به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، بیست و هفتم ماه رجب، یادآور حادثهای است که اگر با نظر به تبعات و تحول آفرینیهایش در آن نظر کنیم، بیشک بزرگترین حادثه در تاریخ بشری است: مبعث آخرین فرستاده خدا و خاتم پیامبران، حضرت محمد مصطفی(ص) که عید بزرگ تکامل انسان در مدار تقرب و تعبد الهی و در مسیر تکامل توحیدی است.
حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع) در مقام بزرگترین شاگرد و وارث مکتب امین وحی، در خطبه 85 نهج البلاغه در بیان ماهیت بعثت پیامبر اسلام و شرایط دوران برگزیدن آن حضرت به رسالت الهی تعبیری تامل انگیز و حکمت آموز دارد:
«أرسَلَهُ عَلی حِینِ فَترَةٍ مِنَ الرُّسُلِ و طُولِ هَجعَةٍ مِنَ الاُمَمِ و اعتِزامٍ مِنَ الفِتَنِ وَانتِشارٍ مِنَ الاُمُورِ و تَلَظٍّ مِنَ الحُرُوبِ و الدُّنیا کاسِفَةُ النُّورِ، ظاهِرَةُ الغُرورِ عَلی حِینِ اصفِرارٍ مِن وَرَقِها و إیاسٍ مِن ثَمَرِها»
خداوند او را در زمانی فرستاد که روزگاران درازی بود که هیچ پیامبری مبعوث نگشته بود و مردم در خوابی طولانی به سر میبردند. فتنهها بالا گرفته و کارها پریشان شده بود. آتش جنگها شعله میکشید، دنیا بیفروغ و پر از مکر و فریب گشته، برگهای درخت زندگی به زردی گراییده و از به بار نشستن آن قطع امید شده بود.»
تاریکی و ظلمت زدگی جهان و نومیدی از نجات و رستگاری بشر، بستری بود که درآن، رسول رحمه للعالمین(ص) دعوت خود را به عالم غیب و به فضیلتهای معنوی و اخلاقی آشکار ساخت و در جایگاه یک «معلم»، «یادآور» و «آغازگر» مسیری جدید در بن بست شرک و نفسانیت زدگی و مادیگرایی، رسالت خود را ابلاغ کرد. در زمانهای که رشته اتصال مردمان با منبع وحی الهی بمثابه یک موتور محرکه در تکامل بشری، انقطاع یافته بود و به تعبیر امیرمومنان(ع): جهان، بی نور و تاریک بود و از فریب نفس، لبریز گشته بود.
اگر بخواهیم چهار محور شاخص در مبعث مفخر عالمیان(ص) را برشمریم می توان چنین گفت:
اول- دعوت به وحدانیت خداوند، عبودیت و عهد قدسی انسان با عالم غیب
آیه 36 سوره نحل، به وضوح از ماهیت بعثت انبیا سخن می گوید:
«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ»
و ما در هر امتی پیامبران را برانگیختیم تا مردمان را به پرستش خداوند و دوری از طاغوت ها فراخوانند.
دوم- اقامه قسط و عدل
در آیه 25 سوره حدید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»
همانا پیامبران را با دلایل و حجت های روشن همراه با کتاب و میزان فرستادیم تا زندگی انسانها به عدل، استوار گردد
و در آیه 15 سوره شوری: « وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن کِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ»
بگو به آنچه از انبیای الهی فرستاده شده ایمان دارم و دستور یافته ام که عدالت را درمیانتان برپای دارم.
و در آیه 29 سوره اعراف: « قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَأَقِیمُواْ وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ»
بگو: خدایم به قسط امر کرده است و این که روی خود را در پرستش و سجود به سوی خدا استوار دارید و او را مخلصانه بخوانید.
و در آیات و روایات متعدد دیگر، یکی از بزرگترین اهداف از ارسال رسل و انزال کتب، همین اقامه عدل و قسط ذکر شده است که در همه جای قرآن، همطراز با توحید و عبودیت خداوند آمده است که میزان اهمیت آن را تبیین میکند.
سوم- پیام معنویت، اخلاق، تزکیه نفس، مهر و مدارا، فضیلت و معرفت
پیامبر اکرم(ص) که روز مبعث، عید بزرگ برانگیخته شدن او به رسالت حضرت احدیت است هدف خود را در چندجا به وضوح روشن می سازد:
«انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»
براستی که من برانگیخته شدم برای کمال بخشیدن به بزرگی های اخلاق
«انی بعثت معلما»
همانا که من مبعوث شدم برای آموختن بشر
در آیه 2 سوره جمعه: « هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الأُمِّیّینَ رَسولًا مِنهُم یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ وَیُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَةَ وَإِن کانوا مِن قَبلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ»
اوست خدایی که از میان درس ناخواندگان پیامبری را برانگیخت از متن انسانها که آیات او را برآنان بخواند، تزکیه و تطهیرشان سازد و کتاب و حکمتشان بیاموزد اگرچه پیش از آن در گم گشتگی آشکاری دست و پا میزدند.
