به گزارش خبرنگار گروه ورزشی حیات؛ ورزش قهرمانی به خاطر ویژگیهای خاصی که دارد همیشه مورد توجه عموم مردم بوده است و حیات خودش را هم مرهون همین توجه و نگاه ریزبینانه است. جایی که عده کثیری بیرون گود به تماشا نشستهاند و نفرات معدود و انگشت شماری هم به وسط میدان آمده تا توانایی و مهارت خود را مقابل چشمهای تیزبین عامه مردم به منصه ظهور بگذارند. سوای اینکه شما موفق عمل کنید یا نه، این جسارتِ به میدان رفتن به خودی خود شجاعتی وصف ناپذیر میطلبد و اگر بتوانید در این عرصه موفقیتی هم کسب کنید که دیگر چهره خاصی میان خواص میشوید و آنجاست که عنوان قهرمان را به شما نسبت میدهند. قهرمان شدن البته هیچ وقت یک شبه رخ نمیدهد و پشتِ آن لحظات ثانیههای اندکی که سرنوشت یک رقابت را رقم میزند تلاش و پشتکار چند ماهه و احتمالاً خونِ جگر خوردنهای چندین ساله است که شاید کسی از آن خبر نداشته باشد ولی همینهاست که از انسانِ عادی یک قهرمان ملی میسازد.
* مسابقات آسیایی هانگژو مدل کوچک شدهای از المپیک است و اگرچه تنها کشورهای حاضر در قاره کهن در آن حضور دارند اما سطح کیفی آن و ارزش نتایجی که در این رقابتها به دست میآید را نمیتوان زیر سوال برد. کشور چین به عنوان یکی از سردمداران همیشگی المپیک که هر دوره رقابتی تنگاتنگ با ایالات متحده در قهرمانی این مسابقات دارد خودش همواره سرمایهگذاری عظیمی رو مسابقات آسیایی داشته و در این دوره از رقابتها که امتیاز میزبانی را هم یدک میکشد انگیزه بیشتری دارد تا آبروداری کرده و خودش را آقای ورزش آسیا معرفی کند و البته چنگ و دندانی برای مسابقات جهانی پاریس نشان دهد. در کنارش کشورهای مطرح دیگری در ورزش دنیا هستند که مرزهایشان در قاره کهن تثبیت شده است، پس المپیک آسیایی رقابتی سطح پایین و کم ارزش محسوب نمیشود و نمیتوان رقابت در این عرصه و موفقیت در آن را کم اهمیت جلوه داد.
* ورزشهای مطرح و مورد توجه در ایران بعضاً یا از امکانات و تجهیزات و سرمایه و زیرساخت خوب و قابل توجهی بهره میبرند و یا اینکه توجهات عمومی و رسانههای روی آنها زیاد است و بعضاً در بعد مدیریتی تمرکز و توجه خاصی روی برخی از آنها صورت میگیرد که باعث میشود شرایط نتیجه گرفتن در آن تا حدی فراهم شده و ورزشکارِ مشغول به آن رشته ورزشی هم با خیالی نسبتاً آسوده تمرکز و توانش را روی موفقیت در آن میگذارد و با تلاش و پشتکار و تمرین شانس خوبی برای موفقیت دارد. برخی رشتههای ورزشی اما هیچکدام را ندارند. اینجاست که حضور در آن ریسک بزرگی محسوب میشود و موفقیت در آن کار هرکسی نیست. جایی که تو تنهایی و باید یکه و بیهمراه دست روی زانوی خویش نهاده و بلند شوی و از خودت حرکتی نشان دهی. اینجاست که موفق شدن هم سختتر است و هم ارزشمندتر. اینجاست که هرچه تلاش کنی نمیشود و نمیرسی ولی وقتی رسیدی جاودانه شدی و به تاریخ پیوستی.
* گفتیم فدراسیون ژیمناستیک در دو سال اخیر فعالیت مثبتی از خود نشان نداده و درگیر جنگهای مدیریتی بوده. فدراسیونی که تا یک قدمی تعلیق هم پیش رفت و فاصلهای تا نابودی نداشت. فدراسیونی که در سال ۱۴۰۲ برای ورزشکارانش هیچ اعزامی نداشت و بواسطه مشکل ایمیل نتوانست ژیمناستهای خود را به هیچ تورنمنتی اعزام کند. در ادامه کار تا جایی گره خورد که لایسنس ورزشکاران نیز تایید نشد و ژیمناستها هفتهها در برزخ اعزام یا عدم اعزام به هانگژو بودند و در نهایت با رایزنی کمیته ملی المپیک این مسکل در دقیقه ۹۰ حل شد. امروز که کیفور از افتخارآفرینی مهدی الفتی هستیم نباید فراموش کنیم که او قرار نبود در این رقابتها حاضر شود ولی رفت و کاری کرد، کارستان.
