کد خبر 135992
۱۹ مهر ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۰

گفتگوی جانباز شیمیایی با پایگاه خبری حیات: باشگاه فتح المبین البرز را برای تربیت اخلاقی و فرهنگی نوجوانان تاسیس کردم

گفتگوی جانباز شیمیایی با پایگاه خبری حیات:

باشگاه فتح المبین البرز را برای تربیت اخلاقی و فرهنگی نوجوانان تاسیس کردم

سید محمد حسینی گفت: در حال حاضر مدیر سالن ورزشی «میثم جهانگیری» هستم و باشگاهی به نام «فتح المبین البرز» را تاسیس کردم که با دو مربی در گروه های سنی نونهالان، نوجوانان و جوانان، بچه ها را از نظر فرهنگی_ اخلاقی تربیت می کند و در طول هفته کلاس های قرآن هم برای آن ها برگزار می کنیم.

سید محمد حسینی، جانباز شیمیایی 25 درصد اعصاب و روان در گفتگو با خبرنگار حیات به روایت بخشی از خاطرات خود پرداخت که مشروح آن را در ادامه می خوانید:   خودتان را به طور کامل برای ما معرفی کنید واز چه سالی وارد عرصه دفاع مقدس شدید؟   سید محمد حسینی هستم از استان البرز، جانباز 25 درصد شیمیایی اعصاب و روان که از سال 61  به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدم.   چه انگیزه ای شما را به مبارزه علیه بعثی ها کشاند؟   کارگر شرکت نفت پارس بودم، به عنوان ماموریت به سپاه کرج منتقل شدم و در طول این هشت سال به انگیزه دفاع از اسلام و انقلاب به جبهه ها رفتم.   در حال حاضر چه شغلی دارید؟   در حال حاضر مدیر سالن ورزشی «میثم جهانگیری» هستم و باشگاهی به نام «فتح المبین البرز» را تاسیس کردم که  با دو مربی در گروه های سنی نونهالان، نوجوانان و جوانان، بچه ها را از نظر فرهنگی_ اخلاقی تربیت می کند و در طول هفته کلاس های قرآن هم برای آن ها برگزار می کنیم، ضمن اینکه، فوتبال را هم برای اینکه ورزش کنند و هم اینکه محیط محله امنیت بیشتری داشته باشد و جوانان ما به سمت سفره خانه نروند، راه انداختیم و تعداد56 نفر بازیکن داریم که در لیگ برتر البرز بازی می کنند و امسال باتوجه به روحیه و تلاش بچه ها امید وار هستم که به لطف پروردگار اول بشوند.   در چه عملیات هایی حضور داشتید؟   عملیات والفجر، رمضان، کربلای 4، کربلای 5 که در عملیات کربلای 5 از ناحیه مچ پا مجروح و دچار موج گرفتگی شدم، به همچنین شیمیایی شدم و  فک ها و دندان هایم از بین رفت و آسیب دید، یک سال زیر نظر دکتر عراقی بودم تا فک و دندان هایم را ترمیم کند و در حال حاضر موقع غذا خوردن با مشکل روبه رو هستم، ولی باز هم خدا را شاکرم که زمان جنگ در برابر رژیم بعث عراق ایستادگی کردیم و در اختیار مملکتم بودم.   خانواده از حضور شما در مناطق عملیاتی ناراحت نبود؟   اصلا و ابدا، بیشتر من را برای دفاع از مرز و بوم کشور عزیزم و ملت با عزتم تشویق می کردند و در این راه همیار من بودند.   از تلخ و شیرینی های هشت سال دفاع مقدس برایمان بگویید.   در عملیات کربلای 5 بود، زمستان 1365 ما را به شلمچه بردند، پشت یک آبگیری که عراقی ها آبگیری کرده بودند، یک باره اعلام کردند که ساعت 1شب باید عملیات را شروع کنیم، ابتدا غواص ها عملیات را شروع کردند و بعد از آنها ما شروع به عملیات کردیم، در این عملیات من مجروح شدم و وقتی تن زخمیم را به پشت خط بردند، با هواپیما من و تعدادی از همرزمانم را که مجروح شده بودند به بیمارستان راه آهن یزد منتقل کردند، تهران هم بمباران هوایی شده بود و وضعیت قرمز بود، بعد از آن  از خانه با بیمارستان تماس گرفتند و همسرم به من گفت که به همسرم اعلام شده که من شهید شدم،گفتم نگران نباش سید محمد حسینی که شهید شده برای فردیس بوده، برای خیابان 24 گلستان بوده و بچه لرستان است، ولی من مجروح شدم و تحت نظارت هستم تا وقتی که دکتر ها مرخصم کنند، از تلخ ترین خاطراتم هم این است که در زمان جنگ علاوه بر شهید شدن برادران همرزمم که کنار هم در مقابل دشمن، خالصانه مبارزه می کردیم، از قشر سرمایه دار و آقا زاده کسی برای دفاع و مبارز به چشم نمی خورد و این هم از بزرگی خدا است که کسانی که با سعادت هستند را در این راه مقدس قرار می دهد، حتی همین الان هرکس که سعادت دارد، در این راه مقدس قدم برمی دارد تا از خاک وطن و ناموس ملت در مقابل گزند بیگانه حفظ کند.   با توجه به حضور شما در اردو ها و مسابقاتی که بنیاد شهید و امور ایثار گران ترتیب داده است، نظرتان را در مورد این مراسم ها برای مخاطبین ما بگویید.   ابتدا جا دارد که از تمامی مسئولان بنیاد شهید و امور ایثار گران تشکر کنم و خدا قوت به تک تک آنها را می گویم، این اردو های فرهنگی و ورزشی هر چه سریع تر و زود به زود انجام بشود، بهتر است و یکی از دلایل آن این است که در روحیه تمامی جانبازان و خانواده شهدا تاثیرات مثبت و انرژی بخشی دارد، پس در خواست من و تمامی خانواده های ایثارگر این است که مراسم ها را بیشتر کنند و تجمیع خانواده های شهدا و جانبازان در این اردو بسیار جای تقدیر و سپاس دارد و حرکتی پسندیده است، چرا که این اولین دوره ای بود که این کار انجام شده بود.   مصاحبه از محمد رضا نوش آفرین        

برچسب‌ها