کد خبر 220170
۱۳ مهر ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۶

«حیات» گزارش می دهد؛

«ننه مریم» معنای شجاعت زنان دفاع مقدس

«ننه مریم» معنای شجاعت زنان دفاع مقدس

گاهی انسانهایی در کنار ما زندگی می کنند که معنای واژه ها درگیر روح بلند آنهاست. «گلناز گلبی» از شیرزنانی است که شجاعت و مقاومت از او معنا می گیرند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ می‌نویسم ننه مریم اما بخوانید «مادر شهر خرمشهر»؛ گاهی کلمات از چنان عمقی برخوردارند که فصاحت آنها در لحظه گریبان افراد را می گیرد. به او « مادر یک شهر»می گویند؛ روی مزارش نیز همین نوشته شده است. در ادامه این گزارش روایتی از مادرانگی و شجاعت این زن می شنویم که شاید چیزی شبه اسطوره باشد اما باید بدانیم که گاهی انسانهایی در کنار ما زندگی می کنند که معنای واژه ها درگیر روح بلند آنهاست. «گلناز گلبی» از شیرزنانی است که شجاعت و مقاومت از او معنا می گیرند.

زمانی که خرمشهر به اسارت بعثی ها درمی آید، آخرین کسی است که شهر را ترک کرده و پس از آزادی خرمشهر نیز اولین کسی است که پا به شهر می گذارد. گلناز گلبی زنی از خطه خرم آباد بود که پس از ازدواج با «بابامراد» به خرمشهر می رود. زندگی به گرمای وجود سه فرزندش با نامهای مریم، مرتضی و محمد رخی دیگر به خود می گیرد.

به رسم جنوب «ننه مریم» صدایش می‌زنند. روضه خانگی میهمان هر ماه خانه اوست تا مامنی باشد برای زنانی که علاوه بر گردهمایی برای مناسک مذهبی، از احوال آنان نیز خبر گیرد. در آن روزهای ابتدایی انقلاب که گروهک‌های ضدانقلاب خلق عرب فعالیت می‌کردند، ننه مریم بیکار ننشست و با شگردهای خاص خودش در آن‌ها نفوذ و اطلاعات را به سپاه منتقل کرد. وقتی دختر ننه مریم به خانه بخت رفت، جنگ شروع شد. حالا او با بچه‌هایش شبانه‌روز به کمک خانواده‌های آسیب دیده می‌رفتند.

پس از آنکه رژیم بعثی به خرمشهر یورش برد؛ «ننه مریم» در کنار سایر مردم خرمشهر و دوشادوش پسران و همسرش برای دفاع از شهر دست به کار شد. ننه مریم لباس رزمنده‌ها را می‌گرفت و می‌شست. هنوز چند صباحی نگذشته بودکه مهر ننه مریم در دل آن‌ها افتاده بود. وقتی رزمندگان از خط برمی‌گشتند، اول از همه سراغ او را می‌گرفتند. از سویی دیگر موقعی هم که شهیدی به مقر می‌آمد ننه مریم، خانم‌ها و دخترها را جمع می‌کرد و برای شهید نوحه‌سرایی می‌کرد.

هر کاری که می توانست باری از روی دوش مردم شهر بردارد را به دوش می کشید. غسال نبود اما زمانی که دید آمار کشته های شهر بالا می رود، به آرامستان جنت آباد خرمشهر رفته و پیکر زنانی که بی دفاعانه کشته شده بودند را غسل می داد. در روزهای آتش و خون «ننه مریم» روزهای سختی را پشت سر می گذاشت. او با کمترین امکانات و گاهی در نبود امکانات مردانه می جنگید و گاهی یک تنه اموات را به خاک می سپارد. خاک گورستان جنت آباد شاهد ایثار گلناز گلبنی است. آنجا که پس از دفن اموات باز هم بر اثر بمباران اجساد به بیرون قبرها می افتادند و این زن برای اینکه نمی توانست ببیند پیکر همشهریانش خوراک سگها شود، دوباره آنان را به خاک می سپارد یا درون گورستان می خوابید تا از حریم اموات محافظت کند.

ننه مریم از کار در قبرستان تا پخت و پز نان برای رزمنده ها و حتی شستن لباس های آنان فروگذار نبود. روزگار می گذرد تا اینکه همسرش توسط رژیم بعثی به اسارت گرفته می شود، ننه مریم تنها می شود اما رسالت او پایان نمی یابد.  

محمد و مرتضی میجنگند و بابا مراد نیز در اسارت به سر می برد. «ننه مریم» در خرمشهر می ماند و آخرین نفری است که شهر را ترک می کند. همراه پسرها به نیروهای فداییان اسلام در ذوالفقاریه آبادان می پیوندد تا جزو نیروهای مردمی باشد که به رزمنده ها یاری می رساند. او حالا مادرانه مراقب رزمنده هاست، از مجروحان پرستاری می کند، لباسهای آنان را می شوید و برایشان غذا درست می کند. گلناز گلبی حالا دیگر تنها مادر محمد و مرتضی نیست. او ثابت کرد که زمان دفاع از خاک و دین از دیگران کمتر نیست.

خرمشهر فتح می شود و حالا او جزو اولین کسانی است که به شهر پا می گذارد. گوسفندی نذر شهدا کرده و روی پل ورودی شهر قربانی می کند. این در حالی است که او داغدار فرزند شهیدش، مرتضی است که در عملیات بیت المقدس به شهادت رسیده است. به خانه اش برمیگردد و نشانی خانه را به بچه های جهاد نشان می دهد تا برای بازسازی خانه به او کمک کنند؛ چراکه نمیخواهد آنجا را ترک کند و می خواهد منزلش را بازسازی کند.

پس از آنکه خانه بازسازی می شود، شیرینی فتح خرمشهر هنوز در دهانش است که جایش را به تلخی شهادت محمد می دهد. پس از آنکه محمد در حین پاکسازی شهر بر اثر انفجار مهمات به شهادت می رسد، مادر پیکر قطعه قطعه شده اش را می بیند، خم به ابرو نمی آورد، پیکر فرزند را از روی خاک جمع می کند، در پتویی می گذارد و خودش به خاک می سپارد.

«ننه مریم» معنای شجاعت زنان دفاع مقدس

همسرش 4 سال بعد از اسارت به کشور بازمیگردد اما بر اثر شدت آسیبهای وارده در دوران اسارت به شهادت می رسد و گلناز گلبی نیز چهل روز بعد به همسر و فرزندان شهیدش می پیوندد؛ چراکه رسالتش به پایان رسیده است.  

این زوج انقلابی بعد از سالها مجاهدت در آرمانهای اسلام و انقلاب، به فاصله 40 روز از یکدیگر به فرزندان شهیدشان پیوستند. خانه بابا مراد و ننه مریم حالا وقف روضه خوانی شده است و بر سر مزار ننه مرسم نوشته شده «مادر شهر خرمشهر».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha