کد خبر 252590
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۵

گزارش «حیات» به‌مناسبت بزرگداشت شاهچراغ؛

حضرت احمد بن موسی (ع)؛ «شیراز» با گل تو پر از بوی «مشهد» است...

حضرت احمد بن موسی (ع)؛ «شیراز» با گل تو پر از بوی «مشهد» است...

بیش از هزارسال است مردم ایران و شیرازی‌ها بوی بضعه رسول خدا و پاره تن زهرا (س) را از برادر تنی‌اش، فرزند باب‌الحوائج و غریب کاظمین(ع) استشمام می‌کنند. بوی این یاس فاطمی، قرن‌هاست شیراز ما را گل همیشه بهار این سرزمین عشق کرده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، ششم شوال المکرم و پنجمین روز از دهه کرامت، روز بزرگداشت امامزاده‌ای بلندقدر و واجب‌التعظیم است که پس از خورشید طوس و غریب الغربا(ع) و حضرت فاطمه معصومه(س) شیراز را سومین حرم طهور و حریم نزاهت و نور در این سرزمین اهل بیت عصمت(ع) کرده و قرن‌هاست حریمش خلوتگاه توسل مشتاقان و خانه نذر و نیاز عاشقان خاندان پاکی‌هاست.

حضرت احمدبن موسی الکاظم(ع) یا همان «شاهچراغ» ما که شیراز، شهر عشق و شعر، شهر گل و بلبل و بهارنارنج، شهر سعدی بزرگ و حافظ بلندآوازه، در زیر سایه سبز این سید جلیل و قبله حاجات زائران، عطر مشهدالرضا دارد و گنبد و بارگاه و صحن و سرای پرصفایش شمع و چراغ دلهاست.

کریم النفس محبوب «کاظم آل محمد(ع)»

حضرت احمد بن موسی (ع) فرزند هفتمین پیشوای شیعیان جهان امام موسی کاظم (ع) و ام احمد (س) است که در میان همسران آن حضرت، از داناترین و محبوب‌ترین آنها به شمار می‌رفت.

از میان فرزندان امام موسی کاظم (ع)، محمد، حمزه و احمد از یک مادر هستند. در مدح حضرت احمد بن موسی (ع) آمده است که کریم، شجاع، فاضل، صالح  و پرهیزکار بوده و نزد پدرش منزلتی خاص داشته است. امام هفتم شیعیان، او را بسیار دوست داشته و وی را بر دیگران مقدم می‌داشته و مزرعه خود را به وی بخشیده و او را وصی خود کرده بود.

از القاب شریف حضرت احمد بن موسی (ع)، می‌توان به «السید الکریم» به معنی آقای بخشنده و بزرگوار و «السید السادات الاعاظم» به معنی آقای بزرگواران صاحب عظمت و بالاخره «شاهچراغ» اشاره کرد.

ام احمد (س) از داناترین‌، پرهیزکارترین و گرامی‌ترین همسران حضرت موسی بن جعفر (ع) بود که آن حضرت اسرار خود را به وی می‌گفت و اماناتش را نزد او به ودیعه می‌گذاشت؛ تا جایی‌که ایشان به دستور هارون هنگام حرکت به بغداد از میان تمام نزدیکان و وابستگان، این بانو را برای حفظ امانات الهی برگزیده  و امانات امامت را به او سپرد و فرمود: «کسی از این امانت با خبر نیست. هرگاه یکی از فرزندانم آن را از تو طلب کرد، بدان که من شهید شده‌ام و او امام بعد از من است، امانت را به او بسپار و با او بیعت کن.»

از دﯾﮕـﺮ ﻓﻀﺎﯾﻞ ام اﺣﻤﺪ (س) اﯾﻦ بود ﮐﻪ اﻣﺎم موسی بن جعفر(ع) در ﻣﺪت ﭼﻬﺎر ﺳــﺎﻟﯽ ﮐﻪ در زﻧﺪان هارون محبوس ﺑﻮد، اﻣﺎم رﺿﺎ (ع) را ﻣﺎﻣﻮر ﮐﺮد ﮐﻪ شب‌ها در ﺧﺎﻧﻪ این بانوی بزرگوار ﺑﺨﻮاﺑﺪ. ﺷــﯿﺦ ﮐﻠﯿﻨﯽ ﻧﻘﻞ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﮐﻪ: «آﻧﮕﺎه ﮐﻪ اﺑﻮ اﺑﺮاﻫﯿﻢ، ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ(ع) را ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد ﻣﯽ‌بردند، آن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﻓﺮزﻧﺪش، اﻣﺎم رﺿﺎ (ع) دﺳﺘﻮر داد ﺗﺎ ﺷﺐ‌ﻫﺎ در ﻣﻨﺰل آن ﺣﻀﺮت ﺑﺨﻮاﺑﺪ.»

پس از ﺷﻬﺎدت اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ، اوﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ امام رضا (ع) ﺑﯿﻌﺖ کرد، ام اﺣﻤﺪ ﺑﻮد. ﻣﺮدم ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻧﯿﺰ ﺑﺮای ﻋﺮض ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ آن بانوی بزرگوار ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻣﯽکردند و اﯾﻦ ﻫﻤﻪ دﻻﯾﻠﯽ آﺷــﮑﺎر ﺑﺮ ﺷﺨﺼﯿﺖ واﻻی اوست.

حضرت احمد بن موسی (ع)؛ «شیراز» با گل تو پر از بوی «مشهد» است...

ای مردم! من در بیعت برادرم «علی بن موسی الرضا» هستم...

هنگامی که خبر شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع) در مدینه منتشر شد مردم بر در خانه ام احمد (س) جمع شدند. آنگاه همراه با احمد بن موسی (ع) به مسجد آمدند و به سبب شخصیت والای احمد بن موسی (ع) گمان کردند که پس از شهادت امام کاظم (ع) وی جانشین و امام بعدی است. به‌همین سبب با وی بیعت کردند و او نیز از آنها بیعت گرفت، پس بر بالای منبر رفت و خطبه‌ای در کمال فصاحت و بلاغت بیان کرد و فرمود: «ای مردم، همچنان که اکنون تمامی شما با من بیعت کرده‌اید، بدانید که من خود در بیعت برادرم علی بن موسی (ع) هستم. او پس از پدرم ، امام و خلیفه به حق و ولی خداست. از طرف خدا و رسولش بر من و شما واجب است که از او اطاعت کنیم.»

پس از آن احمد بن موسی (ع) در فضایل برادرش علی بن موسی الرضا (ع) سخن گفت و تمامی حاضران، تسلیم گفته او شدند و از مسجد بیرون آمدند، در حالی که پیشاپیش آنها احمد بن موسی بود. آن گاه خدمت امام رضا(ع) رسیدند و به امامت ایشان اعتراف کردند. سپس همگی با حضرت رضا بیعت کردند و آن حضرت نیز درباره برادرش احمد (ع) چنین دعا فرمود: «همچنان که حق را ضایع نگذاشتی خداوند در دنیا و آخرت تورا ضایع نگذارد.»

اباالفضل امام رضا(ع)

از آنجا که حضرت احمد بن موسی (ع) بسیار به برادر بزرگوار خود حضرت ثامن‌الائمه علی بن موسی الرضا (ع) وفادار بوده و تا پای جان از حریم امامت و ولایت دفاع کرد، لقب «ابالفضل امام رضا(ع)» را به آن حضرت انتساب داده‌اند. همچنین نحوه شهادت این امامزاده واجب‌التکریم و جلیل‌القدر نیز بسیار شبیه به حضرت اباالفضل العباس، قمر بنی هاشم (ع) بوده است.

هجرت به ایران، جهاد با اشقیا و شهادت مظلومانه

حضرت احمد بن موسی (ع) نیز در همین سنوات (198 تا 203 قمری) به همراه دو تن از برادرانش به نام‌های محمد و حسین از طریق بصره عازم عازم خراسان شدند و از هر شهر و دیاری که می‌گذشتند، بر تعداد همراهان‌شان افزوده می‌شد، به طوری‌که برخی از مورخان تعداد یاران احمد بن موسی (ع) را نزدیک به پانزده هزار نفر ذکر کرده‌اند.

مامون که ورود برادران امام را به مرکز حکومت، تهدیدی جدی برای موقعیت حساس خود می دید و از هم داستان شدن برادران و شیعیان امام با وی هراسناک بود، ‌به همه حکمرانان خود، دستور داد که: در هر کجا قافله بنی هاشم را یافتند، مانع از حرکت آنها شوند و آنها را به مدینه بازگردانند یا مقتول کنند.

حاکم فارس «قتلغ خان» مردی سفاک و خونریزی بود. وی با لشکری انبوه از شهر خارج شد و در برابر کاروان احمد بن موسی (ع) اردو زد. احمد بن موسی (ع) شجاعانه در مقابل دشمن پایداری کرد و به دفاع از خود پرداخت. برخی از منابع نوشته‌اند آن جناب به تنهایی با لشکر انبوهی به نبرد پرداخت.

دشمن چون دید از عهده او برنمی‌آید، ‌شکافی در جایگاه استراحت وی ایجاد کرد و از پشت بر سرش شمشیر زد؛ سپس خانه را خراب کرد، و بدن او در زیر توده‌های خاک، در محلی که هم اکنون مرقد و بارگاه اوست،‌ پنهان شد. بنا به گفته جنید شیرازی، هیچ کس از محل شهادت احمد بن موسی (ع) آگاه نبود تا زمان مقرّب الدین مسعود بن بدر که وی قبر آن حضرت را یافت و بر آن گنبدی ساخت.

وی در توصیف جسد مبارک آن حضرت می‌افزاید، هنگامی که حضرت را رویت کردند، رنگ مبارک وی برنگشته و هیچ تغییری در بدن آن حضرت دیده نشده و کفن وی همچنان تازه مانده و از روی انگشتری وی که عبارت: «العزّة‌ لله - احمد بن موسی» بر آن نقش بود، او را شناختند.

حضرت احمد بن موسی (ع)؛ «شیراز» با گل تو پر از بوی «مشهد» است...

فضیلت و شان «سیدالسادات الاعاظم»

شیخ مفید علیه الرحمه در «الارشاد» می‌فرماید: حضرت احمد بن موسی(ع) جلیل‌القدر،‌ کریم النفس و پرهیزگار بود و حضرت موسی بن جعفر (ع) او را دوست و مقدم می داشت و مزرعه خود که معروف بود به «بسیره»، به او بخشید و گویند حضرت احمد بن موسی رضی الله عنه هزار بنده خرید و در راه خدا آزاد کرد.

حسن بن محمد بن یحیی برای من حدیث کرد از جدش که گفت: شنیدم از اسماعیل فرزند حضرت موسی بن جعفر(ع)  که می‌گفت: پدرم با فرزندان خود از شهر مدینه به‌سوی برخی از اموال خود بیرون رفت و با احمد بن موسی(ع) بیست مرد از خدمتگزاران و خادمین پدرم همراه بودند و چنان مراسم احترام و ادب نسبت به آنجناب بجای می‌آوردند که هرگاه احمد بن موسی می‌نشست، آن بیست تن می‌نشستند و چون برمی‌خاست، بپا می‌ایستادند.

در چنین شرایطی پدرم احمد را قلباً چنان دوست می داشت و باطناً به وی مهر می‌ورزید که چون احمد از پدر غافل می‌شوید، پدرم مخفیانه با گوشه چشم به او نگاه‌های گرم و محبت آمیز می‌کرد و چشم از وی برنمی‌داشت و ما متفرق نمی‌شدیم تا اینکه احمد از جمع ما خارج نمی‌گشت.

محمد کشی در کتاب خود، احمد بن موسی(ع) را یکی از فضلای عصر خود نام می‌برد و او را از محدثانی می‌شمارد که احادیث زیادی از پدر و اجداد بزرگوارش نقل کرده و می‌نویسد که: احمد بن موسی (ع) به دست مبارک خویش، قرآن کریم را کتابت کرده است.

سید محسن امین، در اعیان الشیعه می‌نویسد: «گفته می‌شود که احمد بن موسی هزار بنده را آزاد کرد و هزار قرآن با دست مبارکش نوشت. او با عزت و بزرگوار و دارای منزلتی بزرگ بود و احادیث بسیاری از پدر و اجدادش حکایت کرده است.»

شاهی ولی غریب‌ترین شاه عالمی....

شاه منی که مونس هر سال و هر دمی
شاهی ولی غریب‌ترین شاه عالمی

باران اشک، اذن ورود حریم توست
در هر کویر، علت باران نم‌نمی

حیرت نکن از اینکه خرابم مقابلت
آخر همان که از ته دل دوست دارمی

بر شانه‌های تو حرم حضرت رضاست
عباس‌وار، حامل راز محرمی

هرچند گنبد تو طلا نیست شاه من!
در چشم‌های خیس، طلای مجسمی

ای معدن محبت شهر گل و غزل
هر قدر کشف می‌کنمت، باز مبهمی

هر لحظه بی‌تو ماندن دنیا جهنم است
کاری کن ای بهشت! نماند جهنمی

شاعر: میلاد عرفان‌پور

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha