به گزارش حیات؛ همین که به ماه محرم نزدیک میشویم کسی نیست محرم را فراموش کند؛ حتی اگر تقویم را نگاه نکند، خیابانها گواه این ماجرا هستند، شهر رخت سیاه بر تن میپوشد و عزاداران حسینی هم برای اربابمان امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) و یارانش سیاه پوش میشوند.
محرم؛ ماهی که افراد دل های خود را به ائمه اطهار و اهل بیت نزدیکتر میکنند. حسینیهها، فاطمیهها، هیأتها، محلهها و چادرهای کوچکی که در کوچه و خیابان ها برپا میشود محلی برای برگزاری مراسم عزاداری حسینی شده است؛ از کوچک تا بزرگ از پیر تا جوان همه با هم در جای جای ایران برای برگزاری هر چه بهتر این مراسمها تلاش میکنند.
برخی نذری میدهند، برخی بانی مراسم میشوند، برخی مداحی میکنند و برخی دیگر نیز روشنگری میکنند.
اما جای یک سوال باقی میماند ما به مراسم ها میآییم که تنها برای مظلومیت ائمه و اهل بیت (ع) گریه کنیم یا آمده ایم که آماده شویم به راه اهل بیت برویم؟
برای روضه گوش دادن یا برای شنیدن فلسفه عاشورا و راه حسینی آمده ایم؟
اصلا تا کنون به این موضوع فکر کردهایم اشک برای امام حسین (ع) از سر شرمندگی است یا از سر دلسوزی برای آن زمان تلخ عاشورا؟
به این فکر میکنم که اگر امام حسین (ع) در این زمانه بودند ندای «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنیِ» ایشان بی پاسخ میماند؟
البته که اکنون افراد زیادی لبیک یا حسین (ع) میگویند و آرمان حسینی را مقدس میدانند، شاید بگوییم قضاوتش بسیارسخت است که بگوییم همراه امام حسین (ع) میشویم یا نه ؟ اما وقتی یادمان بیاید که سرزمینمان شیرمردان و شیرزنان زیادی برای این خطه و راه الهی تقدیم کرده است، به حسینی بودنمان امیدوار میشویم.
مردم کشورمان وفاداریشان زبانزد خاص و عام است مانند جبهه هشت سال دفاع مقدس از هر تیپ و حتی مسلکی آمدند و برای حفظ کشورمان حتی به قیمت دادن جانشان در برابر دشمن جنگیدند؛ حالا هم همین است شیر مردانی از مدافعان حرم که به سوریه و عراق اعزام شدند و شیرزنانی که آنها را راهی کردند و همسران و فرزندانشان برای دفاع از حق و مظلوم رفتند، یا همین مدافعان امنیت سرزمینمان هم کم نیستند همه رفتند تا امنیت بماند تا مرادنگی جاویدان شود، به راستی که الگویشان امام حسین (ع) و اهل بیت است که اینگونه تا پای جان ایستادند.
مراسم های عزاداری حسینی از دیرباز در سرزمینمان جای خود را باز کرد و با هر شرایط سختی که در گذشته بود و برخی دورانهای قبل از انقلاب که اجازه برگزاری مراسم عزای حسینی را نمیدانند، باز هم مخفیانه این مراسم ها برگزار میشد، دل کندن از امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) برای ما ایرانی ها یک چیز محال بوده و هست. مکتب حسینی شاگردان زیادی را تربیت کرده است که اینگونه اثراتش در میان زنان و مردان سرزمینمان مشهود است.
اما نکته ماجرا این است که شهدایمان فلسفه و راه امام حسین (ع) را درک کردند؛ آن ها تنها گریه نکردند بلکه درک کردند؛ تنها احساساتی نشدند که قدم بردارند بلکه با درک و شناخت، قدم در راهی گذاشتند که میدانستند شاید حتی برایشان برگشتی نخواهد داشت.
تنها نکته ماجرا اینجاست که ما در مراسم ها میخواهیم درک کنیم تا بلکه روشن شویم و بعد اشک بریزیم و حتی شاید تا جایی پیش برویم که لیاقت داشته باشیم به درستی نیز روشنگری کنیم.
خوب است بانی های مراسم ها و عزاداری های حسینی به گونهای مراسم را هدایت کنند که تنها به گریه اکتفا نشود بلکه راه حسینی بیاموزیم و به فلسفه حسینی شدن بیندیشیم. احساسات را داشته باشیم اما برای منطقی که ما را نجات بدهد. شاید چند صباحی دیگر که تنها گریه میکنیم، بگوییم مظلوم های زیادی در تاریخ بودند چرا برای بقیه گریه نکنیم یا اصلا دیگر گریه نکنیم و همه را یکی بدانیم.
تنها راه این است که فلسفه حسینی شدن را به ما یادآوری کنند.
نظر شما