به گزارش خبرنگار گروه ورزشی حیات؛ تیم ملی فوتبال ایران با عبور از یک مسیر پر فراز و نشیب توانست به دور نیمه نهایی جام ملتهای آسیا و جمع 4 تیم پایانی رقابتها راه یابد و حالا دو گام دیگر تا رقم زدن یک اتفاق بزرگ تاریخی فاصله دارد. مسیری که هم در دسترس است و هم با غفلت میتواند از چنگمان برود و زحماتی که تا اینجا کشیدیم به هیچ ختم شود. در کنار شادی و شعفی که بابت درخشش تیم ملی و عملکرد خوبش در دیدارهای گذشته خصوصاً بازی با ژاپن داریم باید از نکاتی که ممکن است منجر به تنبیه ما در دو دیدار پیش رو شود هم غافل نشویم. نکاتی که رضا پرکاس، سرمربی ایرانی - آلمانی و کارشناس بین المللی فوتبال با تحلیل دقیق و فنی روی مسابقات و وضعیت تیم ما و رقبا به آنها اشاره کرده است. شاید کادرفنی تیم ملی آنها را ببیند و مد نظر قرار دهد. تحلیل فنی رضا پرکاس در گفتگوی اختصاصی با حیات را میخوانید:
آنچه باعث پیروزی ما مقابل ژاپن شد
ابتدا پیروزی تیم ملی و صعود به دور نیمه نهایی را تبریک میگویم ، برای تحلیل این بازی باید ارنج تیم در شروع کار و تفاوتهایش نسبت به 4 بازی قبلی را در در نظر بگیریم. کادر با ورود محبی، امید ابراهیمی و میلاد محمدی نشان داد قصد دارد تیم دوندگی بیشتری در طول بازی داشته باشد. محبی یک بازیکن فیزیکی و درگیر شونده است و امید ابراهیمی هم یک هافبک دفاعی تخریبی است.
با شروع بازی تیم ملی زمین و توپ را به حریف داد و فضا در اختیار گرفت ولی نه به این شکل که بخواهد در لاک دفاعی فرو برود، تیم ژاپن خیلی توانست پاسهای توی در بدهد و این موردی است که برای تیم ما کم اتفاق افتاده است و فقط یک بار در بازی با فلسطین که سامان قدوس باعث به گل رسیدن ما شد چنین چیزی را دیده بودیم ولی ژاپن مقابل ما این کار را بارها انجام داد. دلیل این موضوع هم توانایی فردی بازیکنان این تیم و همچنین جایگیری نامناسب تیم ما بود که در شیفت شدن و بستن راههای پاس موفق عمل نکردند و روی همین موضوع ژاپن به گل اول رسید. ما روی چند پاس بلند توانستیم موقعیت سازی کنیم ولی در مجموعه اتفاق خاصی رقم نخورد و تا پایان نیمه نخست شرایط به همین روال بود.
اینکه در نیمه دوم شرایط بازی برای تیم ما تغییر کرد با توجه به اینکه تغییری در بین بازیکنان و نفرات نداشتیم و به ترکیب دست نزدیم و تغییری که برای ما ایجاد شد به صحبتهایی بر میگردد که بین دو نیمه به بازیکنان زده شد. اگر ما فرض را بر این بگذاریم که در نیمه نخست ما بسته بازی کردیم که قدرتمان را به نیمه دوم انتقال دهیم این نمیتواند درست باشد چرا که ما نیمه اول گلهای بیشتری دریافت میکردیم جبرانش سخت بود و فقط یک چیز میتواند باشد و آن هم رسیدن به خودباوری در نیمه دوم است. ما قابلیت های فنی بالایی داریم و اگر بتوانیم بازیسازی را از دست ژاپن در بیاوریم.
ژاپن فوتبالش پیشرفت کرده است و با توجه به بازیهایش با تیمهای مطرح دنیا بر اساس تعداد پاسهای زیاد و بازی تاکتیکی منطقه به منطقه جلو میآیید و هر تیمی که بتواند شکل بازی این تیم را خراب کند موفق خواهد شد. سرمربی ژاپن توانایی این را ندارد که روش دومی برای بازی تیمش در نظر بگیرد.
ما در این بازی نشان دادیم به خودباوری و کیفیت لازم رسیدیم و در زمان لازم این را مقابل ژاپن نشان دادیم و آشفتگی ژاپن اینجا خودش را نشان داد. موقعیتهای حساسی خلق کردیم و یک گل هم زدیم که روی بدشانسی و میلیمتری آفساید گرفته شد. ما جلوی کارهای تاکتیکی ژاپن را گرفتیم و در مجموع به آنها فرصت چندانی ندادیم. آنها سعی داشتند به سبک فوتبالی خود وفادار باشند ولی دوندگی و جایگیری بازیکنان ما عالی بود و پاسهای آنها را قطع میکرد.
ما توانستیم این مسیر را ادامه دهیم و در اواخر مسابقه همه فکر میکردند ژاپن به زمین خودش برگردد و به دنبال وقت کشی برای پایان بازی بپردازد ولی بازهم به سبک فوتبالی خودش وفادار ماند و بازهم به دنبال پاس کاری از خط دفاع خودش باشد و ما با پرس سنگین از بالا مانع آنها شدیم و از آنها اوت میگرفتیم و این استرس مضاعفی به تیم ما داد و در ادامه تداخل دفاعی و جایگیری و فرار خوب کنعانی زادگان به گرفتن پنالتی و برد ما منجر شد. در کل نقطه قوت تیم ما در نیمه دوم تغییر تاکتیک نبود و نفرات همان ها بودند و فقط تغییر در شرایط روحی و انگیزشی بازیکنان رقم خورد و باعث شد بتوانیم نقطه قوت ژاپن یعنی بازیسازی و پاسهای متعدد را کور کنیم و آنها سعی به تکروی کردند و قدرت بازیکنان ما به آنها چربید.
تغییراتی که نتیجه بخش بود
در مورد تغییر سیستم بخواهم بگویم تحلیل من این است که ما در دفاع میلاد محمدی را اضافه کردیم که دوندهتر است و بیشتر درگیر است و در رفت و برگشتها قویتر ظاهر میشود. کنعانی زادگان به ترکیب برگشت و نکته مهم هم بازی کردن محبی و ابراهیمی بود که با دوندگی زیاد و بازی فیزیکی مقاب ژاپن قرار گرفتند. از ابتدا بخواهیم حساب کنیم ما در نیمه اول مقابل ژاپن موفق نبودیم و بالای 10 پاس توی در خوردیم و گل دریافت کردیم که منشا آن همین بود.
حضور میلاد محمدی و محبی در سمت چپ ما باعث شد از این ناحیه ژاپن موفق نشود به ما ضربه بزند و این یک پوئن مثبت بود. بازی ندادن به امثال قایدی و قلیزاده و ترابی و... به خاطر این بود که آن نفرات درگیر شونده نیستند و هدف کادرفنی چیز دیگری بود و به نظرم جواب هم داد، خصوصا در نیمه دوم.
در مورد فرستادن سامان قدوس به یک خط جلوتر به نظرم باعث شد کارایی او بالا برود تا اینکه بخواهد در مرکز زمین باشد و خودش را درگیر شلوغی آن منطقه کند. در کل عدم رفتن سراغ تعویض های کلیشه ای هم اقدام مناسب دیگری بود که وقتی تیم روال خوبی دارد با تعویض به آن لطمه نزنیم و تعویض های آخر بازی هم صرفا برای کنترل بازی و اتلاف وقت و به میدان فرستادن نیروهای تازه نفس بود.
جای خالی مهدی طارمی
مهدی طارمی یک بازیکن تاثیرگذار و مهم در ترکیب تیم ملی است. او در 18 قدم حرفهای و گلزن است و قدرت حفظ توپ دارد ولی در بازی با ژاپن به نظرم با بودن آزمون و اضافه شدن قدوس این فرصت به آزمون داده شد که بیشتر صاحب توپ شود و تغذیه شود و در تیم ملی وقتی هدف یک نفر بود برای خط هافبک و دفاعی ما تصمیم گیری راحت تر بود و سردار روی چند پاسی که دادند هم گل زد و هم پاس گل داد و عملکرد خوبی داشت. نبود طارمی از این جنبه به تیم کمک کرد ولی در کل بودن طارمی برای هر حریفی خطرناک است.
قطر برای ما دردسر ساز میشود؟
تیم قطر را ما نباید از این منظر نگاه کنیم که چند ماه پیش توانستیم در بازی دوستانه آنها را شکست دهیم. آن تیم تغییراتی داشته و کادرفنی و فلسفه بازیاش تغییر کرده است. ضمن اینکه بازی دوستانه با نیمه نهایی جام ملتها متفاوت است. در مجموع بخواهیم حساب کنیم تیم ایران از لحاظ نفرات و سبک بازی و قدرت تیمی برتری دارد و اگر بخواهیم همان روال بازی با ژاپن را در نیمه دوم در این بازی در پیش بگیریم میتوانیم بازی را ببریم ولی اگر خودمان را از پیش برنده بدانیم اینطور نیست. دیدید که ما مقابل فلسطین از دقیقه 70 به مشکل خوردیم. با هنگ کنگ که از بالا پرس میکرد به مشکل خوردیم، با سوریه به مشکل خوردیم. اینها تجربیاتی برای کادرفنی است که اگر دچار پرسنیگ و بازی درگیرانه شدند چه تفکراتی داشته باشند.
اینکه میزبانی قطر چقدر برایشان مهم و کمک کننده است قطعاً بدون تاثیر نیست و در تورنمنت های مختلف این را دیدیم و تیمها دوست دارند تا پایان بازی ها حضور داشته باشند تا جو و شور در آن کشور بماند ولی ما نباید تمرکزمان روی این مسائل باشد که بگوییم مثلا داوری مشکل ساز خواهد شد چون VAR هست و خیلی موارد دیده میشود. برای همین میتوانیم بگوییم مثلا روی خطا های 50-50 داور به سود آنها سوت بزند ولی ما نباید اجازه دهیم کار به آنجا کشیده شود.
ما نباید خودمان را از پیش برنده بدانیم چرا که بازی تک حذفی است و یک اشتباه ممکن است ما را جریمه کند. به نظرم اگر ایران روال خودش را انجام دهد برنده است. ما باید مقابل قطر بازیکنان تکنیکیتر را قرار دهیم چرا که قطریها خیلی درگیرانه بازی نمیکند، هرچند که آنها تیمشان در آفساید گیری خوب عمل میکند. بازیکنی به نام اکرم عفیف دارند که استارت های خوبی میزند. معز علی و هیدوس هم بازیکنان خوبی هستند ولی به طور کلی ایران با نظم تیمی مشکلی برابر این نفرات نخواهد داشت. ما باید از بازی مستقیم پرهیز کنیم و از جلو پرس کنیم و دنبال کار روی زمین باشیم و در این صورت میتوانیم خودمان را در فینال ببینیم.
تفاوت های کره و ژاپن
در مورد فرض اینکه ما در فینال برابر کره بازی میکنیم باید بگویم روی کاغذ احتمال همین است. تفاوت ژاپن و کره به این صورت است که اگرچه دو قدرت فعلی فوتبال آسیا هستند تفاوتهایی دارند. در مجموع این دو تیم چندین بار در جام جهانی به مراحل بعد صعود کردند و تیمهای خوب دنیا را شکست دادند و این نشان از پیشرفت فوتبالشان دارد.
یک تفاوت عمده بین آنها در این تورنمنت است و آن هم این است که سرمربی ژاپن برای این تیم کوچک است. این بازیکنان همه موارد آموزشی را یاد گرفتند و در تیمهای بزرگ اروپایی مشغول بازی هستند. اینها دیگر تمرین دهنده نیاز ندارند و مشکل بدنسازی هم ندارند. پس وقتی این تیم یک مربی نیاز دارد که بهترین استفاده را از توانایی بازیکنانش داشته باشد. من اخبار ژاپن را دنبال میکنم خیلی از کارشناسان فوتبال این کشور و مردم و مطبوعات به این عقیده دارند که در تیم چند بازیکن با هم اختلاف دارند و سعی میکنند به هم پاس ندهد. در آن واحد نباید چند بازیکن در پست مهاجم در ترکیب باشند. این باعث میشود کمتر تغذیه شوند و همه بخواهند خودشان گل بزنند. برای مثال در بازی با عراق این تیم میتوانست به گل دوم برسد ولی بازیکنان پاسکاری نمیکردند.
آنطور که من دیدم سرمربی ژاپن قصد دارد بهترین بازیکنانش را در کنار هم بازی دهد ولی خیلی جاها دیدیم که بازیکنان خوب هم دیگر را خنثی میکنند. شما نمیتوانید در آن واحد 6 مهاجم در ترکیب قرار دهید و 2 هافبک برای تغذیه اینها در زمین بگذارید.
ما در کره جنوبی این ضعف ها را نداریم. در کره جنوبی یک سرمربی آلمانی داریم که مربیگری را در کشور خودش آموخته و تجارب بالایی به عنوان بازیکن و سرمربی در سطح اول دنیا دارد و برای همین میبینید که کره جنوبی در چند بازی از دقیقه یک تا 120 نظم تاکتیکی خودش را حفظ میکند و طبق برنامه عمل میکنند و هرجا لازم بوده تغییر تاکتیک دادند و از روش های مختلف به دروازه حریف حمله میکنند و موقعیت ایجاد میکنند.
مورد بعدی این است که در تیم ژاپن ما رهبر درون زمین نداریم که بتواند تیم را بالانس کند و تیم را در مرکز زمین رهبری کند. در کره جنوبی بازیکنی مثل سون داریم که نقش رهبر را در تیم ایفا میکند که در طول بازی در طول عرض زمین جابجا میشود و سعی دارد به تیم کمک کند و بازیکنان را از بازی احساسی و هیجانی دور کند. این دو مورد تفاوت های اصلی کره و ژاپن است.
ما اگر با کره جنوبی بازی کنیم باید بدانیم مقابل تیمی بازی میکنیم که عجله ندارد و اگر پرس شود اصرار به شروع بازی از زمین خودش ندارد. تیمی که چه دقیقه 1 چه دقیقه 80 گل بخورد نظم تاکیتکی خودش را حفظ میکند و سرعت هیجانی به بازی نمیدهد. ما اگر میخواهیم از سد کره عبور کنیم باید دوندگی زیاد داشته باشیم و کاملا پوشش دهی فضا داشته باشیم و کناره ها را ببندیم و حرکات عرضی بازیکنان کره را با نفرات دوم و سوم پوشش دهیم، در مناطق حساس ضربات ایستگاهی ندهیم و فرصت شوتزنی در اختیار آنها قرار ندهیم. کرهای ها در ضربات هوایی هم قوی هستند و ارسال های هدفمند انجام میدهند.
در مقابل نقطه قوت ما با بازگشت طارمی داشتن دو مهاجم توانمند است که امیدوارم به تناوب هر دو تغذیه شوند که هافبک های ما بتوانندا هدفمند تر پاس دهند. ما روی ضربات ایستگاهی قدرت داریم. روی حرکات انفجاری طارمی و حرکات فریبنده آزمون میتوانیم حساب کنیم و بدانیم که کرهای ها از ژاپنیها فیزیکیتر بازی میکنند. بنابر این باید این نکات را مورد توجه قرار دهیم تا به اهداف طراحی شده مان برسیم.
نظر شما