کد خبر 250548
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۱

«حیات» گزارش می‌دهد:

استاد شهید «مرتضی مطهری»؛ معلم انقلاب و سنگربان سترگ اندیشه اصیل دینی

استاد شهید «مرتضی مطهری»؛ معلم انقلاب و سنگربان سترگ اندیشه اصیل دینی

«مطهری می‌گفت که برای شهید، قبل از شهادتش نشاط ایجاد می‌شود، آن نشاط را آن روز در چهره‌اش می‌دیدم. و نزدیک ظهر دیگر روی پاهای خود بند نبود...» این روایت همسر استاد شهید از آخرین لحظات عمر با برکت معلم انقلاب است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، ۱۲ اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۸ روز شهادت اسلام‌شناسی متفکر، ژرف نگر، زمان شناس، و بزرگمردی از تبار مصلحان و عالمان روشن بین و بیدارگران معرفت اندیش و پاسداران و امانت‌داران میراث اندیشه و هویت اصیل دینی برابر کژاندیشی، بدعت و انحراف است.

علامه شهید «مرتضی مطهری»، از همان احیاگران و وارثان سنت حکمت، کلام و معرفت شیعی است که نقشی دوران‌ساز در اشاعه و تبیین معارف دینی، رویارویی در خط مقدم مصاف با جهل و تحجر و خرافه و التقاط، و پایه‌ریزی مبنایی منسجم و متقن از منظومه احیای فکر دینی و پی افکندن بنیانی از هندسه حضور و حیات دین در متن زندگی جامعه و حاکمیت و ساختارهای جمعی داشت.

تاکید امام راحل(ره) بر اینکه «همه آثار او بی‌استثناء مفید و ثمربخش است» نشان از اهمیت جایگاه و قدر والای این معلم شهید در نزد معمار بزرگ انقلاب دارد. از همین روی، روز شهادت او به عنوان «روز معلم» نامگذاری شده است.

معلم بزرگ انقلاب، همه هستی خود را وقف این حقیقت کرد که سیاست، اقتصاد، آموزش، فرهنگ و مدیریت و عقلانیت جمعی، می‌تواند و باید در ذیل معرفت مومنانه به بایستگی و بسندگی بینش و باور دینی نگریسته شود. و سرانجام خونش، سرمایه تحقق این وعده شد که: «خورشید دین هرگز غروب نخواهد کرد...»

استاد شهید «مرتضی مطهری»؛ معلم انقلاب و سنگربان سترگ اندیشه اصیل دینی

پرورش در محضر علم و فضیلت

استاد شهید آیت‌الله مطهری در ۱۳ بهمن‌ماه سال ۱۲۹۸ هجری شمسی در فریمان (در ۷۵ کیلومتری مشهد مقدس) در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان گشود. پدرش محمدحسین که هنگام دریافت شناسنامه در زمان رضاشاه به خاطر چهره نورانی به مطهری شهره شد، از عالمان درس‌خوانده در حوزه نجف و از نظر زهد و تقوا ممتاز بود.

در دوره اقامت ۱۵ ساله خود در قم، از محضر بزرگانی همچون آیت‌الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی (به مدت ۱۲ سال در فلسفه ملاصدرا، عرفان، اخلاق و اصول) و علامه طباطبائی (در فلسفه: الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره گرفت.

استاد شهید مدتی نیز از محضر مرحوم آیت‌الله حاج میرزا علی‌آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره‌های معنوی فراوان برد. وی همچنین از دروس اخلاقی و عرفانی امام خمینی (ره) بهره برد. او همراه با یکی دیگر از علمای همراه و همدرس خود از امام‌خمینی (ره) درخواست درس خارج اصول کرد که بدین ترتیب نخستین دوره درس خارج ایشان آغاز شد؛ چنان‌که درس خارج فقه امام‌خمینی نیز به درخواست و حضور آنان شکل گرفت. مطهری به مدت دوازده سال از درس ایشان استفاده کرد.

