کد خبر 154685
۲۱ آذر ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۶

ایران چگونه می تواند قدرت خود را در نظام آینده بین الملل افزایش دهد؟

خلیج فارس دالان ورود به نظم جدید جهانی

خلیج فارس دالان ورود به نظم جدید جهانی

ژئوپلیتیک خلیج فارس همان طور که در دوره‌ها و نظم‌های مختلف اهمیت خود را داشته است، در دوران گذار هم اهمیت خود را حفظ خواهد کرد. با توجه به تغییرات صورت گرفته و بحران‌های ایجاد شده در نظم بین‌الملل، خلیج فارس محل و کانون اصلی روابط قدرت‌های بزرگ خواهد بود. گسترش چین به غرب آسیا بخصوص خلیج فارس، عادی‌سازی روابط کشورهای خلیج فارس با اسرائیل، حضور ایران در منطقه، تأمین امنیت انرژی و خرید تسلیحات باعث می‌شود که خلیج فارس در دوران‌ گذار به عنوان یکی از متغیرهای مهم برای ایجاد نظم بین‌المللی جدید در آینده باشد.

به گزارش حیات روزنامه ایران نوشت: یکی از مفاهیم بسیار مهم فعلی روابط بین‌الملل، مفهوم دوران‌ گذار روابط بین‌الملل است؛ دورانی که به عنوان پل تغییر از نظم بین‌الملل فعلی به نظم بین‌الملل آینده است. پس از جنگ سرد، نظام بین‌الملل متحول شد و لیکن تغییر در بعد نظام صورت گرفت و در بعد ساختار و هنجار‌های نظم فعلی هنوز تغییرات با ضریب بسیار پایینی در حال روی دادن است. در دوره نظام قبلی، نظم دوقطبی بر جهان در قالب بلوک شرق و غرب صورت گرفته بود. با فروپاشی شوروی، نظم دوقطبی از بین رفت و ایالات متحده از سال 1991 به دنبال تحمیل نظم تک‌قطبی هژمونی‌محور بوده است. طی سال‌های 2000 تا 2008 فضا برای ایجاد بستر نظم تک‌قطبی بخصوص با حمله امریکا به افغانستان و عراق شکل گرفت. اما با گذر زمان و قدرت گرفتن قدرت‌های بزرگ دیگر بخصوص روسیه و چین و قدرت‌های نوظهور همچون ایران، آفریقای جنوبی، هند و برزیل به نظر می‌رسد که نظام هژمون‌محوری که ایالات متحده به دنبال آن بود، در حال تغییر است، هرچند تغییر در بستر ساختار و هنجار به‌کندی صورت می‌گیرد، اما نظام بین‌الملل در حال تحول است.
یکی از نظریه‌های مهم در این زمینه، نظریه ویلیام بریج است. بر‌اساس نظر بریج دوران‌ گذار مرحله‌ای موقتی اسـت کـه طی آن یک نظام یا ساختار بین‌المللی از بین رفته و هنوز نظام و ساختار جدیدی جـایگزین آن نشده است، اما در نهایت یک ساختار جدید شکل می‌گیرد. به اعتقاد بریج دوران‌ گذار سه مرحله است:
  پایان نظام قدیم: در این مرحله نظام قدیم براساس عوامل مختلف کارایی خود را از دست می‌دهد. بازیگران جدید باعث برهم خوردن تعادل نظم قدیم می‌شوند و حالت بی‌نظمی حاکم می‌شود.
  مرحله بی‌تفاوتی: در این مرحله نظم جدیدی شکل نگرفته است و بازیگران بی‌تفاوت هستند.
  مرحله بنیان‌سازی نوین: در این مرحله بازیگران نظام جدید بدیل‌های جدید خـود را برای تشکیل سیستم جدید ارائه کرده و به‌طور آرام به سمت نظـام جدیـد پـیش می‌روند، هرچند بی‌نظمی‌هایی وجود دارد اما نظم جدید در حال شکل‌گیری خواهد بود.
در دوران‌ گذار بازیگران تمایل دارند که با کمک سایر بازیگران یا به تنهایی به سمت نظم بین‌الملل آینده گام بردارند تا بتوانند نظم بین‌الملل دلخواه خود را حکمفرما کنند. به‌طور سنتی، روابط بین‌الملل (IR) انتقال در نظم بین‌المللی را محصول انتقال قدرت می‌داند. نظریه‌پردازان خردگرا، بویژه آنهایی که از دیدگاه تئوری ثبات هژمونیک کار می‌کنند، نظم‌های بین‌المللی را منعکس‌کننده ترجیحات قدرتمندترین دولت دخیل در شکل دادن به آن نظم می‌دانند. در این بین، مناطق استراتژیک در دوران‌ گذار بسیار مهم هستند؛ مناطقی که تسلط بر آن توسط هر یک از قدرت‌های بزرگ می‌تواند به شکل‌گیری نظم آینده دلخواه خود کمک کند. ژئوپلیتیک خلیج فارس یکی از این مناطق بسیار مهم در دوران‌ گذار روابط بین‌الملل محسوب می‌شود. به همین دلیل قدرت‌های بزرگ به دنبال این هستند که روابط خود را با این کشور‌ها گسترش دهند.
ژئوپلیتیک خلیج فارس همان طور که در دوره‌ها و نظم‌های مختلف اهمیت خود را داشته است، در دوران گذار هم اهمیت خود را حفظ خواهد کرد. با توجه به تغییرات صورت گرفته و بحران‌های ایجاد شده در نظم بین‌الملل، خلیج فارس محل و کانون اصلی روابط قدرت‌های بزرگ خواهد بود. گسترش چین به غرب آسیا بخصوص خلیج فارس، عادی‌سازی روابط کشورهای خلیج فارس با اسرائیل، حضور ایران در منطقه، تأمین امنیت انرژی و خرید تسلیحات باعث می‌شود که خلیج فارس در دوران‌ گذار به عنوان یکی از متغیرهای مهم برای ایجاد نظم بین‌المللی جدید در آینده باشد. با وجود اینکه ایالات متحده اکنون در شرق اروپا از یک طرف و با چین در شرق آسیا وارد یک بحران بسیار جدی شده است، اما طبق تمام دکترین‌های وضع شده از زمان جیمی کارتر تا بایدن، خلیج فارس جایگاه اصلی خود را حفظ کرده است. به نظر می‌رسد که ایالات متحده با استفاده از دکترین موازنه فراساحلی، در خلیج فارس، تأمین امنیت کند. برخی از اندیشمندان امریکایی به این جمع بندی رسیده اند که ایالات متحده از طریق احاله مسئولیت از طریق ائتلاف سازی، پیمان‌های امنیتی، فروش سلاح و عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای منطقه حضور خود را در منطقه به حداقل برساند. از سویی دیگر کشورهای منطقه غرب آسیا به‌طور اعم و کشورهای حاشیه خلیج فارس به‌طور اخص در حال ادراک‌سازی دوران‌ گذار هستند و با درک این دوران به دنبال آن هستند که نقشی در نظم آینده بین‌الملل داشته باشند. حجم تجارت کشورهای عربی با چین در سال 2021 حدود 330 میلیارد دلار بود و چین شریک اول تجاری عربستان است. کشورهای عربی از جمله عراق و قطر قراردادهای بلندمدت گازی و زیرساختی با چین منعقد کرده‌اند. سفر اخیر رئیس جمهور چین به منطقه خلیج فارس و حضور کشورهای عربی در این اجلاسیه در همین راستا است. این کشورها به‌دنبال انعقاد قراردادهای بلندمدت با چین هستند تا بتوانند از تکنولوژی چینی بهره ببرند.
از سویی دیگر یکی از بازیگران بسیار مهم در منطقه خلیج فارس، ایران است. ایران به‌دنبال تحدید قدرت امریکا با استفاده از ابزار‌های مختلف خود است. جمهوری اسلامی اگر بخواهد در نظم آینده بین‌المللی نقش ایفا کند و به عنوان یک قدرت، تأثیر‌گذار باشد، باید جایگاه خود را در دوران‌ گذار ارتقا دهد.
آندری پسگانوف، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه سانفرانسیسکو درباره ماهیت دوران‌ گذار و اینکه کشورها باید جایگاه خود را ارتقا دهند، می‌گوید: در دوران گذار روابط بین‌الملل، تنها کسانی زنده می‌مانند که می‌توانند شرایط بیرونی و درونی را با نیازهای خود تطبیق دهند، بنابراین تأثیر مهمی بر تعادل قوا و قوانین در نظم جهانی آینده خواهند داشت. عقب‌نشینی در انزوا حتی به صورت موقتی، امروز به دلیل آشفتگی جهانی و باز بودن نسبی آن امکان‌پذیر نیست. زمان کنونی مستلزم راهبردهایی است که در آن قاطعیت در دفاع از حاکمیت با توانایی انعطاف‌پذیری برای ایجاد چیزی جدید و مطلوب در حوزه‌های اقتصادی، اطلاعاتی، نظامی و سیاسی ترکیب شود. اجرای چنین استراتژی‌هایی مستلزم یک حالت قوی، خلاقانه و متمرکز بر هدف است. چنین دولتی باید بتواند از مقررات کلان اقتصادی فراتر رود. ایران برای اینکه در دوران‌ گذار بتواند جایگاه خود را داشته باشد، تا بتواند در نظم آینده نقش ایفا کند باید متغیر‌هایی در سیاست امنیتی-نظامی خود در نظر بگیرد و براساس این متغیر‌ها ضمن ارتقای جایگاه خود، یکی از قدرت‌های تأثیر‌گذار در دوران‌ گذار و نظم بین‌الملل آینده خواهد بود:
  گسترش روابط خود با کشورهای حوزه خلیج فارس بخصوص با عراق به عنوان عمق استراتژیک، با قطر و عمان به عنوان کشورهای میانجی و با امارات به عنوان یکی از بزرگ‌ترین شرکای تجاری.
  گسترش روابط با چین، روسیه و هند برای موازنه‌سازی با سایر قدرت‌ها بخصوص ایالات متحده امریکا.
  در حال حاضر با توجه به حضور نظامی ایالات متحده امریکا در منطقه خلیج فارس، ایران باید قدرت نظامی خود را در این منطقه بخصوص در بستر دریا افزایش دهد.
  ایران طرح‌های امنیتی خلیج فارس را برای ایجاد یک نظم منطقه‌ای بدون دخالت قدرت‌های فرامنطقه در ابتدا با کشورهای گزینه اول آغاز کند. ایران باید یک سپر دفاعی بسیار قوی در سرتاسر مرزهای دریایی خلیج فارس مستقر کند.

برچسب‌ها