کد خبر 208259
۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۱:۳۰

«حیات» گزارش می‌دهد؛

دلیل دشمنی مجاهدین خلق با دکتر شریعتی چه بود؟

دلیل دشمنی مجاهدین خلق با دکتر شریعتی چه بود؟

 هراس رهبر سازمان مجاهدین از تفکر و اندیشه شریعتی نیز یک واقعیت انکارناپذیر بود. زیرا به میزانی که دکتر علی شریعـتی یک روشـنگر و سخـنور بود، به همـان مـیزان از ” خشونت و مبارزه مسلحانه ” فاصله داشت.

به گزارش خبرنگار سیاسی حیات؛ گروه های مذهبی سازمان مجاهدین خلق پس از انشعاب ایدئولوژیکی در سال ۱۳۵۴ هر کدام با تفکرات خاص خود در راه پیشبرد به انقلاب کوشیدند. مرام نامه سازمان مجاهدین خلق توسط خود حنیف نژاد، مشکین فام ودیگر دوستان اولیه تنظیم شد، منتهی نه با رویکرد اسلام مرجعیتی شیعی، البته نه با انگیزه دین ستیزی؛ این دو نه بایستی خلط شوند. بلکه دین نافهم بودن با نافهمی دینی، زمینه دین سازی را فراهم کردند. فتنه از آنجا شروع شد که مرجع تقلیدشان به جای آنکه عالم برجسته شیعی، فقیه و متبحری مانند مرحوم آیت الله بروجردی در قبل از ۱۳۴۰ و امثال امام خمینی و مراجع ثلاث آن ایام بعد از ۱۳۴۰ باشد، امثال جناب مهندس بازرگان شد.

 سازمان مجاهدین خلق به نوعی انشعابی از درون نهضت آزادی ایران بود و فرزندان معنوی مهندس «مهدی بازرگان» در سال ۱۳۴۴ و بعدها ۱۳۴۹ سازمان مجاهدین خلق ایران را تشکیل دادند. بنیان گزاران دوره اول سازمان تا سال ۱۳۵۴ و تحولات و دگرگونی های درونی، انشعاب ها و ترورهای درونی از جمله مباحثی است که باید در جای دیگر مورد بررسی قرار گیرد. ضمن اینکه تا سال ۱۳۵۴ که سازمان دچار تغییر ایدئولوژی می شود و رهبران قدیمی سازمان یا کشته و یا از چرخه خارج  می شوند رهبری سازمان به مسعود رجوی بر می گردد. از آن دوران، بحث تغییر ایدئولوژی در سازمان مطرح  می شود و فرزندان مومن، متدین، انقلابی و سوپر انقلابی به مارکسیسم و کمونیسم گرایش پیدا می کنند. مباحث بسیاری از سال ۵۴ تا ۵۷ به خصوص در برخورد روحانیت با تغییر ایدئولوژی در زندان ها مطرح می شود تا اینکه نهضت اسلامی به پیروزی  می رسد و دوران جدیدی برای مجاهدین خلق رخ می دهد.

دکتر علی شریعتی در دهه ۴۰ و ۵۰ شخصیتی جذاب برای جوانان محسوب می‌شد. از این‌رو جلسات سخنرانی او در حسینیه ارشاد با استقبال کم‌نظیر همراه بود. در این میان جریان‌های دیگر درصدد ارتباط با او بودند. حتی براساس روایت‌های تاریخی، سازمان مجاهدین خلق نیز در تلاش بود تا به هر طریق ممکن به شریعتی متصل شود.

 بدون تردید نام او در تاریخ سیاسی ایران جای برجسته و انکار ناپذیری دارد، چرا که هر فعال سیاسی که گرایش های مذهبی داشت و مبارزه علیه رژیم شاه را آغاز کرد، و یا کسانی که بعد از انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ وارد فعالیت سیاسی تمام وقت و حرفه ای شدند، با مطالعه کتاب های دکتر علی شریعتی آغاز کرد.

در دهه ۱۳۵۰ دکتر علی شریعتی توانسته بود با سخنرانی های آتشین خود در حسینیه ارشاد که برخلاف حسینیه های سنتی شکل جدیدی از یک حسینیه داشت با مخاطب دانشجو و روشنفکر ارتباط قوی برقرار کند و به نماد روشنفکری دینی در ایران تبدیل گردد. او این توانمندی و تجربه را، جدا از درس گیری از پدرش دکتر محمد تقی شریعتی، از همراهی با جبهه آزادیبخش الجزایر و سایر جنبش ها و کانون های روشنفکری در مدت زمان حضور خود در فرانسه نیز کسب کرده بود.

کسانی که پای سخنرانی های دکتر شریعتی در زمان رژیم شاه می نشستند، بخشی جذب جنبش ”مبارزه مسلحانه” و سازمان مجاهدین خلق می شدند و بخشی نیز ” مبارزه مسلحانه” را با روشنگری و حرکت های مصلحانه در تضاد می دیدند، اگر چه این تضاد به دلیل شرایط سیاسی و حاکیمت رژیم شاه بارز نمی شد. اما یک بدبینی بیان نشده و نانوشته، یا هراس از رقیبی نیرومند در میان مجاهدین از دکتر علی شریعتی وجود داشت تا جاییکه مجاهدین خلق فعال بودن دکتر علی شریعتی در حسینیه ارشاد را در تضاد با مبارزه مسلحانه و مبارزه علیه رژیم شاه می دیدند.

ماجرای پیشنهاد ریاست سازمان به دکتر شریعتی چه بود؟

محمدجواد آسایش در بخشی از کتاب خاطرات خود که توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ شده است روایت جالبی دارد. او می‌گوید:  یک‌روز با آقای مهریزی‌زاده به دفتر مرکزی‌ منافقین در تهران آمدیم و با آقای اصغر محمدی که از مرکزیت منافقین بود و ما از قبل از انقلاب در دانشگاه با هم آشنا بودیم، صحبت کردیم. به او توضیح دادم و او همه‌ی حرف‌های مرا دقیق شنید. یک مطلب دیگری هم به او گفتم. 

اوایل انقلاب، منافقین یک نمایشگاه از اطلاعیه‌هایشان را در دانشگاه تهران گذاشته بودند. کل اطلاعیه‌ها را در نمایشگاه گذاشته بودند اما اطلاعیه شماره‌ی ۲۷ نبود. 

من می‌دانستم که این اطلاعیه‌ی شماره‌ی ۲۷ مربوط به زمانی است که مجاهدین خلق از دکتر شریعتی درخواست کردند که رئیس سازمان شود و دکتر شریعتی گفته این کار من نیست و مجاهدین خلق آن وقت ـ فکر کنم سال ۵۲ بود ـ یک اطلاعیه دادند در اینکه شریعتی اهل مبارزه نیست. 

می‌دانستم که این اطلاعیه‌ی شماره‌ی ۲۷ مجاهدین خلق علیه دکتر شریعتی است و برای همین در نمایشگاه، این اطلاعیه نبود.

مهندس لطف الله میثمی از اعضای اولیه مجاهدین خلق که چشم ها و دست خود را در مبارزه علیه رژیم شاه از دست داده است، می گوید:

” مسعود رجوی (رهبر مجاهدین خلق) از دکتر شریعتی متنفر بود. در یکی از جلسات خانه های تیمی، زمانی که مهندس فیروزیان و دکتر میلانی از شریعتی دفاع می کردند، مسعود رجوی او را فوق ساواک می دانست و می گفت به دکتر از سوی رژیم پیشنهاد وزارت علوم یا آموزش و پرورش داده شده است…” 

همچنین قربانعلی حسین نژاد از فعالین و زندانیان سیاسی رژیم شاه به نقل از عباس داوری، از اعضای دفتر سیاسی مجاهدین خلق می گوید:

عباس داوری (رحمان) از مسئولان رده اول سازمان مجاهدین و مسئول سالیان من در سازمان به من می گفت مجاهدین بارها نفر به نزد دکتر شریعتی فرستادند تا از او نوشته ای در تأیید مبارزۀ مسلحانۀ سازمان بگیرند ولی او نپذیرفت و رحمان می گفت شریعتی نیروهای ما را که دانشجویان و روشنفکران مذهبی بودند به خودش جذب کرد و نگذاشت سازمان مجاهدین نیروی گسترده ای داشته باشد!!

هراس رجوی از رشد اندیشه های شریعتی 

در ادامه اظهار کرده بود: مسعود رجوی روی شخصیت و اندیشه دکتر علی شریعتی بسیار حساس و از رشد تفکر او در سازمان مجاهدین هراس داشت، هر چند که به دلیل محبوبیت فراوان دکتر علی شریعتی، آن را نه خود و نه رسانه های تبلیغاتی مجاهدین علنی نمی کنند.

اما در این میان پرسشی نیز می تواند وجود داشته باشد، یعنی درحالیکه بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی، دکتر علی شریعتی را پلی برای جمع آوری و انتقال نیرو از جامعه به سازمان مجاهدین تلقی، و در این مورد نتیجه گیری می کنند چرا باید سازمان مجاهدین با تفکر دکتر شریعتی تضاد داشته باشد؟

 بر اساس این گزارش؛ هراس رهبر سازمان مجاهدین از تفکر و اندیشه شریعتی نیز یک واقعیت انکارناپذیر بود. زیرا به میزانی که دکتر علی شریعـتی یک روشـنگر و سخـنور بود، به همـان مـیزان از ” خشونت و مبارزه مسلحانه ” فاصله داشت و در نتیجه در تضاد با ایدئولوژی و استراتژی سازمان قرار می گرفت.

از همین نگاه بود که در سال ۱۳۶۴ که مسعود رجوی توانسته بود با “انقلاب ایدئولوژیک” رهبری خود بر سازمان مجاهدین معنی ایدئولوژیک و عقیدتی بدهد و بدین وسیله از پرسش های استراتژیک اعضای سازمان فرار کند، به موازات آن در رادیو مجاهد نیز نقد دکتر علی شریعتی را نیز در دستور کار قرار داد.

گزارش: صفورا طالب زاده

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha