به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات؛ اول اردیبهشتماه سال ۱۳۶۰ روز آغاز عملیات بازی دراز در محور سرپل ذهاب - قصر شیرین در استان کرمانشاه است که منجر به آزادسازی قلل و ارتفاعاتی در این محور راهبردی شد. این عملیات اولین نمونه از همکاری و تشریک مساعی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قالب یک سازمان رزم و قرارگاه عملیاتی مشترک بود که به بخش زیادی از اهداف ترسیم شده دست یافت.
در اوج بحرانهای بهار سال ۶۰ که شهرها و پایتخت کشور در آتش یک جنگ تمام عیار داخلی می سوخت، رزم آوران دلیرمرد ارتش و سپاه در اولین عملیات نیمه گسترده مشترک خود، حماسهای دیگر آفریدند و ارتفاعات بازی دراز در سرپل ذهاب را که تبدیل به دیدبانی دشمن بعثی شده بود، از اشغال درآورند. اما قله این عملیات، حماسه دلاوری و شهادت خورشید هوانیروز ارتش است: امیر سرافراز، خلبان شهید علی اکبر شیرودی که رهبر انقلاب در وصفش فرمود: «اولین نظامی بود که در عمرم پشت سرش به نماز ایستادم و به او اقتدا کردم»
موقعیت راهبردی منطقه عملیاتی
ارتفاعات سخت گذر بازی دراز با قلههای بلند و شیبهای تند و بریدگیهای ممتد از اهمیت ویژهای در منطقه مرزی استان کرمانشاه برخوردار هستند، این ارتفاعات بهمثابه عرصه بزرگی درون مثلث قصرشیرین - گیلانغرب - سرپل ذهاب واقع شدهاند و بر منطقه تسلط کامل دارند. ارتفاعات بازیدراز از جمله نقاط راهبردی در منطقه سرپلذهاب در غرب کشور است که در ابتدای جنگ به اشغال دشمن درآمد. این کوه با ارتفاع ۱۱۵۰ متر در هشتکیلومتری جنوب غربی شهرستان سرپلذهاب واقع در استان کرمانشاه است.
بازیدراز ارتفاعاتی صعبالعبور و حساس با قلههای بلند و شیبهای تند و بریدگیهای ممتد است که دامنههای شمالی آن بر شهرهای سرپلذهاب، قصرشیرین و همچنین دشت ذهاب، پادگان ابوذر و منطقه ریخَک و دامنه جنوبی آن بر محور مواصلاتی گیلانغرب ـ قصر شیرین، دشت قلعه شاهین و دِیره تسلط کامل دارد. بلندترین قلههای بازیدراز که شامل قلل ۱۱۵۰، ۱۱۰۰ شمالی یا صخرهای و ۱۱۰۰ جنوبی یا گچی و ۱۰۵۰ است، در شرق این ارتفاعات قرار دارند و به سمت غرب شیب این ارتفاعات ملایمتر میشود. در روزهای اول هجوم عراق، محمد بروجردی، فرمانده سپاه منطقه ۷، برای حفظ این ارتفاعات تعدادی از رزمندگان را روی آن مستقر کرد، اما بهدلیل نداشتن جاده تدارکاتی و کمبود مهمات و غذا، ارتش عراق در ۱۵ مهر ۱۳۵۹ این ارتفاعات را اشغال کرد.
دیدگاه «صدام»!
نیروهای عراقی در روزهای آغازین جنگ از بازی دراز برای دیدهبانی استفاده میکردند اما ویژگیهای این ارتفاعات موجب شد با فعالیتهای مهندسی روی آن جادهسازی شود و یگانهای عراق در آنجا مستقر شوند و ضمن افزایش سلطه بر قصرشیرین، سرپل ذهاب را نیز زیر دید خود بگیرند.
عراق در قلل مرتفع ۱۰۵۰ و ۱۱۰۰ شمالی و جنوبی و ۱۱۵۰، بهدلیل مزیت و برتری که به لحاظ دیدهبانی و هدایت آتشهای توپخانه داشت، جاده آسفالتی به طول شش کیلومتر در مسیر جاده قصرشیرین ـ گیلانغرب به دامنه غربی قله ۱۱۵۰ بازیدراز احداث کرد و ضمن استقرار یگانهایی به استعداد یک تیپ و یک گروهان تانک بر روی آن، استحکاماتی نیز برای دیدهبانی ایجاد کرد که به «دیدگاه صدام» معروف شد.
