11:54:0 1399/04/03
پایگاه خبری حیات بمناسبت سالگرد شهادت شهید ناصر خلیلی بررسی کرد؛
جانبازی و شهادت، مزد خدمات خالصانه به اسلام و انقلاب
حاملان پیام شهیدان به آیندگان و امانتداران حرمت خون شهیدان اعلام کنند، که شهادتم از روی شناخت و آگاهی بوده است و میدانستم این راه چه خطراتی را همراه دارد و همچنین آینده روشن آن را هم میدانستم.
به گزارش پایگاه خبری حیات، شهید ناصر خلیلی، در 5 فروردین سال 1339، در خانواده ای متوسط در منطقه 4 تهران به دنیا آمد. وی دوران تحصیل خود را با اخذ 2 دیپلم در رشته های طبیعی و ریاضی به پایان برد و آن روزها در جریانات انقلاب حضور فعالی داشت. تا اینکه ماه مبارک سال 57، توسط مزدوران شاه در مسجد قبا دستگیر و زندانی شد. وی که پس از آن بخوبی می توانست به دانشگاه راه یابد، به حوزه علوم اسلامی روی آورد و در سال 58 به قم رفت و تا تابستان 64 ادبیات عرب، فقه ، اصول، منطق و علم اخلاق را بطور شایسته فرا گرفت. شهید خلیلی، همپای تحصیل در گوشه و کنار کشور هرجا را مناسب خدمت دید سراسیمه شتافت و با آغاز جنگ تحمیلی سی ماه را در مقاطع مختلف عملیاتی در جبهه گذراند، در عملیات خیبر از ناحیه پا و در عملیات فتح المبین از ناحیه کلیه مجروح شد. وی در سال 59، در برگزاری هر چه بهتر نخستین نمایشگاه هنرهای تجسمی حوزه علمیه قم در تهران، رشت، ساری و مشهد تلاش وافری کرد و در سال 61 به همراه دوستانش درانجام صحیح تبلیغات مراسم حج تاثیر بسزایی داشت و هم چنین در سال 62 در برپایی مراسم کنگره جهانی ائمه جمعه مشارکت فعالی داشت. سرانجام در حالیکه وی در روزهای ماه مبارک رمضان سال 64 راهی جزیره مجنون شده بود در 3 تیر درراه اسلام و انقلاب به شهادت رسید.
از ویژگی های بارز اخلاقی این شهید بزرگوار می توان به ادب بسیار وی نسبت به خانواده، توجه او به خانواده های شهدا و مقید بودن به نماز اول وقت و نماز شب اشاره کرد.
بخشی از وصیت نامه شهید ناصر خلیلی به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم نیکوترین اغاز برای این نوشتار شهادت به وحدانیت و کل صفات ثبوتیه برای الله میباشد و انگاه اینکه او برای هدایت نسل بشر به سوی سعادت و خوشبختی همانا 124 هزار پیامبر و راهنما را فرستاد که اخرین ان محمد بن عبد الله (ص) میباشد .
....اگر اسلام واجب نمیکرد که هر فرد مسلمانی باید وصیتی داشته باشد، ابدا خود را در مسیر سیل و طوفان هیاهوها و جار و جنجال ها نمیانداختم که چون پروانه در سکوتی پر معنا فدا و فنای رب را بهترین سیر و انتقال به دنیای کامل میدانم، از طرفی این آیه از قران را فرمانبردارم که « و من یعظم شعایر الله فانها من تقوی القلوب » .
پس حاملان پیام شهیدان به آیندگان و امانتدارن حرمت خون شهیدان اعلام کنند که شهادتم از روی شناخت و آگاهی بوده است و میدانستم این راه چه خطراتی را همراه دارد و همچنین آینده روشن آن را هم میدانستم که : « ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه » همچنین نجات از عذاب دردناک و بخشش گناهان و دخول در بهشتی که در زیر درختان آنها نهرهایی جاری است و دخول در مساکن طیبه و غیره از نویدهایی میبود که قران به ما داده بود. پس مغرضان یا بد اندیشان یا کج فهمان و یا کوته فکران نپندارند که ما تحت تاثیر جوسازی ها و یا اغفال کسانی بودهایم راه، به روشنی روز بوده است
.....همواره در خط قران و اسلام و پیرو ولایت فقیه باشید و در مقابل احکام اسلام مانند مردهای باشید در دست مرده شور و در مقابل احکام الهی مرید تام باشید. امید اینکه خون من و امثال من ارزش آن را داشته باشد که حرکتی و انقلابی درون شما بوجود آورد. انشاءالله .
یقین داشته باشید تا زمانی که در خط امام و در صحنه باشید و نسبت به مسایل بیتفاوت نباشید، ابرجنایتکاران شرق و غرب که تا مرفق دستشان به خون تودههای مستضعف آلوده است قادر نخواهند بود که شما را شکست دهند.
به تمام آنها که قوه و استعداد دارند میگویم که امروز ، تودههای مستضعف و نسل های تشنه و محروم نسل جوان از ما صنعت و تکنولوژی و آذوقه و غیره نمیخواهند . آنها همه اینها را تجربه کردهاند و به خوبی پی بردهاند که اینان موجب نجات و آزادی آنها نمیشود بلکه آنها از شما مکتب و ایدیولوژی و اسلام و قران را میخواهند، پس اسلام را در خودتان و محلهتان و کشورتان هرچه زودتر زنده کنید و مسایل اسلام را از منبع ها و سرچشمههای اصیل ان به خوبی یاد بگیرید تا بتوانید نیاز آنها را پاسخگو و بخوبی انقلاب را به همه دنیا صادر کنید.
شماها باید حاملان پیام رسولان و شهیدان در اقصی نقاط دنیا باشید . کوچکترین کم کاری و کوتاهی تقصیری نابخشودنی و ضرری است که جبران شدن آن ممکن نیست.
حال که حق و حقیقت و حقانیت انقلاب و امام و مسولین در خط امام مانند خورشید در وسط آسمان آشکار شده است. دست از تضعیفها و کارشکنی ها و سخنان آن چنانی بردارند اینگونه فکر نکنند که فقط آنها بر حقند. این احتمال را هم بدهند که شاید این همه شهید و مسلمانان مبارز ایران و امام عزیز شاید راست بگویند. پس آنها هم هماهنگی و تایید کنند . البته انقلاب هیچگونه احتیاجی به تایید آنها ندارد این راه نجاتی برای خود آنهاست وگرنه خسر الدنیا و الاخره خواهند بود .
امید است که من هم ، چون قطرهای از اقیانوس طالبان حق و عاشقان الله شایستگی و لیاقت این موهبت را داشته باشم.»
ناصر خلیلی
چاپ