در سال ۱۳۳۱ به تهران هجرت کرد و در مدرسه مروی به تدریس فلسفه و حکمت اسلامی پرداخت. او سه سال بعد برای تدریس در دانشگاه تهران اقدام کرد و پس از امتحان شفاهی، با نمره‌ای بالا پذیرفته شد و از مهر ۱۳۳۴، به عنوان استاد دانشکده علوم معقول و منقول، مشغول به کار شد.

دیده‌بان بیدار

مطهری علاوه بر تدریس در دانشگاه به فعالیت‌های فرهنگی بسیاری پرداخت؛ ازجمله پس از انتشار مجلات «مکتب اسلام» و «مکتب تشیع»، با دست‌اندرکاران این نشریه‌ها همکاری و برخی مقالات خود را نیز در آن نشریه‌ها منتشر کرد.

او در جلسات انجمن‌های اسلامی پزشکان، مهندسان و دانشجویان سخنرانی می‌کرد و دستاورد بزرگ این سخنرانی‌ها، پاسخ به شبهات و تبیین معارف اسلامی بود که در روشنگری نسل تحصیل‌کرده بسیار اثرگذار بود. 

در کنار آن، اندیشه و معارف اسلامی را برای اقشار تحصیل‌کرده جامعه، با قلم و بیان ساده و روان و در عین حال علمی تبیین می‌کرد. وی نه تنها در پیروزی انقلاب اسلامی، بلکه در به‌وجودآوردن آن نقش مؤثر داشت و در حراست از مرزهای فکری به‌خصوص التقاط‌زدایی از اندیشه اسلامی می کوشید و از پیشگامان مسئله وحدت  حوزه و دانشگاه بود.

استاد شهید «مرتضی مطهری»؛ معلم انقلاب و سنگربان سترگ اندیشه اصیل دینی

همه جا همراه نهضت «امام»

پیوند عقیدتی و فکری و احساسی مطهری با امام‌خمینی، موجب شد با آغاز نهضت امام‌خمینی، او که از شاگردان برجسته و مورد اعتماد ایشان بود، حضور فعال‌تری در فعالیت‌های مبارزاتی داشته باشد. او با دیگر همفکران روحانی خود به‌تدریج شبکه‌ای از روحانیان مبارز را در تهران و شهرستان‌ها شکل داد.

افزون براین تأثیر نوشته‌ها و سخنرانی‌های مطهری در استواری باور جوانان به اسلام، نقش او را در زمینه‌سازی بستر انقلاب بسیار پررنگ می‌کند. در شب پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ علیه شاه سخنرانی کرد و همراه با شماری از علمای تهران بازداشت و به زندان قزل قلعه منتقل شد و پس از ۴۳ روز آزاد شد.

از «هیات‌های موتلفه» تا «حسینیه ارشاد»

در سال ۱۳۴۳ مرتضی مطهری در کنار شهید دکتر بهشتی و چندتن از روحانیون مبارز و انقلابی، به نمایندگی از سوی امام‌خمینی و برای راهنمایی فکری و فقهی هیئت‌های مؤتلفه اسلامی انتخاب شدند. این جمعیت که به دستور امام‌خمینی با ائتلاف هیئت‌های مذهبیِ مبارز به وجود آمد، با هدایت این افراد گام‌های مؤثری در تقویت نهضت برداشت. در سال ۱۳۴۶ همراه با گروهی، حسینیه ارشاد تهران را بنیان نهاد.

وی همچنین در سال‌های ۱۳۵۱–۱۳۵۳ در مساجد ارک و جاوید تهران سخنرانی می‌کرد و از آنجا که چاپ و انتشار سخنرانی‌های او در جامعه موج ایجاد می‌کرد، در سال ۱۳۵۴ از سوی رژیم پهلوی از سخنرانی و منبر ممنوع شد. پس از درگذشت مرحوم مصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶ و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، مطهری به‌طور تمام‌وقت در خدمت نهضت قرار گرفت.