زمینههای عملیات
نظر به برتری نسبی نیروهای عراق در آغاز جنگ، نیروهای ایران نتوانستند آنان را از ارتفاعات بازیدراز عقب برانند. از اوایل سال ۱۳۶۰، نیروهای مسلح ایران تصمیم گرفتند اقدامات جدیتری برای عقبراندن نیروهای متجاوز انجام دهند.
برای گرفتن این امتیاز مهم از نیروهای عراقی، پس از سه ماه کار نیروهای شناسایی منطقه غرب، ارتش و سپاه پاسداران نخستین عملیات نیمه گسترده را در این منطقه طرحریزی کردند که با نام عملیات بازی دراز در تاریخ اول اردیبهشت ۱۳۶۰ آغاز شد و به مدت هشت روز طول کشید و طی آن نیروهای ایرانی و عراقی بارها به آفند و پدافند متقابل پرداختند. عراق در قلل مرتفع ۱۰۵۰ و ۱۱۰۰ شمالی و جنوبی و ۱۱۵۰، به دلیل مزیت و برتری که به لحاظ دیدهبانی و هدایت آتشهای توپخانه داشت، جاده آسفالتی به طول شش کیلومتر در مسیر جاده قصرشیرین ـ گیلانغرب به دامنه غربی قله ۱۱۵۰ بازیدراز احداث کرد و ضمن استقرار یگانهایی به استعداد یک تیپ و یک گروهان تانک بر روی آن، استحکاماتی نیز برای دیدهبانی ایجاد کرد که به «دیدگاه صدام» معروف شد.
نظر به برتری نسبی نیروهای عراق در آغاز جنگ، نیروهای ایران نتوانستند آنان را از ارتفاعات بازیدراز عقب برانند. از اوایل سال ۱۳۶۰، نیروهای مسلح ایران تصمیم گرفتند اقدامات جدیتری برای عقبراندن نیروهای متجاوز انجام دهند. پس از سه ماه شناسایی، قرارگاه مقدم سپاه و لشکر ۸۱ زرهی ارتش نخستین عملیات نیمهگسترده را در این منطقه در قالب «طرح عملیاتی محسن» طرحریزی کردند که یکی از اولین تجربههای همکاری مشترک سپاه و ارتش بود که با نام «عملیات بازیدراز» در بامداد ۲ اردیبهشت ۱۳۶۰ در چهار محور به وسعت سی کیلومترمربع آغاز شد و هفت روز بهطول انجامید و طی آن نیروهای خودی و دشمن بارها به تک و پاتک متقابل پرداختند.
دشمن با استفاده از پشتیبانی هوایی و جادههای مواصلاتی، یگانهای خود را حمایت میکرد، اما رزمندگان ایران از جاده و حمایت هوایی کافی و پشتیبانی آتش محروم بودند، درنتیجه نتوانستند روی تمام اهداف مستقر شوند. با وجود آزادسازی قلل جنوبی بازیدراز شامل ۱۰۵۰ و ۱۱۰۰ گچی، در تثبیت قله ۱۱۵۰ و قله ۱۱۰۰ شمالی ناکام ماندند. در این عملیات هوانیروز ارتش نیز نقش بهسزایی داشت که طی آن خلبان علیاکبر شیرودی به شهادت رسید.
شرح عملیات
در جبهه غرب؛ (ایلام و کرمانشاه) عراقیها توانستند با تصرف شهرها و ارتفاعات مرزی ایران یک کمربند دفاعی در برابر دشت بی دفاع بغداد تشکیل دهند. ارتفاعات بازی دراز در غرب شهر سرپل ذهاب مهمترین ارتفاعی بود که دشمن در جبهه غرب در اختیار داشت زیرا از یکسو بر دشت و شهر سرپل ذهاب و پادگان ابوذر (مهمترین پادگان مرزی در جبهه غرب) و راههای ارتباطی آن کاملاً مسلط بود و از سوی دیگر، یک مانع طبیعی عالی برای دفاع عراق از شهر های قصرشیرین و خانقین محسوب میشد. بههمین دلایل بود که نبردهای سختی برای آزادسازی این ارتفاعات در گرفت که عملیات بازی دراز یکی از مهمترین آنها بود.
در این عملیات که یکی از اولین تجربههای بزرگ همکاری مشترک سپاه و ارتش در سایه بیاعتمادی روزافزون به شخص بنیصدر بود، نیروهای عمل کننده از شمال و جنوب دشت ذهاب به ارتفاعات بازی دراز یورش بردند. عکسالعمل عراق برای حفظ ارتفاعات منجر به یک نبرد شدید چند روزه شد و عاقبت نیروهای ایران موفق به آزادسازی قلههای جنوبی ارتفاعات شدند اما قلههای شمالی همچنان در دست دشمن باقی ماند.
«بازی دراز»؛ سپر محافظ «آبادان» از سقوط، نماد مقاومت جبهه غرب
اما آزادسازی ارتفاعات استراتژیک و صعبالعبور بازیدراز نقش مهم و کلیدی در تأمین امنیت مرزهای غربی کشور و نیز در موفقیت سایر عملیاتها طی دوران دفاع مقدس از جمله نجات شهر آبادان داشت.
شهید محسن وزوایی از فرماندهان میدانی عملیات بازیدراز بعد از پیروزی در این عملیات طی مصاحبهای بیان کرد طبق اطلاعاتی که داشتیم سپاه سوم ارتش عراق در خوزستان ۲ لشکر را آماده کرده بود تا با استفاده از آنها آبادان را بگیرد ولی عملیات بازیدراز باعث شد تا دشمن آن ۲ لشکر مجهز را از جنوب به سمت ما بکشد که در نتیجه شاید بالغ بر ۲ لشکر ارتش عراق را در این منطقه تار و مار شدند و یعنی نیروهایشان یا اسیر یا فراری و یا کشته و مجروح شدند و سازمان آن ۲ لشکر هم از بین رفت، اگر این عملیات را انجام نمیدادیم، چه بسا آبادان هم سقوط میکرد.
شهید بهشتی: عرفان حقیقی، خانقاهش در بازی دراز است ...
با توجه به اهمیت و موقعیت عملیات بازیدراز و فرماندهی این عملیات توسط شهیدانی همچون حسین ادبیان، حجتالاسلام محمود غفاری، علیاکبر شیرودی، محسن وزوایی، غلامعلی پیچک، علیرضا موحد دانش، محسن حاج بابا، احمد کشوری، اصغر وصالی، محسن چریک و محمد بروجردی، شهید مظلوم دکتر بهشتی پس از پیروزی در این عملیات رزمندگان عملیات بازیدراز را مصادیق عینی عارفان واصل معرفی کرد و گفت: «از قول من به عرفا بگویید عرفان واقعی، خانقاهش در بازی دراز است.»
اولین تجربه پیروز همکاری مشترک ارتش و سپاه
عملیات بازیدراز نخستین تجربه مشترک همکاری نیروهای سپاه و ارتش بود که با پشتیبانی تیزپروازان رشید و جان بر کف هوانیروز کرمانشاه و در رأس آنها خلبان شهید علیاکبر شیرودی یکی از سختترین و پیچیدهترین نبردها را با رژیم بعث آغاز کردند و در این عملیات تک با پاتکهای متقابل زیادی بین رزمندگان ایرانی و دشمنان بعثی صورت گرفت و رژیم بعث ۳۲ پاتک انجام داد که بزرگترین آن حضور ۲ لشکر و یک تیپ کامل مکانیزه به فرماندهی مستقیم صدام بود.
صدام: اگر بتوانید بازی دراز را پس بگیرید کلید بغداد را تقدیم میکنم!
به گفته شهید وزوایی ارتفاعات بازیدراز به صورت یک غول تبدیل شده بود: «صدام حسین برای باز پسگیری ارتفاعات بازیدراز گفته بود که اگر رزمندگان ایران بتوانند این ارتفاعات را آزاد کنند، من کلید بغداد را تقدیم میکنم.»
بازیدراز در دوران مقدس یک نقطه استراتژیک بود که تسلط دشمن بعثی بر این ارتفاعات سبب اجرای تیر بر شهرستانهای غربی استان کرمانشاه شده بود. سرانجام شهرستانهای قصرشیرین، سرپلذهاب و گیلانغرب با آزادسازی ارتفاعات بازیدراز که با تقدیم شهدای بسیاری انجام شد از دید دشمن و هدف تیر بعثیان خارج شد.
نظر شما