* تا پیش مهدی الفتی چه از ژیمناستیک ایران شنیده بودیم و میدانستیم؟ آیا اخباری به جز جنگ و دعوای مدیریتی در رأس فدراسیون که آن را تا یک قدمی تعلیق پیش برد و دو سال تمام آن را بلاتکلیف گذاشته بود از این رشته مخابره میشد؟ آیا پیش از این ژیمناستیک ایران دستاوردی به جز حضورِ بیحاصل در مسابقات و میادین جهانی داشت و آیا بازگشتی به جز با دستانِ خالی ولو در تورنمنتهای سطح متوسط دنیا و آسیا از این رشته و قهرمانانش در ذهن داریم؟ صحبت و نوشتن از مهدی الفتی و کار بزرگی که انجام داده صرفاً بزرگنمایی یک موفقیت نیست و ورزش ایران هم مدالهای رنگارنگ کم به خود ندیده است ولی وقتی با یک تاریخسازی طرف هستیم نباید آن را کتمان کرده و به سادگی از کنارش عبور کنیم.
* حضور الفتی در فینال مسابقات آسیایی هانگژو به خودی خودش یک افتخار محسوب میشد و مدال نقره او با علمِ به مسیر سختی که در پیش داشت و اینکه اولین مدالِ تاریخ ژیمناستیک ایران به نام او ثبت شد. شاید تلاش و ایثار و از جانگذشتگی او و موفقیت تاریخی که کسب کرده مسیری باز کند به سمت آینده این رشته ورزشی در ایران. شاید الفتی سبب خیری شود تا مسئولان ورزش هم توجه بیشتری به رشته ژیمناستیک نشان داده و توجهات عمومی هم بیشتر از قبل به سمت ژیمناستهای ما جلب شود. شاید این آغازی باشد برای تولدِ ژیمناستیک ایران و شاید در آینده الفتیهای زیادی با الگو قراردادن مهدی این رشته را تبدیل به یکی از رشتههای مدال آور ایران در میادین جهانی کنند.
* مدال تاریخی مهدی الفتی در بازی های هانگژو وقتی ارزشی دو چندان پیدا می کند که میدانیم این شگفتانه و تک مدال نقره دور از انتظار، به موازات مدالهایی از این دست مثل مدال برنز فرانک پرتوآذر در دوچرخه کوهستان و... موید وجود استعدادهای ناب در رشته های کمتر مورد توجه است. شاید الفتیها و پرتوآذرهای زیادی در این مرز و بوم از استعداد نابی برخوردار هستند که شرایط پرورش و به نتیجه رساندن آن را ندارند. همه نمیتوانند با دستان خالی قله را فتح کنند، ولی شاید اگر دستی برای یاریشان دراز شود در آینده پرچم سه رنگ ایران را به دفعات بیشتری در میادین جهانی ورزش روی سکوها ببینیم و سرود ملی ما بیش از قبل در سالنهای ورزشی طنین انداز شود.
* ما هم مقصریم، ما رسانههای در سایه نشین که تلاشهای زیر آفتاب قهرمانان رشتههای مهجور ورزش را ندیدیم و بازتابشا ندادیم تا امروزِ روز از ظهور یک ستاره انگشت به دهان بمانیم. کم نداشتیم قهرمانان این چنینی که تا پیش از رفتن روی سکو کمتر کسی نامشان را شنیده بود و حالا که به جایی رسیدند که همه ما ایستاده برایشان دست میزنیم و برایشان مرحباً میکشیم وقت جبران است. این قهرمانهای واقعی را هرچقدر هم در بوق و کرنا کنیم کم است. قهرمانهایی که شاید شش ماه بعد دوباره به ورطه فراموشی سپرده شوند و کسی پابرهنه دنبال اتوبوسشان ندود و برماست که مانع از فراموشی امروزِ تاریخ در اذهان عمومی شویم.
نظر شما