استاد شهید «مرتضی مطهری»؛ معلم انقلاب و سنگربان سترگ اندیشه اصیل دینی

رئیس «شورای انقلاب»

در مهر ۱۳۵۷ پس از هجرت امام‌خمینی به فرانسه، مطهری برای دیدار با ایشان به پاریس رفت. او پس از بازگشت از پاریس، در تشریح روحیات امام‌خمینی، به وجود چهار مرحله از ایمان در ایشان تصریح کرد: «ایمان به هدف»، «ایمان به راهی که انتخاب کرده»، «ایمان به مردم براساس شناخت» و « و بالاخره ایمان به یاری دست خدا در حوادث انقلاب»...

پس از سفر مطهری و چند نفر دیگر از سران انقلاب به پاریس و هم‌فکری با آنان، امام‌خمینی گروهی پنج‌نفره از روحانیون را مأمور شناسایی افراد مورد اعتماد برای تشکیل شورای انقلاب کرد و مطهری به عنوان نماینده ایشان در گروه پنج نفره، مسئول دعوت و گزینش اعضای شورا شد. پس از تشکیل شورا، تا زمان عضویت مرحوم آیت الله طالقانی، ریاست شورای انقلاب برعهده مطهری بود.

امام‌خمینی در برخی تصمیم‌گیری‌های مربوط به انقلاب با مطهری مشورت و آنچه را لازم بود، از طریق وی به مبارزان اعلام می‌کرد. استاد مطهری که ریاست کمیته استقبال از امام‌خمینی را بر عهده داشت، در تحصن علما و روحانیون در اعتراض به بسته شدن فرودگاهها به نمایندگی از علما اعلام کرد آنان تا وقتی که امام‌خمینی وارد ایران نشود، به تحصن خود ادامه می‌دهند.

پس از بازگشت امام‌خمینی به ایران مطهری به‌رغم مشغله زیاد، با گروه سرپرستی اداره بیت امام‌خمینی، که در آن شرایط اهمیت ویژه‌ای داشت نیز همکاری می‌کرد و همچنین با سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های تلویزیونی پس از پیروزی، تلاش کرد نظام جمهوری اسلامی مورد نظر امام‌خمینی را به مردم معرفی کند و به ابهامات مطرح‌شده از سوی گروه‌ها و روشنفکران پاسخ بگوید.

شهید «شبهه زدایی» و «بدعت پیرایی» از دین

استاد مطهری از پیش از پیروزی انقلاب، در برابر نشر افکار انحرافی در جامعه اسلامی به‌ویژه تفسیرهای مادی گروه فرقان از دین، حساس بود. وی که آثار گروه فرقان را با دقت کامل مطالعه می‌کرد، در پاسخ به دوستان خود که می‌گفتند چرا وقت خود را صرف تفسیر گروه فرقان می‌کند، گفت اندیشه‌ها و تأثیری که روی جوان‌ها می‌گذارند مهم است نه اشخاص. او به دلیل ایجاد شبهه این نوشته‌ها در ذهن جوانان، خود را موظف به پاسخگویی می‌دانست. و سرانجام جان بر سر همین شبهه زدایی و بدعت پیرایی و غبارروبی از اندیشه اصیل دینی نهاد.

همسر استاد شهید نقل می‌کند: «هنگامی که فرقان بیانیه داده بود که یک روحانی سیاسی - مذهبی را ترور می‌کند، شهید مطهری گفت که این بار نوبت من است. ما نمی‌دانستیم ایشان اینقدر دشمن دارد. نامه‌هایی از فرقان به ما می‌رسید اما فکر نمی‌کردیم دست به ترور بزنند. شهید قبول نمی‌کرد که چند جوانِ محافظ ایشان بخاطر حفاظت از جان ایشان کشته شوند.»

استاد شهید «مرتضی مطهری»؛ معلم انقلاب و سنگربان سترگ اندیشه اصیل دینی

روی پاهایش بند نبود!

همسر شهید از روز شهادت، اینچنین روایت می‌کند: «مطهری می‌گفت که برای شهید، قبل از شهادتش نشاط ایجاد می‌شود. آن نشاط را آن روز در چهره مطهری می‌دیدم. نزدیک ظهر روی پاهای خود بند نبود و بسیار خوشحال بود. علی لاریجانی (داماد خانواده مطهری) به من گفت: چرا آقای مطهری اینقدر خوشحال است؟ من گفتم شاید به خاطر ورود امام باشد. مطهری، مغرب از خانه بیرون رفت. وی به آقای حاج زرخانی بدهکار بود و همان روز، دو بسته پول به وی داد. آن شب با آقای حاج زرخانی به منزل یکی از دوستان رفت. ما راننده در اختیار داشتیم اما چون آن شب همسر راننده مریض بود، راننده را مرخص کرده بودیم.

همان شب دوست استاد زنگ زد و به ما خبر داد که مطهری ترور شده و به من گفت که به بیمارستان طرفه بیایید. من با علی به بیمارستان رفتم. ابتدا به ما گفتند که چیزی نشده است و تیر به دست شهید خورده است، اما سپس دو خانم آمدند و گفتند مطهری کشته شده است. من گفتم خدا را شکر. مطهری کشته نشد بلکه شهید شد. ایشان آرزوی شهادت داشتند.

در این بین فرقان بیانیه داده بود که اعدام انقلابی انجام داده است. آنها در بیانیه گفته بودند که مطهری آمریکایی و دست راست امام خمینی بوده است.

من هم چادر را انتخاب کردم...

شهید مطهری از ۱۱ سالگی تا ۵۷ سالگی که به شهادت رسید، دائما وضو داشت. مادرش گفته بود که شهید مطهری از ۱۱ سالگی حتی در سرما و برف وضو می‌گرفت. به یاد ندارم یک حبه قند و یک لیوان آب بدون وضو خورده باشد. یک کلام حرف بی‌ربط از ایشان نشنیدم. غیبت نمی‌کرد.

به من می‌گفت هر طور دلت می‌خواهد لباس بپوش و من هم چادر را انتخاب کردم. هیچ وقت در خانه به ما امر نمی‌کرد. بچه‌ها را بسیار خوب تربیت کرد. او برای من پدر و معلم بود و مرا آموزش داد.

استاد شهید «مرتضی مطهری»؛ معلم انقلاب و سنگربان سترگ اندیشه اصیل دینی

ای مجاهد شهید «مطهر»...

شاید در توصیف هیچ شخصیتی به اندازه این معلم بزرگ از امام و مقام معظم رهبری تعابیری بلند و برجسته نقل نشده باشد که نشانگر جایگاه بی‌مانند و منحصر به فرد این استاد شهید است.

امام خمینی (ره) در مورد ایشان فرمودند: «مطهّری، در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کم‏ نظیر بود.»، «در سوگ او نشستم که از شخصیّت‌هایی بود که حاصل عمرم محسوب می‏‌شد.»، «در اسلام عزیز به شهادت این فرزند برومند و عالم جاودان ثلم‌ه‏ای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست.»، «مطهّری فرزندی عزیز برای من و پشتوانه‌‏ای محکم برای حوزه‏‌های دینی و علمی و خدمت‌گزاری سودمند برای ملّت و کشور بود.» و «خدای را شکر که آنچه از این استاد شهید باقی است با محتوای غنی خود مربّی و معلّم است.»

و مقام معظم رهبری هم جملاتی همچون « به نظر من، مرحوم مطهری قوی‌ترین ایدئولوگ ما بود.»، «من خودم را شاگرد آقای مطهری می‌دانم.»، «من به حال آقای مطهری غبطه می‌خورم.»، «امروز آن که پاسخ به سؤالات ما را می‌دهد کتاب‌های شهید مطهری است.»، «آثار آن بزرگوار، مثل یاد او زنده است. کتاب‌های شهید مطهری‌، قابل مردن و قابل تمام شدن نیست.» و «حقیقتاً یک زرادخانه‌ عظیم فکری و فرهنگی در اختیار ماست؛ اگر بتوانیم از آن درست استفاده کنیم.» را برای این استاد شهید، به کار برده‌اند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha