به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ کتاب «پسرهای ننه عبدالله» حاصل حدود 40 ساعت مصاحبه علامیان با محمد نورانی است که خاطرات او از تولد تا آزادی خرمشهر را در بر میگیرد. فصلی از اینکتاب هم به سرگذشتی گذرا تا پایان و پس از جنگ اختصاص دارد. نام محمد نورانی با مقاومت خرمشهر گره خورده و اسم او همیشه کنار محمد جهانآرا، سید عبدالرضا موسوی، صالح موسوی، احمد فروزنده و دیگر مدافعان خرمشهر میآید.
مطالعه این خاطرات، مخاطبان را با گوشههایی از فرهنگ بومی خوزستان، بهویژه آبادان و خرمشهر، تاریخچهای از وقایع دوران انقلاب و پس از پیروزی انقلاب آشنا میکند. در این زمان شورش خلق عرب بهمنظور تجزیه خوزستان، خرمشهر را دچار تنش کرد که با ایستادگی جوانهای مؤمن و انقلابی سرکوب شد. عوامل این غائله که از عراق تأمین میشدند، در فعالیتهای زیرزمینی اقدام به بمبگذاری و خرابکاری در اماکن و مراکز مختلف کردند. نیروهای انقلابی خوزستان از آن پس مشغول مقابله با این نوع تحرکات پنهان بود که حمله آشکار و رسمی عراق به سرزمینمان آغاز شد.
در قسمتی از کتاب آمده است: «دامادمان دشداشهای داشت که لباس شیکش بود و عروسیها میپوشید آن را آورد و تنم کرد. یک دشداشهی نو و سفید هم به عبدالله داد. خواهرم هرچه لباس نو بود آورد و تن رسول و محمود کرد. خواهرم چای درست کرد. غذای زیادی نداشتند. مقداری عدس پخته بودند. نان از مساجد آبادان میآوردند. مادرم در آن شرایط هم نان میپخت و با مقداری عدس و لوبیا غذا درست میکرد. پتویی توی حیاط پهن کردند، همهمان روی آن نشستیم و چای و عدسی خوردیم. مادرم همینطور که قربان صدقهمان میرفت، میگفت: عزیز دلم، غلامرضا کجاست؟ نکند شهید شده، حتما زخمی شده ...»