هدف پیامبر اکرم در امتداد همه ادیان و انبیاء توحیدی که منادیان و مصلحان دعوت کننده از شرک و نفس پرستی و اسارت طاغوت ها و بت های ذهنی و عینی، درونی و بیرونی، به سمت تکامل اخلاق، تعالی معنوی، تزکیه نفس و تجرد روح، طی مدارج معرفت باطنی و اکتساب فضیلتها و ارزشهای انسانی است. پیامبر، در حقیقت یک «یادآور» است. تذکر دهنده به عالم غیب و ماورای این جهان مادی است:
آیه 21 سوره غاشیه تصریح می کند: «انما انت مذکر ولست علیهم بمسیطر»
پس یادآوری کن همانا که تو تنها یادآوری نه سیطره گر و سلطه گستر
و آیه 12 سوره هود: «انما انت نذیر»
تو تنها بیم دهندهای
و آیه 45 سوره احزاب: « یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً وَ داعِیاً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً»
ای پیامبر! به راستی ما تو را شاهد [بر امت] و مژده رسان و بیم دهنده فرستادیم. و تو را دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او و چراغی فروزان [برای هدایت جهانیان] قرار دادیم.
چهارم- حرکت از فرد به جمع،وحدت توحیدی، تشکیل امت و تاسیس حکومت
و سرانجام یکی از اهداف اصلی بعثت پیامبر، هدایت جامعه موحد و در پرتو ایمان به خدا، رشد یافته از تفرق و تفرقه، انشقاق و انفکاک به وحدت و جماعت و سرانجام تشکیل امت اسلام؛ امتی متشکل و مجتمع بر اساس زیست مومنانه و مقاصد الهی است.
آیه 140 سوره آل عمران تشکیل این اجتماع مومنان موحد برپایه ارزشها و معیارها و شکل یافته بر بنیان امر به معروف و نهی از منکر و دعوت به خیر و صلاح و سداد را اعلام می دارد: «وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ ۚ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
و باید از میان شما طایفه ای باشند که مردم را به سوی خیر دعوت نموده ، امر به معروف و نهی از منکر کنند و این طایفه همانارستگارانند.
تاسیس حکومت نیز از سوی پیامبران و از جمله پیامبر اسلام(ص) در امتداد همین تحکیم و بسط معرفت الهی و حاکمیت ارزشها و شاخصه های مومنانه زیستن و صدور معنویت و اخلاق و کرامتها و فضیلتها به همه جوامع بشری و بر اساس اصل همه گیری هدایت الهی است. در حکومت انبیا خواسته خداوند ملاک تصمیمگیریها و قوانین و مقررات است. خواسته خداوند یعنی عدل و فضیلت و مصلحت.
انبیا امانتدارانی هستند که قانون و دستور خدا را در جامعهٔ بشری اجرا میکنند و حکومت انبیا به معنای حکومت قانون خداست. حکومت امامان معصوم پس از نبی خاتم و نیز حکومت فقهای عادل در زمان غیبت امام معصوم نیز همان حکومت قانون خداست؛ زیرا مبتنی بر اراده و دستور خداوند متعال است. انبیا و امامان معصوم (ع) و نیز فقهای عادل امانتداران دین خدایند؛ آشنایان امین و عادلی که قانون خدا را میشناسند و در تحقق آن، به دلیل عصمت و عدالتی که دارند، خیانت نمیکنند.
بنابراین حکومت انبیا حکومت حق و عدل و حکمت و معرفت است نه حکومت قدرت طلبی مادی و منافع و مطامع نفسانی حاکمان. چرا که برخلاف دیگر اشکال قدرت و حکومت، بر مصالح و ملاک هایی چون تقوی، معنویت، بسط عدالت و اقامه احکام و حدود و موازین الهی استقرار یافته است.
حضرت امام خمینی در یکی از سخنرانی های خود در تبیین ماهیت بعثت نبی مکرم اسلام و هدف اعلا و غایت اصلی این تشکیل حکومت میفرمایند:
«تشکیل حکومت و تاسیس عدالت، در حکومت انبیا مقصد اصلی نیست بلکه مقدمه معرفی ذات مقدس حق است»
و از اینجاست که درمییابیم آن رحمت عالمیان که همه وجود خویش را وقف هدایت و نجات انسان کرده بود و به تعبیر قرآن کریم: «لعلک باخع نفسک: خود را از غم این مردم هلاک می کرد» هدفش از شکل دادن به مدینه النبی و از رهگذر یک جامعه نبوی، معماری یک بنیان معرفتی است که از خودشناسی به شناخت خدا روی می نهد و همه چیزش در راستای خداجویی و خداخواهی است.
عید بزرگ مبعث منادی نور و رحمت و کرامت، جشن وارستگی و وحدانیت، روز شکوفایی گل فطرت در شوره زار نفسانیت، تولد دوباره انسان و روز تجدید عهد زمین با آسمان بر همه معتقدان به امانت قدسی وحی مبارک باد.
نظر شما