مردم و به کشور و به اسلام سپری شد...»
ابراهیم ما، در شب میلاد امام رئوف- که افتخارش خادمی آستان قدس او بود- به «رضا»ی رحمان رسید و بر سفره کرامت رضوی میهمان شد... در آتش رفت و در بزم وصال یار، شعله ها بر او گلستان وصول به دارالسلام قرب معشوق ازل آمد و:
آتش جان همچو ابراهیم کن «بَرد و سَلام»
بر خلیل عشق، آتش هم گلستان میشود...
نظر شما